كمتر عابر پيادهاي هم رغبت ميكرد وارد اين كوچه شود. اما از هفته اول آبان بود كه اين كوچه حسابي براي خودش سرو صدا بهپا كرد و پر رونق شد. آنهم به ميمنت حضور 283چتر روي سقف آسمانش و سنگفرشي كه جاي آسفالت را گرفت. ديگر اين كوچه با كتابفروشيهايش، نانوايي و رستوراني كه دارد حسابي محل برو و بيا شده است؛ مغازههايي كه البته از سالهاي دور در آنجا بودهاند ولي بهدليل آنكه كوچه مناسبي براي عابران نبود چندان مورد توجه قرار نميگرفت. حالا كه يكماه از نصب چترهاي رنگي روي سقف اين آسمان ميگذرد، مردم بيشتري به سمت كوچه مهرناز تمايل پيدا كردهاند. از هفته اول آبانماه بود كه عكسهاي اين كوچه چتري دست بهدست در شبكههاي اجتماعي ميچرخيد و آدمهاي بيشتري را براي تماشاي اين كوچه به سمت ميدان انقلاب ميكشاند؛ آدمهايي كه يا از خود كوچه و چترهايش عكسي ميگرفتند يا با سلفي و عكسهاي دستهجمعي تصوير خودشان را با اين كوچه رنگارنگ ثبت ميكردند.
بهدليل محبوبيت بالاي كوچه مهرناز در ميان مردم و كاربران شبكههاي اجتماعي سري به اين كوچه زديم تا ببينيم چهكسي باعث و باني اين سقف رنگي شده است؛ سقفي كه گويا قرار است يك سالي در اين كوچه مهمان باشد. در جستوجوهاي به عمل آمده متوجه شديم اجراي اين كار توسط سازمان زيباسازي شهرداري تهران بوده. با ادامه تجسسها نيز ايدهپرداز اين كار يعني سيدمحسن هاشمي، مدير پروژه پيرايش و آرامسازي پهنه خيابان انقلاب اسلامي را يافتيم تا از او درباره ايده و نحوه اجراي نصب چترهاي رنگي روي كوچه مهرناز پرسوجو كنيم. حين گفتوگو متوجه شديم كوچه مهرناز تنها يكي از دهها پروژهاي بوده كه در خيابان انقلاب طي 16ماه براي پيرايش و زيبايياش صرف شده است؛ اما متفاوت بودن اين سبك كار موجب شد تا از باقي پروژهها كه بيشتر جدارهسازي، تعمير و مرمت بودند بيشتر ديده شود.
- سقفي با چترهاي رنگي در نانت فرانسه
شهرگردي سال 2006در نانت فرانسه و ديدن خياباني كه سقف آن از طريق چترهاي رنگي به سايبان زيبايي تبديل شده بود در ذهن محسن هاشمي باقي ماند تا بتواند روزي چنين ايدهاي را در كشور خودش پياده كند. او ماجرا را اينطور تعريف ميكند: «اولين بار كه با سقف خياباني پر از چترهاي رنگي روبهرو شدم آذرماه سال 2006بود كه براي جشنواره 3قاره نانت به فرانسه سفر كرده بوديم. يك روز كه جهت شهرگردي به گردش رفتيم متوجه خياباني شديم كه سقف آن را با چترهاي رنگي تزيين كرده بودند. نميدانم دليل اين كار براي استقبال از كريسمس بود يا دليل ديگري داشت. خياباني كه سمت راستش مغازههاي پوشاك فروشي بود و سمت چپ آن رستوران و كافه. از آن سال اين تصوير در ذهن من باقي مانده بود تا اينكه حين انجام پروژههاي مختلف شهري به اين كوچه رسيديم و پيشنهاد انجام چنين كاري را دادم كه با آن موافقت شد». او دليل انتخاب كوچه مهرناز را براي نصب چترهاي رنگي اينطور توضيح ميدهد: «بعد از آنكه نخستين پايلوت اصلاح جدارهها يعني ساختمان صفوي در خيابان انقلاب را انجام داديم به سراغ ساختمان بازار ايران رفتيم. در اين زمان بود كه با كوچه مهرناز آشنا شديم؛ كوچهاي كه از حيث وضعيت اجتماعي چندان مناسب نبود. من بهدليل تجربه كاري و تحصيلياي كه در حوزه علوم انساني و علومسياسي داشتهام به اين نتيجه رسيدم اگر جايي را از نظر فضاي فيزيكي مرتب و آراسته كنيد، بافت انسانياش نيز خودش را با آن فضا تطبيق خواهد داد. بعد از آنكه 2 ساختمان بزرگ كنار اين كوچه يعني بازار ايران و ساختمان 110از نظر نما و منظر، ساماندهي شد، كف كوچه مهرناز را كه آسفالت بود تبديل به پيادهراه و سنگفرش كرديم. وقتي فضاي آنجا را براي نصب چترهاي رنگي مناسب ديدم پيشنهاد سايبان چتر را به سازمان دادم كه تأييد شد».
- چترهاي رنگي را از تبريز و رشت تهيه كرديم
مدير پروژه پيرايش و آرامسازي پهنه خيابان انقلاب اسلامي يكي از مهمترين دغدغههاي ساخته شدن اين سايبان چتري را پيدا كردن چترهاي رنگي اعلام كرد و درباره مدت اجراي پروژه كوچه مهرناز گفت: «تهيه و نصب 283چتر روي سقف آسمان كوچه مهرناز 22روز زمان برد. البته 9روز آن بهدليل بارش باران و وزيدن توفان به تعويق افتاد. چون اجراي كار در ارتفاع 8متري انجام ميگرفت. اجراي كار هم 9روز طول كشيد و باقي روزها را ما صرف پيدا كردن چترهاي رنگي كرديم چون نمونهاي كه من در نانت فرانسه ديده بودم و برايم جذابيت داشت بهدليل تنوعرنگهاي اصلي چترها بود. اما ما در بازار رنگهاي مخلوط داشتيم نه رنگهاي ساده. براي همين همكار پيمانكار ما چترهايي كه مدنظر داشتيم را از تبريز و رشت تهيه كرد». هاشمي درباره هزينه كار نيز گفت: «خريداري چترها، نصب به همراه يك سال گارانتي نصب چترها در اين كوچه 27ميليون تومان هزينه داشته است اما بايد بگويم چون ايده از كشور ديگري آورده شده بود ديگر هزينهاي بابت ايده پرداخت نشد در غيراين صورت به همين مبلغ بايد 40-30 درصد اضافه ميشد».
- شهرداري انگيزهاش براي چنين كارهايي بيشتر است
او خوشحالي مردم و استقبال از كوچه مهرناز را از طريق شبكههاي اجتماعي متوجه شده است و ميگويد: «من خوشحالي و استقبال مردم را از طريق شبكههاي اجتماعي متوجهشدم. طبيعتا وقتي خوشحالي مردم را ميبينم خوشحال ميشوم. من با ديدن چترها در فرانسه حس خوبي بهدست آورده بودم. با خودم گفتم وقتي اين حس خوب به من منتقل ميشود پس به مردم هم منتقل خواهدشد». مدير پروژههاي پيرايش و آرامسازي پهنه خيابان انقلاب معتقد است وقتي شهرداري و سازمان زيباسازي استقبال مردم را نسبت به اين پروژهها و ايدهها ميبيند موجب ميشود تا انگيزه بيشتري براي انجام چنين كارهايي داشته باشند؛ «استقبال مردم و انتقال آن توسط رسانهها كمك ميكند تا مديريت شهري به اين جنس كارهاي ساده و دلنشين رغبت بيشتري نشان دهد. اين بيان احساس خوب مردم توسط رسانهها به باقي بخشهاي مديريت شهري رونق خواهد داد تا نگاهشان كه بيشتر خودرو محور است به انسانمحوري متمايلتر شود. الان شهرداري تهران عمدتا خودرو محور است و براي همين معاونت حملونقل و ترافيك حرف اول را ميزند كه دائما با خدمات شهري در تعارض است. از طرف ديگر چون شهرداران بسياري از شهرها مهندس هستند نگاه هنري چنداني به شهر ندارند. شهر زماني زيباتر ميشود كه مديريت آن حوزه علوم انساني و هنر را بشناسد و در كنار آن مهندس براي اجرا قرار بگيرد. اما اگر مهندسان تصميمگيرنده شوند وضعيت ماشينمحور خواهدشد و انسان محور نيست. بايد نگاه شهري از برج و بارو و خودرو عوض و به رنگ، نما و پياده توجه ويژهتري شود.اگر جايي باشد كه ظرفيت حضور مردم را در آنجا ببينيم قطعا كارهايي شبيه كوچه مهرناز انجام خواهيم داد. مديران ارشد سازمان زيباسازي با ايدههاي جديد همراه هستند و فرصت مناسبي براي اجراي چنين پروژههايي وجود دارد.»
- كارم را دوست دارم
هاشمي كارش را دوست دارد و ميگويد با وجود آنكه شغل شادي بهحساب نميآيد اما بعد از آنكه به موفقيت ميرسد برايش جذاب ميشود؛ «دو چيز موجب شادي انسان است؛ يكي رضايت شغلي و دوم مفيد بودن، براي آنكه بتوانيد يك گام جامعه را به سمت انساني شدن جلو ببريد. فكر ميكنم من با شغلم چنين كاري را انجام ميدهم و براي همين، كارم را هم دوست دارم. كاري كه دارم شايد متنوع باشد اما شاد نيست. خطرپذير هم هست. وقتي كاري را انجام ميدهيد و با موفقيت تمام ميشود، در نهايت براي شما جذاب خواهد بود».