شيپر قصد داشت چهارمين فيلم بلند خود را نخستين بار در جشنواره تورنتو كانادا به نمايش بگذارد كه با برخورد سرد مديران جشنواره مواجه شد و سرنوشت اين بود كه نخستين نمايش جهاني ويكتوريا در سرزمين مادري شيپر و جشنواره معتبر برلين باشد.
بسياري گمان ميكنند يكي از مهمترين و نخستين فيلمهايي كه در يك برداشت بلند ساخته شده، «طناب» آلفرد هيچكاك است اما كمتر كسي به اين نكته توجه ميكند كه فيلمساز شهير تريلر روانشناسانه خود را در 1948به شيوه فيلمبرداري 35ميليمتري ساخت؛ روشي كه به كارگردان و فيلمبردار اجازه ميدهد تنها 10دقيقه برداشت بلند داشته باشند و بايد براي عوض كردن حلقه فيلم روند فيلمبرداري را متوقف كنند و دوباره از سر بگيرند.
به همين دليل، ترديدي نيست كه طناب 80دقيقهاي هيچكاك 5توقف آشكار و 5توقف پنهان دارد و اگر كسي دقت كند، ميتواند لحظهاي كات دادن كارگردان را متوجه شود اما ويكتوريا كه توجه فيلمسازي مجرب چون دارن آرونوفسكي را هم بهخود جلب كرده، در يك برداشت بلند ساخته شده و تفاوتهايي اساسي با «بردمن» الخاندرو گونزالس ايناريتو دارد كه در توليد آن بهشدت از فناوريهاي نوين رايانهاي بهره گرفتهاند.
ويكتوريا با بازي لايا كاستا در نقش اصلي، داستان دختري اسپانيايي است كه 3ماه پيش به برلين آمده، حتي يك كلمه هم آلماني نميداند و كسي را در پايتخت آلمان نميشناسد. فيلم در شصت و پنجمين دوره جشنواره برلين به نمايش درآمد و موفق شد جايزه خرس نقرهاي دستاورد هنري در عرصه فيلمبرداري را از آن خود كند. ضمن اينكه 6جايزه از جوايز فيلم آلمان ازجمله بهترين فيلم به ويكتوريا رسيد كه بهدليل داشتن ديالوگهاي زياد به زبان انگليسي، نتوانست نماينده آلمان در بخش بهترين فيلم خارجيزبان هشتاد و هشتمين دوره مراسم اهداي جوايز اسكار باشد.
يكي از صحنههاي تكاندهنده ويكتوريا جايي است كه بازيگر نقش اصلي مسير رانندگي را فراموش كرده و دستپاچه به سمت خودرو حامل گروه توليد ميراند كه با يك دوربين ماجرا را ضبط ميكنند. كارگردان سر بازيگر فرياد ميكشد و چيزهايي را به او يادآوري ميكند و تمام اينها در شرايطي اتفاق ميافتد كه شما تصور ميكنيد داريد يك صحنه را در زمان واقعي ميبينيد و به گفته شيپر، تمام نكته فيلم همين است.
نسخه نهايي ويكتوريا، در واقع سومين برداشتي است كه گروه توليد از ابتدا تا انتهاي داستان با يك دوربين ضبط كردهاند. شيپر در اينباره ميگويد: «نسخه اول واقعا خستهكننده بود و نسخه دوم ديوانهكننده. در نخستين ساعات روز 27آوريل 2014بود كه من و فيلمبردار به آنچه ميخواستيم رسيديم؛ يك فيلم داراي چارچوب و مثل موسيقي جاز، تأثيرگذار. تا لحظهاي كه آن را تماشا كرديم، نميدانستيم همه صحنهها را گرفتهايم و فيلم كامل شده است.»
اينكه هنوز هم برخي كارشناسان و فيلمسازان ويكتوريا را يك تقلب و حقه فوق حرفهاي ميدانند، تنها نكتهاي است كه شيپر را ناراحت ميكند. او ميگويد: «ساختگي بودن هيچ هنري مثل سينما زود آشكار نميشود. يك فيلم هميشه به شما ميگويد اين اصل جنس است. اگر احساس كنيد فيلمساز دروغ گفته، حس خيانت به شما دست ميدهد و اگر دروغ را باور كنيد، هيجانزده ميشويد. راستش را بخواهيد، ويكتوريا بهترين دروغي است كه من در عمرم ديدهام!»
- داستان بياعتمادي در تورنتو
يك سال پيش از آنكه «ويكتوريا» در برلين اكران شود، تلاش كرديم جايي براي آن در تورنتو بيابيم اما مديران جشنواره گفتند كه نميدانند فيلم را در كدام بخش بگذارند. ضمن اينكه ميگفتند اطمينان ندارند همه فيلم در يك برداشت بلند گرفته شده باشد. من فكر كردم كسي از گروه پخش بينالمللي حرفي به آنها زده كه در اصالت اثر شك كردهاند. جالب اين بود كه بعد از موفقيت ويكتوريا در برلين، مديران تورنتو براي نمايش ويژه آن اظهار تمايل كردند كه ما پاسخي به درخواست آنها نداديم!