پرستاري كاري سخت، شاق و پرزحمت است كه استمرار آن موجب فرسودگي جسم و روح پرستاران ميشود، به همين منظور قوانين و مقررات مختلفي در اين حوزه به تصويب رسيده است.
برابر قانون ارتقاي بهرهوري كاركنان باليني نظام سلامت و آييننامه اجرايي آن، پرستاران از كاهش سنوات بازنشستگي، كاهش ساعت كار هفتگي، كاهش كار براي شيفت شب ممانعت قانوني از كار بيش از 12ساعت به صورت مستمر، افزايش ساعت كار شيفت شب تا يك و نيم برابر، اضافه كار تا 80ساعت و امكان افزايش آن، وجود بهياراني در كنار پرستار به عنوان كمك و امكان بازنشستگي با 20سال خدمت برخوردارند. البته بايد اذعان داشت كه اين امتيازات در برابر سختي كار پرستاران ارزش برابري ندارد.
هرچند كار پرستاران سخت و دشوار است ولي آنان زمان محدودي در طول روز را به اين امر مهم ميپردازند و در سنوات مشخصي بازنشسته ميشوند و در كنار خود بهياران و كمك بهياراني دارند كه در امر مهم پرستاري از بيماران مشاركت ميكنند لكن همسران جانبازان بيوقفه و تمام عمر بايد در خدمت جانباز باشند آن هم جانبازي كه با تشديد ضايعات جسمي و روحي و بالا رفتن سن، پرستاري او سختتر و دشوارتر ميشود و اين زماني مضاعف ميشود كه همسر جانباز بدون بازنشستگي و با عنايت به بالا رفتن سنش و احتمالا بيماريهاي حاصل از سالها پرستاري بايد همچنان به پرستاري خود از جانباز ادامه دهد بدون آنكه بهيار يا كمك بهيار كنارش باشد.
مقام معظمرهبري ميفرمايند: «بنده زياد برخورد ميكنم با همسران جانبازان، اين بانوي فداكاري كه يك عمر زندگي خودش را ميگذارد براي مديريت كردن و بهبود بخشيدن به زندگي يك معلول و جانباز، براي خاطر خدا؛ اين چيز كوچكي نيست، اينها به زبان آسان است.
يكي از چيزهايي كه من هميشه احساس ميكنم، احترام به همسران جانبازان است. بعضي از اين بانوان عزيز، اين جانباز را با همين جانبازياش قبول كردند و پذيرفتند؛ آفرين! بعضيشان جوان رعنايي را كه با او ازدواج كردند، ناگهان ديدند به يك از پا افتاده و به يك جانباز تبديل شد؛ پذيرفتند و استقبال كردند؛ آفرين! همسران جانبازان خيلي با ارزشند».
مقام معظمرهبري در فرازي ديگر درباره سختي كار همسران جانبازان ميفرمايند: «آنچه تا به امروز ادامه دارد، همسري با جانبازان است. خانمهايي رفتند همسر جانبازان شدند. يك مرد ناقص معيوب احيانا بداخلاق به خاطر وضع جسمي يا اختلات ناشي از موجگرفتگي و... را انسان به عنوان يك متعهد و يك مسئول، داوطلبانه و بدون هيچ اجباري برود پذيراييش را به عهده بگيرد، خيلي فداكاري كرده است. يك وقت شما ميگوييد من ميآيم روزي 2ساعت از شما پذيرايي ميكنم. خب، هر روزي كه شما ميرويد، او از شما تشكر ميكند. يك وقت هست كه نه خير، شما خودتان را به عنوان همسر او توي خانه او ميگذاريد؛ شديد بدهكار! يعني طبيعت كار اين است كه بايد شما اين كار را بكنيد. اينها اين فداكاري را كردند». جانبازان با توجه به شدت ضايعات جسمي و روحي، نيازمند پرستاري و همياري هستند و هرچه سن آنان بالاتر برود ضايعات آنان شدت مييابد و نياز به اين مراقبت و همياري مضاعف ميشود. اولين بار در بندج تبصره(4) قانون بودجه78 حق پرستاري برمبناي حداقل حقوق و دستمزد كارگران براي همسران جانبازان به رسميت شناخته شد. در تاريخ 27/11/80 مجلس شوراي اسلامي به بهانههاي واهي و غيركارشناسي از قبيل شايد جانباز همسر نداشته باشد يا فردي غيراز همسر وظيفه پرستاري را برعهده گيرد عنوان همسران را از قانون حذف كرد، در حالي كه اغلب جانبازان را همسران آنان پرستاري و همياري ميكنند و اين قانون ميتوانست به شكل ديگري اصلاح شود تا حقوق همسران ناديده گرفته نشود و عنواني كه متعلق به آنان بود به سادگي حذف نشود.
با تصويب قانون جامع خدماترساني به ايثارگران در مواد (25) و (26) 3حق قانوني به رسميت شناخته شده كه با غفلت نهادهاي متولي مواجه شده است و نمايندگان مجلس نيز جديتي براي پيگيري اين موضوع نشان ندادهاند. حق سرپرستي، حق پرستاري و حق همياري از حقوق اساسي است كه همسران از گزينههاي اصلي آن هستند. همسران جانبازاني كه به صورت مستمر و مدامالعمر اين وظايف را برعهده دارند و از بازنشستگي، كاهش ساعت كار، كاهش سنوات خدمت و حقوق بازنشستگي برخوردار نيستند و بدون چشمداشت به انجام وظيفه مشغولند، نبايد باعث غفلت و قصور مسئولان در قبال آنان باشد. اگر آنان لب به شكايت نميگشايند و با درد خود به درد جانباز رسيدگي ميكنند از جوانمردي و مروت بهدور است كه آنان را فراموش كنيم.