به نظر نکته ساده و پیش پا افتادهای میرسد اما این موضوع یکی از مهمترین اصول موفقیت در کارآفرینی و کسب و کار همین است. اینکه «کشف کنیم که هستیم و خودمان را باور کنیم که میتوانیم با تلاش به نتیجه مطلوب برسیم.» در ادامه قرار است در مورد جزئیات خیلی ریزی حرف بزنیم که در مسیر آغازین کارآفرینی تاثیرات بسیار مهم و بزرگی به دنبال دارد. این نکات طلایی را از زبان علی نعمتی شهاب،مشاور تحلیل و توسعهی کسبوکار میشنویم.
- جزئیات؛ نسخه ای شفابخش
این روزها مسئله كارآفريني پركاربرد ترین واژهای شده که از زبان مردم و رسانهها میشنویم. همه به دنبال بهترين راه حل براي خود هستند و در اين زمينه ايدههايي جذاب و مدرن در سر میپرورانند. اما براي عملي كردن يك ايده بايد راهي طولاني طي كرد. خیلیها از همان ابتدا به عملی کردن ایده میرسند جا می زنند و پا پس میکشند. کمتر کسی یک ایده را به مرحله اجرا میرساند.
واقعاً چرا دنیای کارآفرینی اینقدر با رؤیا و قصه بافی بدون عمل گره خورده؟ پاسخ این سوال در جزئیات ماجرا نهفته است.
برای عملی کردن یک ایده بايد به جزئيات توجه كرد حتي كوچكترين جزئيات.
همين نکات كوچك است كه اگر به آنها توجه نشود ميتواند باعث شكست يك ايده عالي شود ، يا باعث پيروزي يك ايده ساده و حتي تكراري شود. نديدن همين جزئيات و ريزهکاریهای كار ممكن است ما را از رسيدن به هدفمان نااميد كند.
بررسیها نشان میدهد که توجه نکردن به اصول ساده اولیه کارآفرینی است که باعث میشود يك جوان كارآفرين با ايدههاي فراوان، انگيزهي كار را از دست بدهد، دچار سرخوردگي شود و قبل از به نتيجه رسيدن، دست از كار بكشد.
- کلیدواژههای طلایی
پیش از هر چیز دور اشتباهات را باید خط بکشید. اما تا اشتباهات را نشناسیم که نمیتوان از آن در امان بود. بهترین و اولین اقدام بعد از اینکه به فکر اجرایی کردن ایدهتان افتادید، بررسی همهجانبهي همهي اجزای محیطی کارآفرینی است.
مثل تیم شرکا و همکاران، منابع مورد نیاز، زیرساختهای حقوقی و قانونی و بسیاری موارد دیگر. اگر به این نکات توجه نکنیم در بطن كار با مشكلاتي روبهرو می شویم كه ممكن است تنها راه خلاصی از آن خداحافظی با دنیای کسب و کار باشد.
در ادامه کلید واژههایی را فهرست میکنیم که به شما کمک میکند این مسیر را به سلامت پشت سر بگذارید.
- قوی وارد گود شوید
اولین چيزي كه بايد قبل از شروع به كار به آن توجه کنیم آرامش درونی و آمادگی روحی و روانی است. این آمادگی به ما کمک می کند تا در مسير كارآفريني و راهاندازي كسب وكار فشارهاي محيط بيروني را تحمل كنيم و دوام بياوريم. با آمادگي روحي و رواني ميتوانيم از درياي پرتلاطم كسب وكار عبور كنيم و به ساحل آرامش برسيم. كسي كه خودش را نمي شناسد از توانمنديها و نقاط ضعفش باخبر نيست و نميداند چرا و چطور ميخواهد در مسير كارآفريني قدم بردارد و در مواجهه با اولين مانع از حركت مي ايستد. اما برعكس كسي كه با خودشناسي و تكيه بر گوهر دروني خود پیش می رود ، میتواند ايده و انديشهي خود را به واقعیت بدل کند و موفق شود. خودشناسی باعث می شود که در مقابل مشكلات ترسي به دل راه ندهیم. شخصي كه آمادگي روحی و روانی داشته باشد قابليتهاي خود را مي شناسد. نکات زیر در رابطه با خودباوری و خودشناسی در کسب و کار است، آنها را مرور میکنیم.
من که نمیتوانم ایدههايم را اجرا کنم. پس راه حل اين است كه باید بهدنبال یک تیم قوی و قابل اعتماد باشم. تيمي که بتواند ایدههایم را همانطوری که من میخواهم عملي كند. مهمتر از آن، اینکه حاضر باشد بدون پول کار را بهصورت شراکتی انجام دهد.
پاسخ: ایدهات را اول به خودت بفروش و حاضر باش روی آن وقت و سرمایه صرف کنی، بعد بهسراغ دیگران برو!
ایدههای من خیلی عالی و خوبند و فقط باید با افراد و شرکتهایی که میتوانند آنها را اجرا کنند و برايشان اهميت دارد ارتباط داشته باشم. اما من که ارتباطی ندارم!
پاسخ: ارتباط را میشود با شجاعت و سماجت ساخت. اما آیا فکر کردهای چرا دیگران باید به ایدهی شما (که هنوز تا تبدیل شدن به محصول نهايي فاصلهی بسیاری دارد) علاقه نشان دهند؟
«من مگر چقدر پسانداز و سرمايه دارم که بخواهم بخشی از آن را روی ایدهام سرمایهگذاری کنم؟» سختترین بخش داستان همینجاست: اینکه بخواهی پولی را که با سختی در طول سالها جمعآوری کردهای (یا حتی از آن بدتر، پولی را که از خانواده و دوستانت جمع کردهای) روی ایدههایی سرمایهگذاری کنی که معلوم نیست دست آخر به چه نتیجهای میرسند.
