تابهحال سوئد تنها کشوری بوده است که پیوند رحم در آن موفقیتآمیز بوده است.
نخستین تولد از رحم پیوندی در ماه سپتامبر سال ۲۰۱۴ در یک زن ۳۶ ساله رخ داد که بدون رحم متولد شده بود. این عارضه اغلب ناشی از نشانگان «مهیر- کوستر- هاوز» است که از هر دختر نوزاد در یکی رخ میدهد.
۹ زن در سوئد پیوند رحم از دهنده زنده دریافت کردهاند. پنج نفر از این اهداکنندگان مادران گیرندههای پیوند بودند، بهعبارتدیگر در صورت موفقیت این زنان در بارداری نوزاد در واقع از رحم مادربزرگش متولد شده است.
دو مورد اقدام شکستخورده پیوند رحم یکی در عربستان سعودی در سال ۲۰۰۰ و دیگری در ترکیه در سال ۲۰۱۱ انجام شده است. کلینیک کلیولند در اوهایو نخستین مرکزی در آمریکا بود که چنین پیوندی را به انجام رساند.
- شیوه انجام پیوند رحم
در مواردی که اهداکننده مرده باشد، رحم و بخشی از واژن خارج میشود، چراکه این جراحی خطرآفرین است و شامل جدا کردن رگهای خونی رحمی است که محکم دور لولههای ادراری منتهی به مثانه (میزنای) پیچیده شدهاند.
بعد رحم به گیرنده زنده منتقل میشود. جراحان یک شریان و یک ورید را به هر طرف رحم متصل میکنند تا آن را با جریان خون گیرنده ارتباط دهند. بخشی از بافت واژنی دهنده نیز به واژن گیرنده متصل میشوند و بافت پشتیبان به لگن متصل میشود تا اندام را در سرجای خود نگهدارد. نیازی به اتصال اعصاب به رحم نیست.
زن گیرنده پس از جراحی مجبور خواهد بود داروهایی را برای پیشگیری از رد اندام جدید بهوسیله دستگاه ایمنیاش مصرف کند. او باید یک سال به انتظار بماند تا بعد از طریق لقاح آزمایشگاهی (آیویاف) باردار شود. در این شیوه یک تخمک در لوله آزمایشگاهی بارور میشود و بعد درون رحم کاشته شود. زن با رحم پیوندی نمیتواند بهطور طبیعی باردار شود، زیرا تخمدانها به رحم پیوندی متصل نیستند.
هر نوزاد این زن باید از طریق عمل سزارین متولد شود، چراکه رحم پیوندی احتمالاً بیشازحد شکننده است که بتواند زایمان طبیعی را تحمل کند. مادر خواهد توانست رحم را برای یک تا دو بارداری نگهدارد و بعد لازم خواهد بود که پزشکان این رحم را خارج کنند تا زن بتوانند مصرف داروهای ضد رد پیوند را متوقف کند.
اما مانند هر جراحی دیگری، خطراتی وجود دارد.
داروهای ضد رد پیوند که مادر مجبور است دریافت کند، علاوه بر خطرات معمول عفونت، ممکن است به جنین در حال رشد آسیب برساند. بسیاری از زنانی که این داروها را برای پیوندهای سایر اعضا دریافت میکنند نوزادان سالم داشتهاند. اما این زنان همچنین در معرض خطر بالاتر پرهاکلامپسی هستند، عارضهای که شامل فشارخون بالای مادر و تولد نوزادانی است که کوچکتر از حد میانگین هستند.
البته، چنین جراحی ملاحظات اخلاقی خاص خود را هم دارد.
- ملاحظات اخلاقی
نخستین مسئله این موضوع است که آیا اهداکننده زنده یا مرده باشد. اگر اهداکننده مرده باشد، ممکن است قبلاً رضایت آگاهانه او برای اهدای عضوش پس از مرگش گرفته نشده باشد. اگر اهداکننده زنده باشد و با گیرنده خویشاوندی داشته باشد، ممکن است برای اهدای عضو به خاطر تعهد خانوادگی تحتفشار قرار گیرد.
مسئله اخلاقی دیگر این است که پیوند رحم یک جراحی انتخابی است و مانند پیوند کبد یا کلیه عملی حیاتبخش نیست.
پزشکان در روند این پیوند دو جراحی روی گیرنده و یک جراحی روی دهنده زنده انجام میدهند و هدف فقط تجربه بارداری است. آیا این تجربه آنقدر اهمیت دارد که خطرات این اعمال را پذیرفت.
البته راههای دیگری برای بچهدار شدن وجود دارد، برای مثال فرزند قبول کردن یا استفاده از مادر جایگزین. اما برای برخی از زنان به دلایل مذهبی یا فرهنگی چنین کاری ممکن نیست. برای مثال برخی از مذاهب اجازه استفاده از مادر جانشین را نمیدهند.
و بالاخره پیوند رحم این پرسش را مطرح میکند که آیا از لحاظ پزشکی میتوان رحم را به مردان پیوند زد و آنان را باردار کرد.
گرچه از لحاظ فنی این کار امکانپذیر است، لازم است بازسازی جراحی کل لگن مرد انجام شود و پسازآن نیاز به مصرف مجموعه پیچیدهای از هورمونها خواهد بود تا بدن مرد برای بارداری آماده شود.