ساعت 14شنبه مأموران كلانتري گاندي در جريان قتل يك مرد ميانسال قرار گرفتند و ماجرا را به قاضي منافيآذر، كشيك جنايي تهران اطلاع دادند. با حضور تيم تحقيق در محل حادثه مشخص شد كه قرباني مرد 55سالهاي است كه آثار 27ضربه چاقو روي بدنش ديده ميشود.
علاوه بر اين پزشكي قانوني اعلام كرد كه آثار شكستگي جمجمه روي سر وي وجود دارد كه نشان ميدهد ضربه محكمي به سرش وارد شده است. محل حادثه بههم ريخته بود و با توجه به اينكه آثار خون روي يخچال و گاز و در و ديوار خانه وجود داشت كارآگاهان حدس زدند كه احتمالا درگيري از آشپزخانه شروع شده و پس از آن قرباني قصد داشته هر طور شده از دست عامل جنايت فرار كند اما در نهايت به قتل رسيده و جسدش در سالن پذيرايي افتاده است.
روي در و ديوار خانه آثار خون به چشم ميخورد و مأموران در ادامه تحقيقات به پرس و جو از پسر مقتول كه در محل حادثه حضور داشت پرداختند. وي به كارآگاهان گفت: مادرم يك سال و نيم پيش فوت شد و من و خواهرانم به همراه پدرم زندگي ميكرديم. ساعت 10صبح روز حادثه براي انجام كارهاي اداري پدرم از خانه بيرون رفتم. ظهر وقتي برگشتم و در را باز كردم، مرد ناشناسي را ديدم كه داخل خانه بود. از سويي پدرم خون آلود روي زمين افتاده بود. با ديدن اين صحنه دستپاچه شدم و به مرد ناشناس حمله كردم. ميخواستم چاقو را از دستش بگيرم كه زخمي شدم. جدال من با مرد ناشناس ادامه داشت و در نهايت او گريخت.
او درحالي چنين ادعايي را مطرح كرد كه آثار خون و زخمي كه بر اثر چاقو بهوجود آمده بود روي دستانش ديده ميشد. اين پسر جوان كه ورزشكار است، ادامه داد: پس از آن به سمت راه پلهها رفتم و فرياد زدم كه پدرم را كشتهاند و از همسايهها كمك خواستم. هرچند اين پسر جوان مدعي است كه مرد ناشناسي با انگيزه نامعلوم پدرش را به قتل رسانده و فرار كرده است اما وقتي كارآگاهان از او خواستند تا چهره قاتل فراري را ترسيم كند او عنوان كرد كه در آن لحظه دستپاچه شده و اصلا چهره قاتل را نديده است حتي نميداند جوان است يا پير. از سويي سرايدار ساختمان در تحقيقات عنوان كرد كه پيش از قتل، شخص ناشناسي وارد ساختمان نشده بود. در چنين شرايطي، قاضي پرونده دستور بازداشت پسر مقتول را بهعنوان مظنون در جنايت صادر كرد تا در تحقيقات ابعاد پنهان ماجرا آشكار شود.