بعضیها میگویند لوس شده و شما فکر میکنید دستپختتان را دوست ندارد؛ اما اگر از روانپزشکها بپرسید، امتناع فرزندتان از غذا خوردن نه به خاطر لوسی است و نه تلاشی برای متقاعد کردنتان به رستوران رفتن.
روانپزشکها میگویند وقتی متخصصان هیچ دلیل جسمی برای بیاشتهایی یا پراشتهایی افراطی فرزندتان پیدا نمیکنند، باید ریشه مشکلات را در روان او جستوجو کنید. از نظر آنها تصورات نادرست در مورد ظاهر و وضعیت آرمانی بدن میتواند در ذهن کودکان و نوجوانان هم خانه کند؛ یا اینکه استرسهایی که روی روانشان سنگینی میکند، آنها را دچار بیاشتهایی یا پراشتهایی دردسرساز کند. دکتر غزال زاهد، روانپزشک کودک و نوجوان معتقد است خلاص شدن از این مشکلات همیشه با توصیههای اطرافیان به بچهها امکانپذیر نیست و گاهی هیچچیز جز مداخله دارویی و رواندرمانی، نمیتواند به بچهها برای کنترل اشتهایشان کمک کند.
- شما تنها نیستید
اگر فرزندتان عادات عجیب و نگرانکنندهای در زمینه تغذیه پیدا کرده، خونسردیتان را حفظ کنید. شما تنها کسی نیستید که با چنین مشکلی روبهرو شده و جمعیت قابلتوجهی از اختلالاتی که والدین به خاطرشان همراه با کودکان و نوجوانان به متخصصان روانپزشک مراجعه میکنند، اختلالات مربوط به خوردن هستند. این اختلالات میتواند در دوران نوزادی و شیرخوارگی خود را نشان بدهند یا در سالهای کودکی و حتی نوجوانی بروز پیدا کنند. شیرخواران یا کودکان نوپا ممکن است با امتناع از شیر خوردن یا هرزهخواری والدینشان را نگران کنند و در سنین بالاتر، اختلال در غذا خوردن ممکن است خود را بهصورت حالات مزاجی خاص نشان دهد و والدین را تا مدتها با این مشکلات دستبهگریبان کند. گذشته از این، مبتلایان به گروهی از مشکلات خلقی یا برخی اختلالات هیجانی، در سالهای کودکی و نوجوانی ممکن است نشانههای پرخوری یا کمخوری عصبی را نشان دهند.
- اول، متخصص اطفال
اغلب والدین با دیدن نشانههای بدخوری فرزندشان، حدسهایی را در مورد دلایل این اتفاق مطرح میکنند اما اگر شما هم دچار این مشکل شدهاید، به ارزیابیهای آدمهای اطرافتان در مورد دلیل این بدخوریها تکیه نکنید. اگر مشکلاتی را در وضعیت خوراکی بچه مشاهده کردید، اول باید از متخصص اطفال بخواهید که ارزیابی عمومی را در مورد وضعیت جسمانی او انجام دهد و از نبود مشکلات جسمی که این حالات را ایجاد کرده، مطمئن شوید. درصورتیکه اختلال خوردن در کودک ریشه جسمانی نداشته باشد، متخصص اطفال او را به همکاران روانپزشک خود ارجاع میدهد تا دلایل دیگری که باعث تغییر الگوی تغذیه کودک شدهاند، موردبررسی قرار گیرد.
- هیچوقت زود نیست
پرخوری و کمخوری عصبی بیشتر در اواخر کودکی و سالهای نوجوانی بروز پیدا میکند و تظاهرات شدید و قابلتوجهی را ایجاد میکند. تغییر وزن شدید، تغییر شدید در الگوی غذا خوردن و رفتارهای غیرتطابقی مثل مصرف ملینها یا بالا آوردن غذای خورده شده، از جمله نشانههایی هستند که میتوانند والدین را در مورد سلامت روانی و البته جسمی نوجوان نگران کنند. این کودکان و نوجوانان اغلب همراه با امتناع از غذا خوردن دچار تغییر ذهنیتی در مورد خودشان و تصویری که از بدنشان دارند، شدهاند و نمیتوانند نگاهی واقعبینانه به شرایط جسمی و بدنیشان داشته باشند. کودکان چاق هم گرچه باید توسط متخصصان تغذیه مورد ارزیابی و درمان قرار بگیرند اما در بسیاری از موارد، چاقی آنها هم منشأ روانی دارد و نیاز به مداخلههای روانپزشکی برای تغییر وضعیت آنها وجود دارد.
