تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۴:۵۸

اسدالله افلاکی: ۱۲بهمن‌ماه جاری محیط بانان خارج از منطقه حفاظت شده عباس‌آباد شاهرود با لاشه یک قلاده یوزپلنگ مواجه شدند که بنا به اعلام مدیرکل دفتر حیات وحش وتنوع زیستی سازمان حفاظت محیط‌زیست قربانی ضربات چوب شده است.

آنطور كه مجيدخرازيان اعلام كرده است ضربات وارده به ناحيه گردن حيوان و شكسته شدن چند مهره گردن و قطع عصب، عامل مرگ اين يوزپلنگ است.

اين يوزپلنگ آسيايي درحالي به‌دست شكارچيان متخلف تلف شده كه جمعيت اين گونه با خوش‌بيني حدود 70 قلاده برآورد مي‌شود و زيستگاهش منحصر به دشت‌هاي ايران است. از همين رو، مدت‌هاست كه يوز ايراني عنوان گرفته و به نماد حيات وحش ايران تبديل شده است. اما تنها يوزپلنگ‌ها قرباني نمي‌شوند؛ بنا به آمار، سالانه به‌طور ميانگين 15قلاده پلنگ ايراني قرباني تلفات جاده‌اي و شكار غيرمجاز مي‌شود. به نظر مي‌رسد تداوم اين كشتارها، بيش از هرچيز، ناشي از ناتواني سازمان حفاظت محيط‌زيست و نبود استراتژي مشخص و كارآمد براي مقابله با شكار غيرمجاز است.

سال 92، سالي پر از علائم هشدار‌دهنده به مسئولان سازمان حفاظت محيط‌زيست بود؛ هشدارهايي كه براي مقابله با آنها چاره‌انديشي نشد و در نتيجه كاربه جايي رسيد كه در شامگاه 28دي‌ماه 92معترضان دراعتراض به سياست‌هاي شكار سازمان حفاظت محيط‌زيست با ورود به پارك پرديسان، يك رأس گوزن نر 6ساله را كه در منطقه فنس كشي شده محافظت مي‌شد با شليك 4گلوله خفيف از پا درآوردند. همان روز، معصومه ابتكار رئيس سازمان حفاظت محيط‌زيست در واكنش به اين شكار بي‌سابقه گفت:« كساني كه اينگونه به طبيعت و ميراث طبيعي تعرض مي‌كنند و از اين طريق پيام خاصي براي سازمان حفاظت محيط‌زيست ارسال مي‌كنند بايد بدانند محيط‌زيست با تمام قدرت در مقابل معترضان و متجاوزان به محيط‌زيست ايستادگي و از طبيعت ايران حفاظت مي‌كند.»

اين واكنش رئيس سازمان حفاظت محيط‌زيست گرچه يك واكنش مقتدرانه بود اما زماني مي‌توانست كارساز باشد كه مبتني بر يك استراتژي علمي و فني باشد؛ استراتژي‌اي كه در تعامل با صاحب‌نظران و شكارچيان قانونمند (و نه شكاركشان كه شكارچي با شكاركش مفهوم كاملا متفاوت دارد) تدوين شده باشد. اين كار البته شدني بود و مي‌توانست كارگشا باشد به‌ويژه آنكه يازدهم تيرماه سال 92، سالن سرو پارك پرديسان، ميزبان 40شكارچي بود كه به دعوت دكتر احمدعلي كيخا، معاون وقت طبيعي و تنوع‌زيستي سازمان حفاظت محيط‌زيست آمده بودند تا در يك مناظره رودررو، موضوع شكار را بررسي كنند. اما اين جلسه و جلسات مشابه آن كه مي‌توانست كارگشا باشد براثر بي‌توجهي مسئولان سازمان حفاظت محيط‌زيست ادامه نيافت.

2سال و 7‌ماه از آن جلسه مي‌گذرد؛ شكارهاي غيرمجاز همچنان ادامه دارد و بسياري از زيستگاه‌ها عرصه تاخت وتاز شكاركشان شده است. دراين ميان، البته تلفات گونه‌هاي نادر حيات‌وحش مثل پلنگ و يوز پلنگ بيش از ساير گونه‌هاي حيات وحش به چشم مي‌آيد و باعث نگراني طرفداران حيات وحش مي‌شود اما واقعيت اين است كه در نبود يك برنامه راهبردي، علاوه بر گونه‌هاي نادر حيات وحش، ساير گونه‌ها ازجمله آهو، كل و بز، قوچ و ميش و جبير مدت‌هاست به تاراج مي‌روند و هر روز از جمعيت آخرين بازمانده‌هاي حيات وحش كاسته مي‌شود.

  • افزايش جرايم هم كارساز نيست

مسئولان سازمان حفاظت محيط‌زيست با تصور اينكه افزايش جرايم شكار مي‌تواند مانع از تلفات گونه‌هاي نادر حيات وحش شود امسال با پيگيري جرايم شكار را افزايش دادند به‌طوري كه علي تيموري، مديركل دفتر صيد وشكار سازمان حفاظت محيط‌زيست 4تيرماه امسال از افزايش جرايم شكار غيرمجاز گونه‌هاي حيات وحش خبر داد وگفت كه در تعرفه جديد جريمه شكار پلنگ از 5ميليون تومان به 80ميليون تومان و يوزپلنگ از 20ميليون تومان به 100ميليون تومان افزايش يافته است. اما همانطور كه پيش‌بيني مي‌شد افزايش جرايم هم راه به جايي نبرد. آسيب شناسي شكار غيرمجاز نيازمند كاركارشناسي و شنيدن صداهاي خارج از سازمان حفاظت محيط‌زيست است.