كشوري كه در جادههايش ماشينها با سرعت سرسامآور از كنار قوانين راهنمايي و رانندگي ميگذرند و بياعتنا به جان و امنيت خود و ديگر شهروندان روي پدال گاز پاي ميفشارند، احتمالا چندان مردم قانونمداري ندارد. رانندهاي كه بهراحتي سبقت غيرمجاز ميگيرد و احساس بدي نيز ندارد، بهاحتمال زياد نظام تربيتي و آموزشي مناسبي را تجربه نكرده و متوجه اهميت رعايت قانون نشده است. ميتوان نظر به ميزان احترام به قوانين رانندگي در يك كشور با تقريب مناسبي شاخص قانونمداري را در كليت آن جامعه و آن فرهنگ حدس زد. اما عجيب آنكه در يك مورد خاص اتفاقا ميزان سبقت گرفتن مردم از يكديگر، نقش بسزايي در رشد و شكوفايي جامعه دارد! مردمي كه براي نيكيكردن و قدم خير برداشتن از يكديگر سبقت ميگيرند پرچمداران فرهنگي هستند كه ويژگيهاي درخشاني دارد؛ فرهنگي كه ايثار، گذشت، نوعدوستي و... در آن پررنگ است.
جامعهاي كه كسي در آن تنها نميماند. شهري كه لابهلاي بزرگي و هياهويش هيچ مسافر غريبي را به فراموشي نميسپارد. اين است كه در دنياي مدرن و بيانتهاي امروزي، فرهنگ واقعي يك جامعه را ميتوان از اندازه تكاپوي آدمها براي نيكي كردن شناخت. در ايران نيز، فرهنگ دستگيري از نيازمندان و همراهي با اطرافيان در مشكلات، ريشه در گذشتههاي دور دارد. هرچند طي دهههاي اخير نگاه دولتمدارانه در جامعه باعث شده تا اين باورهاي دروني و فردي، آنچنان كه بايد انسجام نيابد؛ گويي كه تمامي فقرا، بيخانمانها و نيازمندان، باري هستند روي دوش جامعه كه، رسيدگي به آنها تنها وظيفه دولت و نهادهاي حاكميتي است. اما طي سالهاي اخير رفتهرفته مردم آموختهاند كه اگر هركس به وسعت مهرباني خويش باري را بردارد، كمكم ديگر باري بر زمين نخواهد ماند. اين است كه ميبينيم خيريههاي مردمي، گروههاي جهادي و... روزبهروز فعالتر و قويتر ميشوند ودر زمينههاي متعدد پزشكي، خدماتي، آموزشي و... بهطور تخصصي فعاليت ميكنند. زماني كه نزديك به يك سال پيش روزنامه همشهري نيز پاي به اين عرصه گذاشت و بخش سبقتمجاز را راهاندازي كرد بهدنبال ترويج همين فرهنگ بود؛ فرهنگ كار خير و نيكي در جامعه. شايد فعاليتهاي بسياري طي اين يك سال شكل گرفته باشد اما تمام تلاش سبقتمجاز طي اين مدت در راستاي تأكيد بر يك پيام بود؛ براي جامعه بهتر، از يكديگر سبقت بگيريد.