عوامل مؤثر در نمودار زندگي هر فرد در هر موقعيت زماني، روحيات، توانمنديهاي جسمي و روحي، شرايط زندگي فردي و شرايط خانوادگي است كه ميتواند نشان بدهد اين نمودار با يك روند ثابت حركت كند يا با فراز و نشيبهايي همراه باشد.
در ميان همه اينها، ميتوان نمودارها را به 2دسته زنانه و مردانه تقسيمبندي كرد. نوع مردانه آن شكل ثابتي دارد و نوع زنانه آن پر از فراز و فرود است. مردها با همه فشارهايي كه در كارشان و در اجتماع تحمل ميكنند، باز هم شرايطشان به نسبت خانمها باثباتتر است. خانمها در زندگي حالات مختلف روحي و جسمي را تحمل ميكنند كه اين تغييرات در مردها وجود ندارد. با هر بار بچهدار شدن يك زن، زندگي او به كل تغيير ميكند؛ يعني آن ثبات ظاهري مردانه را ندارد. براي پيشرفت زندگي يك زن بايد برنامه ريخت؛ اما نه با اين شكل كه «اگر بچهدار شدن بهكار و درسات آسيب ميزند بچهدار نشو! بهكار و درس ادامه بده تا مانند يك مرد موفق شوي!» اين حرفها ريشه در چه چيزي دارد؟
با وارد كردن زن به محيطهاي اينچنيني ميدان مسابقهاي طراحي ميكنيم كه بازندهاش از همان ابتدا مشخص است. بازنده زن است و علت آن هم همان فراز و فرودهاي زندگي اوست. فمينيسم سعي ميكند زن را در همه عرصههاي اجتماعي و اقتصادي برابر با مرد نشان دهد اما در واقعيت چه اتفاقي افتاده است؟ سياستمداران و گردانندگان اصلي اقتصاد، مردان هستند باز هم بهخاطر شرايط زندگيشان.
ارزشها را بايد به عناوين اصلي خودشان بازگردانيم. جامعه را بايد آماده كنيم تا محيط كارش براي زني كه7يا 10سال از بچهدارياش گذشته است، فراهم باشد. بايد دوباره بازخواني كنيم كه مادري كردن وراي هر كاري است. ارزشمندتر و بزرگتر از هر شغلي با حقوق و مزاياي فلان جور است. بايد در سبك زندگي و سبك انديشيدنمان بازنگري كنيم.