تقريباً همه جواب میدادند که ورزش را در رشتهي دیگري ادامه میدهند؛ اما کسی که در این شماره با او به گفتوگو مينشينیم واقعاً اين اتفاق را تجربه كرده است.
زهرا نعمتی، تکواندوکار کمربند مشکی، وقتی متوجه شد نمیتواند مدال طلای تکواندو را بگیرد، سراغ رشتهي تیراندازی با کمان رفت و در آن به مدال طلای جهان رسید.
زهرا، نخستین و تا بهحال تنها زن ایراني است که موفق به کسب مدال طلاي پارالمپیک شده است. او حدود سه سال پيش (۲۰۱۳ ميلادي) در مراسم کمیتهي بینالمللی المپیک در سنپترزبورگ (روسیه) جایزهي معتبر «اسپرتآکورد» برای برترین ورزشکار المپیک و پارالمپیک جهان را هم بهدست آورد.
با همکاری روابطعمومی فدراسیون «تیراندازی با کمان» موفق ميشویم پیش از شروع یکی از تمرینها با اين قهرمان كرماني صحبت کنیم؛ قهرماني كه كودكي و نوجوانياش در محلهي خورشید کرمان گذشته، همانجا به مدرسه رفته و در دبیرستان فاطمیه درس خوانده است.
- در سالهاي نوجواني و مدرسه، فکر میکردید مدال طلا بگیرید؟
بله، ولی نه در تیراندازی با کمان. آنموقع تکواندو کار میکردم و پیش خودم فکر میکردم که در همین رشته پیش میروم. دوستانم هم همین تصور را داشتند.
از 12سالگی تمرین تکواندو را شروع کرده بودم و از 16سالگی بهصورت جدی ورزش میکردم. بعداً هم که دانشگاه رفتم فکر میکردم در تکواندو پیشرفت میکنم. کمربند سیاه داشتم و دائم تمرین میکردم.
در رقابتهای مقدماتی مثل مسابقات استانی هم موفق شده بودم. پیش خودم حساب میکردم که در این رشته چهطور پیشرفت کنم تا به مدال برسم.
- که آن حادثه اتفاق افتاد؟
بله... 81، 91ساله و دانشجوی شهرستان بودم که در مسیر رفت و برگشت دانشگاه وقتی به کرمان برمیگشتم، ماشین تصادف کرد و شدت تصادف بهاندازهای بود که دچار ضایعهي نخاعی شدم.
- در چه رشتهای درس میخواندید؟
گیاهپزشکی، ولی بعد از تصادف دیگر نه تکواندو را توانستم ادامه بدهم و نه تحصیل در رشتهي گياهپزشكي را.
- آدمهای موفقی که از یک حادثه عبور کردهاند بعدها میگویند که میدانستهاند باید امیدوار باشند و عزم و ارادهشان را برای عبور از مشکلات حفظ کنند؛ اما همهي این حرفها را وقتی میتوان زد که فرد بهاندازهي کافی از آن حادثه گذشته باشد. شما آن لحظهاي که متوجه شدید دیگر نمیتوانید راه بروید چه حسی داشتید؟ ناامید نشديد؟
طبیعی است که خیلی ناراحت و ناامید بودم. مثل هر انسان دیگری که یکدفعه زندگیاش از اینرو به آنرو میشود؛ ولی حس میکردم اطرافیانم بیشتر آسیب دیدهاند و من باید بهخاطر آنها هم كه شده خودم را حفظ کنم.
در خانوادهي ما کسی ورزشکار حرفهای نبود، با این حال مادرم برای دیدن مسابقات من به سالن میآمد و پیشرفتهایم را دنبال میکرد. بعد تصادف کرده بودم و همهچیز از بین رفته بود.
خودم از درون خیلی آسیب دیده بودم ولی بهخاطر بقیه میگفتم که چیزی نیست و باید آن را قبول کرد.
عكس: سايت پرستيوي
- خانواده توانستند این را قبول کنند؟
اوایل نه. خیلی امیدوار بودند که با درمانهایی مثل فیزیوتراپی بتوانم دوباره راه بروم. برای همین هم فیزیوتراپی من دو سال طول کشید. خودم فهمیده بودم که دیگر برای همیشه باید روی ویلچر بنشینم.
