اما بخشي از واكنش افكار عمومي به اين ادعا (وجود يا عدمركود) را در بازنماييهاي طنزآميز توجه به آن در فضاي مجازي ميشود مشاهده كرد: مثلا تصوير اسبسواري كه بهجاي مانع پيستهاي سواركاري، از روي كود پريده و زيرنويسي دارد بدين مضمون: « ما از رو كود گذشتيم!» يا برخي دوبيتيهاي كنايهآميز. با اين همه، «ركود»، مسئله اقتصاددانها و سياستگذاران دولتي است كه دربارهاش گفتوگو كنند و اين نوشته، تذكر ارزيابي اين پديده از منظري ديگر و آنهم تبليغات تجاري است؛ تبليغاتي كه در شبكههاي تلويزيوني و راديويي پخش ميشود، يا روي سازههاي شهري مينشيند يا در صفحات روزنامهها انتشار مييابد. قرائن حاكي از آن است كه صدا و سيما تصميم گرفته تبليغات خود را با يك مبلغ ثابت واگذار كند. اين اتفاق نمايانگر اُفتوخيزهاي شديد آگهيهاي بازرگاني سيماست كه برنامهريزان مجموعه مذكور را در مضيقه شديد مالي قرار داده، تا تصميم به واگذاري تمامي آن بگيرند و خودشان را از نوسانهاي رو به نزول بازار برهانند. اگر غير از اين بود، ضرورتي نداشت كه صدا و سيما اين كسب و كار بسيار بااهميت را برونسپاري كند و خودش را از دايره رقابت بيرون بكشد.
در سازههاي شهري نيز اتفاق مشابهي در شُرف وقوع است؛ بخش عمدهاي از آنها به پيامهاي فرهنگي اختصاص پيدا كرده (اعم از كتابخواني، سلامت و مناسبتها). نصب پيامهاي فرهنگي واقعه جديدي نيست و حتي در سالهاي اخير، ابتكارهاي خلاقانهاي (نظير نگارخانه شهر) در اين زمينه ظهور يافته، اما اينبار بهنظر ميرسد كه جايگزين نشدن بخش زيادي از تابلوهاي شهري، دال بر اين است كه آگهياي در صف انتظار قرار ندارد. در كنار كاهش كميت، بهخصوص در سيما، آگهيهايي در حال رشد و نمايش هستند كه تفاوت بصري چنداني با تلويزيونهاي عربي حاشيه خليجفارس نداشته و در يك بيان كلي، با پررنگكردن عنصر جنسيت پوششيافته، درصدد افزايش فروش كالاهاي خويش هستند كه اينهم نتيجه كاهش تعداد آگهيدهندگان و دستيازيدن به هر ابزاري براي بقاست.اينكه رونق اقتصادي هست يا نيست، چندان به تبليغات دولتي بازنميگردد و بيش از آمارها، اينبار تابلوهاي تجارياند كه از ركود گزارش ميدهند؛ در اين ميان حتي موج تبليغي فروش خودروهاي خارجي هم فرونشسته و اين مشكلي نيست كه بتوان با چاپ اسكناس و اقدامات روبنايي ديگر (نظير وامهاي فروش كالا) روي آن سرپوش گذاشت. اين نشانههاي رسانهاي، وضعيت اقتصادي را وراي دعاوي سياسي-جنجالي، بازنمايي ميكنند و حاوي حرفهاي تاملبرانگيزي درباب ناكارآمدي سياستهاي دولتياند.