پاسخ: از ترس باخت که نمیشود مسابقه را شروع نکرد! شاید هم موفق شدی. چه تضمینی وجود دارد که چند سال بعد، از ریسک نکردنت پشیمان نشوی؟
- ترس را به جان بخرید
این بهانه تراشیها همگی در واقع برای پنهان کردن ترس است و نداشتن آمادگي روحی و روانی برای وارد گود اجرا شدن و عملي كردن ایدهها . البته طبیعی است که از ترک خوشنشینی در زندگی روزمره و وارد شدن به دنیایی که در آن هیچ اصل قطعی و تثبيت شدهاي وجود ندارد و «راه بینهایتی» که مسیرش تاریک و سنگلاخ است و روشن نيست، بايد بترسیم.
ترس در ادبیات علم مدیریت معادل ریسک در نظر گرفته شده است. ریسک یعنی احتمال وقوع اتفاقات پیشبینی نشدهای که میتواند باعث بروز ضرر یا منفعت برای ما شود. در كنار ريسك منفي ميتوانيم ريسك مثبت داشته باشيم. اما این نکته را در نظر بگیرید که ما به خاطر حفظ بقا طوری خلق شدهایم كه فقط ريسكهاي منفي را ميبينيم.
درست است كه در كار كردن ممكن است با ريسك مواجهه شويم، اما از كجا معلوم كه ريسك ما مثبت نباشد؟
یادتان باشدكليد خوششانسي در دستان خودمان است تا بتوانيم قفلي را كه به ذهن و فكرمان زده شده است، باز كنيم. پس در شروع کارآفرينی باید ريسك مثبت و منفي را با هم بپذیریم.
مشكل بيعملي يكي از مشكلات عمده و اساسی است که سر راه به سرانجام رساندن ایدههای كارآفريني سبز میشود.
برای دور زدن این مشکل، همیشه از جايي شروع كنيد که بتوانید در مراحل اولیه خودتان به تنهایی از پس آن برآیید.
- عواملی که باعث بیعملی در کارآفرینی می شود
تنبلی
وقتي که بخواهی کاری جدیای انجام بدهی، هزار و یک بهانه جور میکنی برای اینکه حتماً آن کار را هم آغاز نکنی، چه برسد به سرانجام رساندن كار. اصولاً کار کردن سخت است دیگر و تنبلی بسیار آسان! یادتان باشد شروع کردن انجام کارها، سختترین کار دنیاست. باید ثابت قدم و پرتلاش بود.
اولویت قائل نبودن
ما همیشه کارها و پروژههای کاری و شخصی و داوطلبانهای داریم که زمان زیادی از وقتمان را به آنها اختصاص میدهیم. از آنجایی که یا در کوتاهمدت برايمان درآمدزا هستند یا اینکه حس خوبی در ما ایجاد میکنند، اولویت اول ما، وقت گذاشتن روی آنهاست.
ضعف در مدیریت احساسات
همهی ما انسان هستیم و گرفتار عواطف و احساسات، در چنین شرایطی کار کردن سخت است و ممکن است حتی باعث به تعویق افتادن چند روزهی کارها شود.
شازده کوچولو باشید!
تجربه نشان میدهد که در پس همهی این عوامل، یک عامل دیگر قرار دارد که سه عامل بالا تنها پوستهای در مقابل این عامل محسوب میشوند.
کسبوکار مثل یک گل و گیاه است؛ گیاهی که باید کاشته شود و از آن مراقبت شود تا به میوه و گل و نتیجه برسد. شازده کوچولو که یادتان هست؟ شازده کوچولویی که تمام زندگیش را وقف مراقبت از گلش کرده بود و حتي زمانی که پا به زمین گذاشت هم تمام فکر و ذکرش گلش بود. ما هم باید در کسب و کار چنین باوری را در خودمان بهوجود بیاوریم.
- مسئولیت پذیر ی در کسب و کار
بیایید کمی واقع بین باشیم. «مسئولیتپذیری» کلیدواژهی اصلی زندگی ما بهعنوان یک کارآفرین است كه بايد مدنظر داشته باشيم. البته طبیعتاً این طور نیست که ما در زندگیمان بهصورت کلی مسئولیتپذیر نباشیم؛ اما به هر حال در مورد کسبوکار هم چندان حس مسئولیتی نداریم! چرا؟ چون وقتی چیزی در حد یک ایده است و هنوز تبدیل به تعهدی در دنیای بیرون از وجود انسان نشده و به عمل نرسيده، مجبور کردن خودمان به وقت گذاشتن روی آن، اصلا کار سادهای نیست.
مغز انسان در انتخاب میان ملموس و ناملموس بهصورت پیشفرض و خودکار طرف چیزهای ملموس و روشن را میگیرد.
- در کارآفرینی کاشف خودتان باشید
کشف کنید که هستید و قرار است چه محصولی را به چه کسی بفروشید و چرا مشتری باید ازشما خرید کند. مسئولیت ایدهی خود را بپذیرید، دست بهکار شوید و هر کاری را که لازم است، انجام بدهید، بدون ترس جلو بروید، در برابر حسهای منفی خود و دیگران مقاومت کنید. تحقق ایدهها، کار سختی است اما شدنی.