اطرافیانم نگران بودند و من نمیتوانستم نگرانی آنها را تحمل کنم.
- حتماً سخت بوده است. تقريباً تمام ورزش تکواندو در ضربههای پا به نمايش درمیآيد.
آنموقع وانمود میکردم حالم خوب است، ولی نبود. راستش من پاهایم را خیلی دوست داشتم.
- و الآن تیراندازی با کمان را دوست دارید؟!
بله. هرچند اين رشته خیلی سخت است، اما به من خیلی آرامش میدهد.
- روزی چند ساعت تمرین میکنید؟
این روزها از 8 صبح تا 12 ظهر و از ساعت 2 عصر تا هروقت که کافی باشد.
- این برنامه خیلی سخت و وقتگیر است. مگر نه؟
در ورزش حرفهای موفقیت، آسان بهدست نمیآید و برای همین همهي ورزشکاران نمیتوانند تا سطح حرفهای بالا بیایند. کسی که میخواهد در این سطح جلو برود باید تمام کارهای دیگر را کنار بگذارد.
وقتی برای شرکت در یکسری مسابقه برنامهریزی میکنید، هر کار دیگری که در زندگی داشته باشید حذف میشود. هیچجایی برای تفریح نمیماند تا زمانی که مسابقات تمام شود. از طرف دیگر رشتهي تیراندازی با کمان طوری است که استرس خیلی زیادی هم دارد.
- خسته نمیشوید؟
چرا، هربار که برای مسابقهای برنامهریزی میکنیم آنقدر فشار تمرین و استرس و هیجان مسابقه زیاد است که به خودم میگویم آخرینبار است این کار را انجام میدهم، اما بعد دوباره به مسابقهي بعدی فکر میکنم؛ مثل یکجور عادت خوشایند که نمیتوانی ترکش کنی.
- با اينكه طلای پارالمپیک را گرفتهايد؛ ولي بهنظر ميرسد كه هنوز به سقف موفقیتهایی که در نظر داريد، نرسیدهاید؟
نه. هنوز به سقف آرزوهایم نرسیدهام. مسابقات دیگری هم در راه هستند. میخواهم غیر از رقابتهای معلولان با افراد سالم هم مسابقه بدهم. هیچوقت نباید هدف کوچکی داشت.
عكس: سايت ايران پروژكت
- میشود در مسابقههای تیراندازی با کمان عادی هم شرکت کنید؟
بله. هر کسی که بتواند استانداردهای عادی را رعایت کند میتواند در همهي مسابقات شرکت کند. من هم امکان شرکت در رقابتهای عادی تیراندازی با کمان را دارم.
من همهي آن چیزهایی را که در تکواندو میخواستم و نشد، در تیراندازی با کمان بهدست آوردم. وقتی مدتی از تصادف گذشت تصمیم گرفتم زندگی را دوباره شروع کنم و هنوز هم دارم زندگی میکنم.
- اگر صاحب دختر شدید او را تشویق میکنید که بهصورت حرفهای ورزش کند؟
الآن ورزش بانوان خیلی سخت است، مخصوصاً در سطح حرفهای؛ ولی اگر دخترم خودش بخواهد ورزش کند حتماً به او کمک میکنم.
- من معمولاً از ورزشکارهای حرفهای كه دچار حادثهاي نشدهاند سؤال میکنم که اگر دچار مصدومیت شوند چهکار میکنند. حالا میخواهم از شما که یک بار آسیب دیدهاید و باز به ورزش قهرماني برگشتهاید بپرسم که اگر دچار آسیب بیشتر و مصدومیت جدیتري شوید طوری که دیگر نتوانيد به تیراندازی با کمان ادامه بدهيد، چهکار خواهید کرد؟
سراغ یک رشتهي ورزشی دیگر میروم یا بالأخره وارد کاری میشوم که بتوانم در آن به دیگران کمک کنم یا تجربیاتم را به اشتراک بگذارم. شاید کاری را انتخاب كنم که اصلاً در حوزهي ورزش نباشد، ولی بالأخره برای خودم و دیگران مفید است.
مثل همین کارهایی که الآن دربارهي حمایت از کودکان مبتلا به اوتیسم و سرطان دنبال میکنم یا تأسیس انجمن حمایت و توانمندسازی معلولان از طریق ورزش. باید قبول کنیم که معلولیت یک ویژگی است نه یک نقص و هرگز تسلیم معلولیت خودمان نشویم.
