از آنجا كه حاشيه نشيني با توسعه يافتگي و مساحت كلانشهرها ارتباط نزديكي دارد بعد از تهران كلانشهرهاي مشهد، كرج، اهواز، تبريز و اصفهان بيشترين جمعيت حاشيه نشين را در خود جا دادهاند. همين طور 300 هزار نفر در كرمانشاه، 200 هزار نفر در شيراز و 100 هزار نفر در همدان حاشيه نشين شدهاند تا اين معضل اجتماعي همه شهرهاي ايران را درگير خود كند. در ادامه نگاهي به شهرهايي كه بيشترين حجم حاشيه نشين را دارند، مياندازيم.
- مشهد؛ یک میلیون و 200 هزار نفر
مهاجرپذیری این کلانشهر مهم ترین دلیلی است که حاشیه نشینها را به آن کشانده است. حاشیه نشینهایی که به امید گردشگرپذیر بودن و تمرکز صنعت استان در این شهر از استانهای همجوار یا شهرهای کاشمر، نیشابور، سبزوار و تربتحیدریه به مشهد آمدهاند. در این شرایط یک سوم جمعیت بومی و غیربومی مشهد، ساکن حاشیه ۴ هزار هکتاری شهر شدهاند. حاشیه نشینی در مشهد یک تفاوت مهم با حاشیه نشینی در سایر کلانشهرها دارد و آن وجود اتباع افغان در میان ساکنان این بخش است که به امید کار و زندگی بهتر تراکم جمعیتی حاشیههایی چون خواجه ربیع، طبرسی شمالی و شهرک قدس را 5 برابر محدوده شهر کردهاند.
- كرج؛ يك ميليون نفر
جرم کرج احتمالا همسایگی با پایتخت است که موجب شد از سالهاي گذشته به يكي از شهرهاي مهاجرپذير ايران تبديل شود و حاشيه نشيني در آن بيداد كند. حاشيه نشينهايي كه همانند مشهد يك سوم جمعيت شهرنشين اين بخش را تشكيل دادهاند. بخش زيادي از جمعيت حاشیه نشین كرج كه يك چهارم مساحت اين شهر (292 هكتار) را اشغال كردهاند در مهدي آباد، صوفي آباد، اسلام آباد، حصار، خرمدشت، سهرابيه و محمدشهر زندگي مي كنند و شرايط سختي را براي مديريت شهري رقم زدهاند.
- اهواز؛ 500 هزار نفر
جنگ تحمیلی را شاید بتوان متهم ردیف اول بروز حاشیه نشینی در خوزستان معرفی کرد؛ متهمی که به جان ساکنان شهرهای مرزی جنوبی افتاد و وادارشان کرد شهر و روستایشان را ترک کنند و به حاشیه شهرهای امن تر پناه ببرند. همه ماجرا به اینجا ختم نمی شود. وجود رودخانههای مهم نيز به جای اینکه برکت روستاها و شهرهای این خطه شود، برخلاف نجد سرزمینی فلات ایران، سدسازی را عامل اجباری و تحمیلی توسعه استان کرد تا روستاهای بسیاری زیر آب رود و مردم زیادی را بی خانمان کند. همین اتفاق در کنار همه دلایل از پیش گفته شده، حاشیهنشینهای مساحت بیش از 150 هکتاری عین 2، سیاحی، گلدشت، مندلی، کروشات و ملاشیه را به 500 هزار نفر رساند تا این کلانشهر چهارمین رتبه کشور را در حاشیه نشینی داشته باشد.
- تبریز ؛450 هزار نفر
در تبريز هم برخلاف آمار جهانی یعنی حاشیه نشینی یک نفر از هر 7 نفر، یک سوم جمعیت حاشیه نشین شدهاند. این جمعیت 450 هزار نفری را شهرکهای صنعتی متعدد و کارخانههای مادر به امید اشتغال جذب کردهاند. البته نباید از نقش گردشگرپذیری، ظرفیتهای دانشگاهی، پزشکی، خودروسازی و صنعت فرش تبریز در امید حاشیه نشینها به ارتقای زندگی غافل شد. 2 هزار و 500 هکتار از مساحت تبریز یعنی حدود یک چهارم آن در مناطق یک، 3، 4، 6 و 7 در اختیار حاشیهنشینهاست که در محلههای آخماقیه، حافظ، خلیلآباد، وحدت، داداش آباد، سیلاب، احمد آباد، کوثر، مفتح، طالقانی، عباسی، قره باغی، همت آباد، لاله، مارالان، منبع، یوسف آباد، حجتی و کجوار زندگی میکنند.
- اصفهان؛ 400 هزار نفر
با اختلاف نه چندانی بعد از اهواز و تبریز، اصفهان هم به دليل رونق اقتصادي روزهای پرحاشیه ای با مهاجران کشورهای جنگ زده دارد؛ مهاجرانی که از كشورهاي سوريه، تركيه و عراق به حاشيه اين شهر پناه آوردهاند و به دليل آسيبهاي ناشي از جنگ و تفاوتهاي فرهنگي مشكلات بسياري را براي اصفهان رقم زدهاند. بنابر آماري كه از سوي مسئولان شهري اصفهان اعلام مي شود سالانه 10 هزار نفر به اين كلانشهر مهاجرت مي كنند كه مهم ترين تبعات آن ايجاد يك محله حاشيه اي و مهاجرنشين در سال است. 400 هزار حاشیه نشین اصفهان وسعت 280 هكتار از اصفهان را در منطقههاي ارزنان، دارک، حصه شمالی و جنوبي و جلوان اشغال كردهاند.
- نظام بودجهریزی غلط ؛عامل توسعه حاشیهنشینی
وزیر کشور چندي پيش حاشیه نشینی را از معضلات عمده کلانشهرها برشمرد و گفت: نظام بودجه ریزی و برنامه ریزی غلط منجر به تراکم مشکلات اجتماعی، خدماتی و فرهنگی در حاشيه کلانشهرها می شود. عبدالرضا رحمانی فضلی افزود: در صورت نبود نگاه متوازن، عادلانه و متعادل به موضوع برنامه ریزی، توزیع امکانات و منابع کشور، هر چه خدمات به حاشیه شهرها ارائه شود، روند افزایشی مشکلات کاهش نمی یابد. وي افزود: البته این به آن معنا نیست که خدمات به حاشیه شهرها ارائه نشود بلکه برای جلوگیری از به وجودآمدن مشکلات بزرگتر باید بازنگری جدیدی در نظام برنامه و بودجه ریزی داشته باشیم.