البته اين روزها دامنه انتظارها از مردم هم بالا رفته است و خيلي وقتها براي حل موضوعاتي پاي افراد جامعه و شهروندان وسط كشيده ميشود كه ناخواسته اين سوال به ذهن ميآيد كه «اگر قرار است در تمام اين موارد مردم كمك كنند و راسا وارد ميدان شوند تا مشكلات حل شود پس دولت اين وسط چه كاره است؟» به گمانم در بحث ورود جديتر مردم به حل بحرانهاي اجتماعي بايد حواسمان باشد كه نهادهاي دولتي هم بايد شرح وظايف خود را بهخاطر بسپارند. خوشبختانه ما مردم نجيب و بافرهنگي داريم كه هر جا كمكي از دستشان بربيايد دريغ نميكنند.
در بحث مسائل شهري و معضلات اجتماعي مردم خيلي ميتوانند نقشآفرين باشند. واقعيت اين است كه مردم براي رفع مشكلات، پشت مسئولان ايستادهاند ولي بعضي وقتها به نظر ميرسد كسي پشت مردم نيست... به هر حال همه ما ميخواهيم كه زندگي بهتري داشته باشيم كه شهرمان وضعيت بسامانتري داشته باشد و اين افق مشترك مردم و مسئولان است. در اين ميان NGOها و گروههاي مردمنهاد ميتوانند درخششي ويژه براي رفع برخي نابسامانيهاي اجتماعي داشته باشند. اگر بستر را براي فعاليت بهتر گروههاي مردمنهاد فراهم كنيم، آحاد جامعه احساس ميكنند كه نقش آنها براي حضور در صحنه به رسميت شناخته شده است.
هر چند شاهد بودهايم كه در مواردي از فعاليت برخي از اين NGOها جلوگيري شده است و هر چند وقت يك بار جلوي فعاليت تعدادي از گروههاي مردمنهاد گرفته ميشود. شايد هم پشت اين اقدامات دلايل منطقي وجود داشته باشد كه ما از آن بيخبر هستيم ولي مثلا جلوگيري از فعاليت برخي از اين گروهها كه در حوزه ترك اعتياد فعاليت ميكردند كمي عجيب به نظر ميرسد. اگر ميخواهيم مشاركت مردمي در حل بحرانها، مشكلات و آسيبهاي اجتماعي افزايش يابد بايد امكان عملياش را هم فراهم كنيم. همه ما بايد دست به دست يكديگر بدهيم تا شهرمان شرايط بهتري را تجربه كند. براي تحقق اين مسئله بايد كمي مهربانتر باشيم و اجازه بدهيم مردم و تشكلهاي مردمي حضور مثبتشان را در اجتماع به ثبت برسانند.
- بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون
نظر شما