من سالهاست كه در تهران زندگي نميكنم، ولي بنا به ضرورت همچنان گاهي به اين شهر ميآيم. درمورد آلودگي هواي پايتخت، بهترين راهكار را تقويت احساس مسئوليت شهروندان ميدانم. اگر ميخواهيم هواي سالمي داشته باشيم بايد خودمان رعايت كنيم و براي تردد كمتر از خودروهاي شخصي استفاده كنيم. من هرگاه به تهران ميآيم براي رفتوآمد از وسايل نقليه عمومي استفاده ميكنم. اغلب از مترو و اتوبوس استفاده ميكنم و گاهي هم تاكسي سوار ميشوم. ديروز با فردي صحبت ميكردم، گفت هواي تهران عالي شده، پاسخ دادم بله، اين هوا ميتواند هميشه دلپذير باشد به شرطي كه داستان خودروهاي تكسرنشين حل شود. اين را كه گفتم مخاطبم برافروخته شد و گفت: اين چه حرفي است؟ پس من ماشين خريدم كه چهكار كنم؟
خب، تا زماني كه اين رفتار عموميت داشته باشد نميتوان به حل شدن مشكل هواي تهران و ديگر كلانشهرها خوشبين بود. براساس مشاهدات شخصيام ميتوانم بگويم 70درصد خودروهايي كه در شهر تردد ميكنند، تكسرنشين هستند. در اين شرايط نبايد انتظار رفع معضل آلودگي هوا را داشته باشيم. نكته ديگر كنترل موتورخانههاي منازل است. در بسياري از منازل كه شوفاژ دارند، موتورخانهها بد ميسوزند و باعث آلودگي بيشتر هوا ميشوند. جداي از اين وقتش رسيده كه كارخانههاي اطراف تهران از اين شهر بروند. تهران آنقدر بزرگ شده كه بعضي از اين كارخانهها عملا ديگر در وسط شهر هستند. تداوم چنين وضعيتي تهران را به شهري غيرقابل زيستن تبديل ميكند؛ شهري كه هوايش جان شهروندانش را ميگيرد.
بهتازگي محمدعلي اينانلو را از دست داديم. علت فوت ايشان ايست قلبي اعلام شده است. من مرحوم اينانلو را ميشناختم. او فردي ورزشكار و دوستدار طبيعت و محيطزيست بود. چرا بايد فردي با اين خصوصيات كه تا همين چند وقت پيش هم بسيار سرحال بود، بهدليل ايست قلبي از دنيا برود؟ نميخواهم بگويم او الزاما بهدليل آلودگي هوا درگذشته ولي همه ميدانيم كه روزانه تعدادي از شهروندان به همين علت فوت ميكنند.
واقعا چه موضوعي مهمتر از جان انسانها وجود دارد؟ چرا بايد عدهاي بهدليل خودخواهي، تنبلي يا هر چيز ديگري در موارد غيرضروري هم با خودروي شخصي به خيابانها بيايند و اين وضعيت را رقم بزنند؟ در مورد آلودگي هوا همه بايد احساس مسئوليت كنند. به هر حال دود اين ماجرا به چشم همه ميرود و تا هنگامي كه خودمان رعايت نكنيم، هيچ نهاد و سازماني نميتواند مشكل آلودگي هوا را حل كند. ما نيازمند تقويت و تجهيز وسايل نقليه عمومي هستيم. تعداد اتوبوسها و واگنهاي مترو بايد افزايش پيدا كند، ولي فرهنگ استفاده از مترو و اتوبوس نيز بايد گسترش يابد. تعدادي از شهروندان تحت هر شرايطي ترجيح ميدهند از خودروي شخصيشان استفاده كنند و حتي برخي در شأن خود نميدانند كه سوار مترو يا اتوبوس شوند. تا اين ذهنيت را تصحيح نكنيم مشكل آلودگي هوا همچنان پابرجا ميماند.
- بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون