۱۴دختر و زن صبح دیروز در جلسه محاکمه سرنشینان پراید شیشه‌دودی حاضر شدند و با گریه و وحشتی که هنوز از آنها داشتند، شکایتشان را مطرح کردند.

متهمان

در شرايطي كه 2نفر از قربانيان هنگام تشريح حادثه از حال رفتند، متهمان، اتهام تجاوز به عنف‌ را انكار كردند.فرهاد و سعيد 2پسر جواني هستند كه طي چند‌ماه فعاليت، سوار بر پرايدي شيشه دودي، 15دختر و زن را ربوده و پس از انتقال به اطراف تهران ‌آنها را قرباني نقشه شوم خود كردند. آنها قربانيان خود را از بين زنان و دختراني انتخاب مي‌كردند كه كنار خيابان منتظر تاكسي بودند. پس از سوار كردن آنها، با چاقو و ديگر وسايلي كه داشتند، آنها را تهديد به مرگ مي‌كردند و پس از انتقال آنها به اتوبان‌هاي اطراف تهران، اموالشان را به سرقت مي‌بردند يا اينكه آنها را مورد آزار و اذيت قرار مي‌دادند.

محاكمه اين دو متهم صبح ديروز در شعبه هشتم دادگاه كيفري به رياست قاضي اصغرزاده برگزارشد. در ابتداي جلسه نماينده دادستان به شرح كيفرخواست پرداخت و براي فرهاد و سعيد درخواست مجازات قانوني كرد. پس از شرح كيفرخواست، نوبت به قربانيان رسيد تا شكايتشان را مطرح كنند. از بين شاكيان، 6نفر مي‌گفتند كه قرباني تجاوز شده‌اند. مابقي اما توانسته بودند از نقشه شوم آنها درامان بمانند. همه شاكيان وقتي در جايگاه قرار گرفتند گفتند كه يكي از متهمان به نام سعيد كتكشان مي‌زد و اين فرهاد بود كه اقدام به تجاوز مي‌كرد. با اين حال يكي از قربانيان گفت كه هم فرهاد و هم سعيد به او تجاوز كرده‌اند.

نخستين شاكي كه در جايگاه قرار گرفت، ‌زني بود كه در اين حادثه جنين 3ماهه‌اش سقط شده و پس از آن همسرش او را ترك كرده بود. وي كه با ديدن 2متهم در دادگاه وحشت كرده بود، گفت: روز حادثه از محل كارم در ميدان هفت‌تير بيرون آمدم تا به خانه‌ام بروم. خودروي متهمان مقابلم توقف كرد و من كه فكر مي‌كردم مسافربر شخصي است، سوار شدم. مسافت زيادي طي نكرده بوديم كه راننده تغيير مسير داد.

وقتي اعتراض كردم جواني كه روي صندلي جلو نشسته بود(فرهاد) به سمتم خم شد و با چكشي كه در دست داشت تهديدم كرد كه اگر سكوت نكنم به سرم مي‌كوبد. او حتي يك فندك از كيفش درآورد و مرتب آن را روشن مي‌كرد و مي‌گفت اگر سر و صدا كني، با آتش مي‌سوزانمت. زن جوان ادامه داد: راننده به سمت تهرانپارس رفت. التماسشان كردم رهايم كنند اما فرهاد بدون توجه به گريه‌ها و التماس‌هايم مرا به زور مورد تجاوز قرار داد و درحالي‌كه هوا كاملا تاريك بود، همانجا رهايم كردند و رفتند. در آن زمان 3ماهه باردار بودم اما به‌خاطر شوك اين حادثه و كتك‌هايي كه از متهمان خوردم جنينم سقط شد. حتي شوهرم نيز پس از اطلاع از ماجرا مرا ترك كرد و زندگي‌ام نابود شد. مي‌خواهم اين دو جوان بي‌رحم زودتر اعدام شوند و به سزاي اعمالشان برسند.

در جلسه محاكمه برخي شاكيان مي‌گفتند كه زير كتك‌هاي متهمان از حال مي‌رفتند و سعيد به سرعت كولر ماشين را روشن مي‌كرد و يا برايشان آبميوه مي‌خريد تا به‌هوش بيايند.يكي ديگر از شاكيان اظهار داشت كه وقتي در برابر آنها مقاومت كرد سعيد با قمه ضربه‌اي به دستانش زده و او را مجروح كرده، طوري كه ماشين كاملا خون آلود شده بود.

آخرين شاكي نيز گفت: من به آنها التماس كردم و گفتم جاي خواهرتان هستم و وقتي ديدم داخل ماشين شيشه مي‌كشند گفتم كه حاضرم پول خرج كنم و شما را به كمپ ببرم تا مواد را ترك كنيد اما آنها با بي‌رحمي به من تجاوز كردند.در ادامه جلسه نوبت به دفاع متهمان رسيد. ابتدا فرهاد پشت تريبون قرار گرفت. او گفت: من اتهام تهديد، آدم ربايي، ضرب و جرح و سرقت را قبول دارم اما تجاوز را نه. در همين هنگام شاكيان به‌شدت عصبي شدند. رئيس دادگاه آنها را به آرامش دعوت كرد و فرهاد ادامه داد: من 4سابقه كيفري دارم و هر سرقتي را هم كه انجام دادم به‌خاطر تأمين هزينه خريد شيشه بوده است. در جريان سرقت از شاكيان هم در كل 100هزار تومان بيشتر پول گيرم نيامد!

در همين هنگام رئيس دادگاه از او پرسيد: چرا شيشه ماشينت را دودي و دستگيره‌ها را باز كرده بودي؟
فرهاد گفت: مي‌خواستم ماشينم شيك شود. دستگيره‌ها هم از قبل خراب بودند.
پس از فرهاد، نوبت به سعيد رسيد. او هم منكر اتهام تجاوز به يكي از شاكيان شد و گفت: من سرقت را قبول دارم. اما معمولا من پشت فرمان بودم و نديدم كه فرهاد به كسي تجاوز كند.

پس از آخرين دفاع متهم، قضات دادگاه ختم جلسه را اعلام كردند و وارد شور شدند تا درخصوص حكم متهمان تصميم بگيرند.

  • گريه تلخ شاكي در دادگاه

يكي از شاكيان كه زن ميانسالي بود با ديدن فرهاد به گريه افتاد و درحالي‌كه دست و پايش مي‌لرزيد گفت: من به فرهاد و سعيد التماس كردم. به آنها گفتم شما همسن و سال پسرمن هستيد اما آنها اصلا اهميتي به حرف‌هاي من ندادند. با چاقو تهديدم مي‌كردند. شاكي سپس رو كرد به فرهاد و گفت: من هماني هستم كه آن روز التماست كردم. اما با بي‌رحمي مرا قرباني نيت شوم خود كردي. شاكي سپس به قضات گفت: به آنها گفتم متاهلم و هرچه طلا و پول بخواهند در اختيارشان قرار مي‌دهم اما در آخر فرهاد با زور به من تجاوز كرد. پس از آن اموالم را به سرقت بردند.

کد خبر 318108

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha