ميزان اطلاعاتي كه نويسنده از ايران دارد، حيرتانگيز است و از آن جالبتر شيوه استفاده از اين اطلاعات در دل روايت است. نام من سرخ، اثري است تكاندهنده و زيبا كه داستانش را با جذابيت و كشش فراوان روايت ميكند و تعليقي كه در سراسر كتاب وجود دارد موجب ميشود خواننده اين رمان مفصل را با علاقه تا انتها دنبال كند.
اطلاعاتي كه پاموك در اين كتاب از هنرمندان ايراني و به تعبير دقيقتر، نقاشهاي قديمي ايرانزمين ارائه ميدهد، براي ما ايرانيها بسيار جالب توجه است. اينكه نويسندهاي متعلق به سرزمين و فرهنگي ديگر چنين شناختي از مفاخر هنري ما دارد و با اين ميزان توانايي و هنرمندي اين اطلاعات را به شيوهاي جذاب تبديل به عنصري از روايت ميكند، ميتواند نشانهاي آشكار از حقانيت مولف براي بردن نوبل ادبي باشد. دستكم اين احساس به من هنگام مطالعه اين رمان دست داد كه پيش خودم گفتم نوبل حق پاموك بوده.
پيش از پاموك، آثار زيادي از نويسندگان تركيه اي در ايران ترجمه شده بود. شايد بتوان گفت ياشار كمال شاخصترين نويسنده ترك بود كه آثارش در اينجا هم خوانندههاي بسياري داشته. با وجود احترامي كه براي ياشار كمال قائل هستم و بدون انكار جايگاه اين نويسنده، بايد اذعان كنم كه اغلب آثار اين نويسنده عمق چنداني ندارند. درست برعكس پاموك كه آثارش هم عميق است و هم نشاندهنده شناخت بالاي او از جامعه تركيه.
از آثار پاموك اقتباسهايي هم صورت گرفته و در تركيه يكي دو سريال بر مبناي رمانهاي اين نويسنده ساخته شده كه البته حساب اين سريالها را بايد از نوشتههاي اين برنده نوبل ادبي جدا كرد. اين سريالها بسيار سطحي بودند و نشاني از عمق آثار پاموك را به همراه ندارند. به عنوان فردي كه چند اثر پاموك را مطالعه كردهام ميتوانم بگويم هر آنچه كه از اين نويسنده خواندهام، فوقالعاده بوده و ميان اين آثار نام من سرخ جايگاهي ويژه براي ما ايرانيها دارد.
- نويسنده و كارگردان سينما