اتاق پر از سایه و تشعشعات روز که از پنجره به درون می‌ریزد و صدای پرنده‌ها که تحسینشان می‌کنم هرازگاهی هم‌صدا با قارقار کلاغی بااحترامی ناشی از ترس، در دل «خوش خبر» می‌گویم

دراز به دراز در تخت افتاده‌ام

با ساعتي كه خواب است

و كتابي باز روي سينه‌ام

بي‌‌‌آن‌كه بخوانمش

و كارهاي نكرده

كه بر ذهنم سنگيني مي‌كنند...

ياسمن نوري،16‌ساله

خبرنگار افتخاري از كرج

***

گل‌هاي كاغذي

گل‌هاي كاغذيِ دست‌سازِ تو

چه بوي خوشي مي‌دهند

انگار همين حالا

باغبان مهرباني آن‌ها را چيده است

فاطمه مشكواتي،16‌ساله

خبرنگار افتخاري از تهران

عكس: زهرا سيدي‌تبار از همدان

 

تلخ و ‌شيرين

تا روز مبادا برسد

تلخ شد

ندانستيم

دوست داشتن

مثل ليموشيرين است!

نوشين صرافها

خبرنگار جوان از تهران

***

تصوير

به حوض آب خيره مي‌شوم

و به ماهي‌هايش

كه بوسه مي‌زنند بر آب

به هنگام روز

به حوض آب خيره مي‌شوم

و به ماه

كه بوسه مي‌زند بر آب

شباهنگام...

زهرا جودت از بستان‌آباد

تصويرگري: زهرا علي هاشمي، 17ساله از تهران