زهره زهركش فريماني با ۳۶ سال سن مانند مادربزرگهاي قصهگو، از همانهايي كه خاطرات كودكي ما با داستانهايشان گره خورده، در مدارس و مهدكودكها با بياني خاص و اشعار كودكانه، آنان را آگاه ميكند كه براي حفظ محيطزيست چه بكنند. او از سال ۸۳ تنپوشي با عنوان خاله پيرزن را براي خود تهيه كرده و با هماهنگي نهادهاي متولي در امر آموزش، مباحث زيستمحيطي، در مدارس و مهدكودكها برنامه اجرا ميكند. او ضمن آموزش برنامههايي نظير تفكيك زباله از مبدأ براي كودكان، كاردستيها و المانهاي هنري زيبايي را نيز تاكنون طراحي و اجرا كرده است. زهركش فريماني همچنين با هماهنگي فرهنگسراهاي سطح شهر در محافل و جلسات زنانه و خانگي نيز شركت كرده و به بانوان آموزشهاي لازم در زمينههاي مذكور را ارائه ميكند. وي اكنون كارمند سازمان مديريت پسماند مشهد و فارغالتحصيل رشته تصويرسازي كتاب كودك و گرافيك در مقطع كارشناسي است و همين موضوع سبب شده كاردستيها و دستسازههايي خلق كند كه كودكان و نوجوانان و حتي بزرگترها را نيز بهخود جذب كند.
تابلوي كوچكي روي ديوار قرار گرفته كه در آن «خاله سوسكه» زير باران به سراغ قصاب محله ميرود. درختان دور و اطراف اين تابلو از برگهاي طبيعي درست شده است. چتر بالاي سر خالهسوسكه از تكه پارچهاي صورتي رنگ و پولكي تشكيل است. قصاب و خالهسوسكه نيز با تكه پارچههاي رنگو وارنگ خلق شدهاند. قطرههاي ريز باران نيز از هسته سيب تشكيل شده و مابقي كار نيز با تكههاي كاغذ رنگي طراحي شده است.
خانم فريماني ميگويد: با اشياي دورريختني ميتوان تابلوهاي زيبايي را درست كرد. اين كارها علاوه بر اينكه اوقات فراغت كودكان را پر ميكند و خلاقيت را در ذهن آنها شكوفا ميكند، سبب فرهنگسازي درخصوص حفظ يكسري از اشياي به ظاهر دورريختني نيز ميشود.
دمپاييهايي عروسكي كه با تكه پارچه و كارتن مخصوص شانهتخممرغ درست شده، جاشمعيهايي از چند جام شكسته شده كه با وسواس خاصي رنگ آميزي و طراحي شده است، عروسكهاي نخودي كوچولو با چادرهاي گلگلي و گلدان كاكتوس با استفاده از كارتن نيز از ديگر كاردستيهاي خانم زهركش فريماني است. او اين كاردستيها را عمدتا به مهدكودكها و خصوصا مهدهاي حاشيه شهر هديه ميكند. در اين ميان شايد قوطي شيشهپاك كن بازيافتي جذابتر از ديگر كارها باشد. اين قوطي كه به شكل كاراكتر موش درآمده براي بچهها نيز جذابتر است.
اين بانوي فعال زيستمحيطي ميگويد: با زبالههاي خشك ميتوان كاراكتر و شخصيتهاي محبوبي براي كودكان خلق كرد. نمونه آن نيز همين شيشه پاك كن است كه به يك موش تبديل شده است. با قوطيهاي آب يكبار مصرف نيز ميتوان آدمكهاي جذابي خلق كرد. خلق اينگونه كاردستيها سبب ميشود كودكان نسبت به محيط خود با وسواس بيشتري توجه كنند. اصولا ساخت كاردستي، فكر كردن را به كودكان آموزش ميدهد. اينكه كودك با خودش بينديشد كه از يك قطعه دورريختني ميتواند يك كاردستي زيبا درست كند باعث شكوفايي ذهن او ميشود.
