صبر و شكيبايي مقدمه پيروزيهاست. اتفاقا امام علي(ع) در نهجالبلاغه اشارهاي به اين وجه صبر كردهاند: مرد شكيبا پيروزي را از دست ندهد، هر چند، روزگاراني سخت بر او بگذرد(حكمت145). اينكه در اثر صبر، آدمي شاهد پيروزي را در آغوش ميكشد، ميوه و ثمره صبر است؛ به همين دليل صبر يكي از فضيلتهايي است كه در شكلگيري شخصيت نقشي ويژه دارد؛ صبر ظرفيتي را در آدمي ايجاد ميكند كه ميتواند در سايه آن فرصت تفكر و انديشيدن پيدا كند. صبر آدمي هرچه بيشتر، فرصت انديشه او بيشتر و در نتيجه فرصت تصميمگيري بهتر و عاقلانهتري خواهد داشت. از اينرو صبر، يكي از عوامل پيروزيهاي انسان در طول زندگي است. امام علي(ع) در فرازي از كلام خويش به گردش ايام و گوناگوني حوادث دهر اشاره دارد كه روزگار اگر در شرايطي موافق با ميل آدمي نبود، اين ناهمگوني جاودان نيست و روزگار دولت آدمي نيز فرا خواهد رسيد، به شرط آنكه آدمي جامه صبر بر تن كند و از نشيب و فراز زمان دچار وهم و ترس نشود كه سوار مركب راهوار صبر، راه نجات پويد. اما افزون بر اثر وضعي فضيلت صبر در زندگي، صبر دليل و لازمه ايمان است. امام در تعبيري لطيف، صبر و شكيبايي را همچون فرمانده لشكريان همراه با ايمان برميشمرد و ميفرمايد: بر شما باد به صبر كه صبر براي ايمان، چون «سر» است براي «بدن»، در پيكري كه سر نباشد خيري نيست، همانگونه در ايماني كه صبر نباشد خيري نخواهد بود(حكمت79). شيرينيهاي ظاهري گناه جز با سلاح صبر رخت برنميبندد و شهوات نفساني، تنها با داروي صبر التيام مييابد و حرام هرگز بر صبر، پيروز نخواهدشد.
شايد عميقترين و اصليترين جلوه صبر را در سخن و سيره امام، بتوان صبر در راه حق دانست. چنانكه فرمود: (فرزندم) جانت را به آتشدان شكيبايي در سختيها بپرور، و در كشاكش پايداري، كاردان گردان، چه زيباست صبر در راه حق(نامه31). امام هرگز حاضر نشد، حتي نان جويني را به غيرحق و از روي ستم، از دهان موري ناچيز برگيرد. بهراستي آن يگانه اسوه بشريت بر صبر و استقامت در راه حق، تمامقد، استوار و پابرجا بود. «به خدا سوگند، اگر در خارستان همه شب سر بر بالين خار نهم و از رنج و درد بيدار مانم و دست و پا در زنجير كشيده شوم، خوشتر از آنم كه فرداي قيامت خدا و رسولش را شرمسارانه بينم كه برخي از بندگان را مورد ستم قرارداده و اندك از مال دنيا را از آنان غصب كردهباشم. (خطبه215)