- ريكرو و كامپاند
در حاشیهي یکی از مسابقات تیراندازی با کمان در مجموعهي ورزشی آزادی و با همکاری روابطعمومی فدراسیون تیراندازی با کمان موفق شدیم با «زهرا نعمتی» گفتوگو کنیم.
قبل از اين گفتوگو یک مصاحبهي تصویری انجام شده بود و خبرنگار یک خبرگزاری هم منتظر بود مصاحبهي ما تمام شود. نعمتی نگران وقت تمرینش بود و میگفت که این روزها وقت زیادی براي مصاحبه گذاشته و مردم از او مدال میخواهند. پس باید تمام تمرکزش را بر روی تمرینها بگذارد.
رشتهي تخصصی او «ریکرو» است با فاصلهي کمی از ما مسابقات تیمی و انفرادی در دو رشتهي «کامپاند» و «ریکرو» در حال برگزاری است و تیراندازان دارند کمانهای خود را آماده میکنند.
کمانهای این دو رشته با هم تفاوت دارد. کمان کامپاند در دو طرف چرخ دارد و زه چند بار دور این چرخها پیچیده شده است. کنار این کمان هم یک عدسی برای نشانه گیری قرار گرفته تا تیرانداز از درون آن هدف را ببیند.
یک وسیلهي کوچک هم که بین انگشتان تیرانداز قرار میگیرد به او کمک میکند که انتهای تیر را نگه دارد و رها کند. کمان ریکرو سادهتر است و این سه قسمت را ندارد.
در هر دو رشته یک مجموعهي کامل وسایل تیر و کمان نزدیک به 10 میلیون تومان قیمت دارد. چندین رشتهي متنوع و هیجانانگیز دیگر هم در زیر مجموعهي این ورزش قرار میگیرد که طرفداران خودشان را دارند.
در زمان برگزاری این مسابقات روی زمین چمن نوار سفیدی میکشند که تیراندازان باید به ترتیب شماره پشت آن بایستند. در فاصلهي 50 متري هدفها قرار داده میشوند که روی آنها کاغذهای رنگیِ هدفگیری نصب شده است.
بعد از اینکه تمام تیرها پرتاب شدند، داور و شرکتکنندگان همه به سمت هدفها میروند و امتیازها را ثبت میکنند. دوستان ورزشکاران و اعضای تیم معمولاً با خودشان دوربینهای کوچک شکاری دارند و از پشت سر تیرانداز برخورد تیر با هدف را میبینند اما برای کسانی که با این ورزش آشنایی ندارند، دیدن تیرها یا خود هدفها اصلاً آسان نیست.
اهالي جزيره
«رهام شهابیپور»، همسر زهرا نعمتی نیز از ورزشکاران رشتهي تیراندازی با کمان معلولان است. این زوج ساکن شهرک صدف در جزیرهي کیش هستند؛ اما شاید بیشتر اهالی این شهر خبر نداشته باشند که قهرمان المپیک در نزدیکی آنها زندگی میکند.
وقتی از نعمتی سؤال میکنیم که آیا ساکنان شهرک میدانند این زن و شوهر جوان که هر دو با صندلی چرخدار حرکت میکنند، ورزشکاران ملی و صاحب عناوین و افتخارات جهانی هستند، میگوید: «فکر میکنم فقط همسایههای ساختمانی که در آن زندگی میکنیم خبر داشته باشند.»
در پاسخ اين پرسش كه چرا کیش را برای زندگی انتخاب کردهاند، نعمتی میگويد: «کیش بیشتر از تمام شهرهای ایران برای معلولان مناسبسازی شده است و اگرچه این مناسبسازی صددرصد نیست، اما زندگی در آن برای کسانی که از صندلی چرخدار استفاده میکنند راحتتر است.»
یکی از ویژگیهای شهرهای پیشرفته این است که برای رفتوآمد کسانی که دچار هر نوع ناتوانی باشند، مناسب است. نعمتی در سفرهای خارجی خودش این را دیده است که زندگی در چنین شهرهایی چهقدر خوشایند است.
طرح و عكسها: سايت تسنيمنيوز