تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۷:۳۲

همشهری دو - کورش علیانی: بچه‌ها را طوری تربیت می‌کنند که گمان نکنند دروغ گفتن خوب است.

 هر بچه‌اي وقتي قرباني توطئه‌اي به نام دروغ مي‌شود آزار مي‌بيند و اين آزردگي به بچه مي‌آموزد كه دروغ خوب نيست. اما بعضي از همين بچه‌ها بزرگ مي‌شوند، توجيه را مي‌آموزند و سودجويي موضعي و شخصي را. و چنين مي‌شود كه كم‌كم پاي دروغ به گفتارشان باز مي‌شود. دروغ مضر است و اين ضرر، هم شخصي است و موضعي، هم عمومي و فراگير. ضرر شخصي و موضعي دروغ را فقط مخاطب فريب‌خورده از دروغ تحمل مي‌كند اما ضرر عمومي و فراگير دروغ به تمام جامعه مي‌‌رسد. در جامعه‌اي كه در آن دروغ رايج باشد، هر روز و هر لحظه و هر جا، هر كدام از آن آدم‌هاي دروغگويي كه گمان مي‌كنند زرنگ هستند هم ممكن است قرباني دروغي بزرگ‌تر و شيطنت‌بارتر شوند.

اما بعد از رايج شدن دروغ به مرحله بعدي مي‌رسيم كه مرحله بدي هم هست؛ عادي‌شدن دروغ. از عادي شدن دروغ تا اضمحلال اجتماعي راه درازي نيست. اگر دروغ در جامعه‌اي عادي شود، اعتماد از ميان مي‌رود و جامعه بدون اعتماد فلج مي‌شود و سازوكارهاي اجتماعي از كار مي‌افتد.

يكي از عوامل عادي شدن دروغ در جامعه، دروغ گفتن آشكار در فضاهاي عمومي است. اصلي‌ترين ابزار اين نوع دروغگويي تلفن همراه است؛ سوار تاكسي هستيم و تاكسي دارد با سرعت بالاي 100كيلومتر مي‌رود، طرف به كسي كه تلفن زده و منتظرش است مي‌گويد «توي ترافيك‌گير كرده‌ام»، يا تنها توي پارك نشسته و به طرف صحبتش مي‌گويد «با دوستم اومديم تو پارك نشستيم»، يا توي كافه با دوستانش نشسته و گل مي‌‌گويد و گل مي‌شنود، تلفنش زنگ مي‌خورد، صدايش را آهسته مي‌كند و مي‌گويد «من الان توي يه جلسه‌اي هستم، نمي‌تونم صحبت كنم، بعداً تماس مي‌گيرم با شما».

شايد بگوييد من و شما حق نداريم در نقش پليس اخلاق ظاهر شويم و يقه كسي را بگيريم كه «چرا دروغ مي‌گويي؟»، اما دست‌كم مي‌توانيم خودمان مراقب باشيم كه دروغ نگوييم و دروغ را با چنين كارهايي عادي نكنيم و هر از گاهي اگر آدم همدلي ديديم به او بگوييم اين شكل دروغ گفتن چقدر خطرناك است.