- از اتاقش بیرون نمیآید؟
افسردگی و اضطراب میتواند پیشزمینه دچار شدن کودکتان به اختلال خوردن باشد. اگر همراه با کمخوری یا پرخوری بیشازاندازه فرزندتان نشانههای افسردگی و اضطراب را هم در او میبینید، حتماً با روانپزشکها مشورت کنید.
گرچه برخوردهای نامناسبی که والدین با مسئله تغذیه کودک دارند میتواند زمینهساز بروز این مشکلات شود، اما گاهی مشکلات خوردن کودک تنها از این واکنشها و اشتباهات ناشی نمیشود. اختلالات خوردن در کودکان و نوجوانان، گاهی حاصل قرار گرفتنشان در معرض استرسهای محیطی است. کودکانی که با استرس زیادی دستوپنجه نرم میکنند و در محیطی که از نظر روانشناختی سالم نیست زندگی میکنند، میتوانند به گروهی از اختلالات شدید اضطرابی دچار شوند. برای مثال، کودکانی که همیشه حالت تهوع دارند و به این دلیل نمیتوانند غذا بخورند، اگر به مشکل جسمی خاصی مبتلا نباشند، احتمالاً به خاطر استرس زیادی که تحمل میکنند، دچار چنین نشانهای شدهاند. به همین دلیل در این مورد هم بعد از ارزیابی متخصص اطفال و در صورت نبود مشکلات جسمی، میتوان با کمک روانپزشکان احتمال ابتلای فرد به اختلالات هیجانی و انواع اضطراب را بررسی کرد و در صورت لزوم درمانهای دارویی و غیردارویی را آغاز کرد.
- مراقب اشتباهاتتان باشید
نقش والدین در بروز این مشکلات بسیار پررنگ است. روشهای نامناسب تربیتی و برخورد نامناسب والدین با کودک میتواند زمینهساز چنین مشکلاتی شود یا به آنها دامن بزند. حساسیتهای خاص والدین، استفاده خاصی که از غذا خوردن کودک میکنند و به کار بردن روشهای تربیتی نامناسب در زمینه اصلاح الگوی تغذیه کودک میتواند چنین مشکلاتی را ایجاد کند. اگر والدین الگوهای تربیتی درست برای غذا خوردن کودک را به کار نبندند، این مشکلات ممکن است هر روز شدیدتر شود.
- میترسد بترکد؟
کودکان و نوجوانانی که تصویری غیرواقعی و تحریفشده از وضعیت بدنیشان دارند، حتی با وجود اصرارها و نگرانیهای اطرافیانشان از خوردن غذای کافی سر باز میزنند. وسواسی که این افراد به خاطر باورهای نادرستشان در مورد اندام متناسب و وضعیت بدنیشان دارند، ممکن است سلامت جسمشان را با تهدیدهای جدی مواجه کند.
رسانهها الگویی خاص و گاهی حتی نادرست را در مورد زیبایی و تناسباندام ترویج میکنند، اما تنها این الگوهای نادرست رسانهای نیستند که میتوانند کودکان و نوجوانان را با چنین دردسرهایی روبهرو کنند. صحبتهایی که در جمعهای خانوادگی اتفاق میافتد و رفتارهای افرادی که در خانواده الگوی کودک هستند هم میتواند بر نگرش و رفتارشان تأثیر بگذارد و گاهی ذهنیتی نادرست و مخرب را ایجاد کند. در واقع آنچه کودک از طریق آموزشهای مستقیم و غیرمستقیم محیطی، بهعنوان الگوی تناسباندام و ظاهر زیبا و طبیعی در ذهن میسازد، میتواند گاهی زمینهساز ابتلایش به مشکلاتی جدی شود.
بااینوجود، درست است که صحبت مداوم در مورد چاقی یا وجود نگرانی افراطی نسبت به چاقی در خانوادهها میتواند کودکان و نوجوانان را به دردسر بیندازد اما گاهی بچهها واقعاً با مشکل چاقی روبهرو هستند و به درمان نیاز دارند. در این شرایط والدین به جای ایجاد نگرانیهای افراطی در فرزندشان، باید با کمک متخصصان تغذیه این موضوع را بررسی کنند و با آموزشهایی که متخصصان به آنها و فرزندشان میدهند، برای حل مشکل چاقی تلاش کنند.