وي در ادامه به تابلوهايي كه شبيه طرحهاي ابر و باد طراحي شده است نيز اشاره كرده و ميگويد: گاهي اتفاق ميافتد كه يك برگ كاغذ را فقط براي اينكه چند لكه رنگي روي آن قرار گرفته دور ميريزيم. اما ميتوان با اين كاغذها نيز تابلوهاي هنري طراحي كرد. كارهايي دارم كه نام آنها را «لكههاي اتفاقي» گذاشتهام. اين لكهها را ميتوان خيالي طراحي كرد. مثل لكههاي ابر در آسمان يا لكههايي كه روي زمين و ديوار قرار دارد. بچهها اين كارها را دوست دارند. اصولا بازي با رنگها و آثاري كه اتفاقي بهوجود ميآيد براي بچهها فرحبخش و جذاب است. اين كار سبب ميشود كاغذ كمتري اسراف شود و همچنين گاهي تابلوهاي رنگارنگ و خيالي زيبايي نيز خلق ميشود. حتي اين كار را بهعنوان يك بازي نيز با كودكان دنبال ميكنم.
- شروع فرهنگسازي از سنين پايه
معتقدم آموزش و آگاهسازي بايد از سنين پايه و كودكي آغاز شود، بر اين اساس از سال ۸۳ كه به اين عرصه ورود يافتم پيشنهاد اجراي برنامههاي عروسكي در مدارس و مهدكودكها را ارائه كردم كه با اين موضوع موافقت شد.
در ابتدا برنامهها صرفا آموزشي بود و اين موضوع براي كودكان جذابيت لازم را نداشت. از اين رو، تغييراتي در برنامهها بهوجود آورديم تا براي مخاطبان جذابتر باشد. تنپوشي با عنوان خالهپيرزن تهيه كردم و برنامههاي آموزشي، رنگ و بوي كودكانه بهخود گرفت. اكنون با لحني كودكانه و ريتميك براي آنها شعر ميخوانم و برنامه اجرا ميكنم. شخصيت ديگري نيز به برنامههايم اضافه شده با عنوان عمورفتگر. همكارم اين نقش را بر عهده دارد و در ارتباط با نظافت در كوچه و خيابان به كودكان آموزشهاي لازم را ارائه ميكند.
فكر نميكردم با همراهي عمو رفتگر تا اين حد بتوانيم با بچهها ارتباط برقرار كنيم و آنها را تحتتأثير خود قرار دهيم. خوشبختانه اكنون تغيير رفتار كودكان در زمينه تفكيك زباله و ساير مباحث زيستمحيطي در مراكزي كه حضور يافتهايم كاملا مشهود است. اينكه برخي از آنها زبالههاي محوطه را جلوي چشم من جمع كرده و داخل سطل زباله ميريزند يعني به برنامهها توجه كردهاند و ميخواهند خودي نشان دهند. دانشآموزان و كودكاني نيز هستند كه از رفتار پدر يا مادر خود به ما گلايه ميكنند. يكي از كودكان ميگفت؛ پدرم از پنجره خودرو زباله به بيرون ميريزد. ديگري از اينكه خانوادهاش پس از تفريح در بوستان وكيل آباد زبالههاي خود را جمع نميكنند گلايه داشت و دختر كوچكي نيز از اينكه مادرش به حرفهاي او در زمينه تفكيك زبالههاي خشك و تر اهميتي نميدهد ناراحت بود. درددل بچهها با اين مضامين، يعني ما موفق بودهايم و ميتوانيم نسلي متفاوت و آگاهتر از نسل امروز داشته باشيم. البته تحقيقات و بررسيها نشان ميدهد اغلب خانوادهها با كودكان در اين زمينه همراهي ميكنند و اين خيلي خوب است و مطمئنم در آيندهاي نهچندان دور، نتيجه اين فعاليتها مطلوبتر از آنچه اكنون مشاهده ميكنيم، خواهد بود.
- همه بايد همراهي كنند
در برنامههاي آموزشي براي بچهها، از آسمان آبي و سبز بودن زمين ميگوييم و اينكه دست يافتن به اينها فقط و فقط در گروي چگونگي فعاليت انسانهاست. آنها را آگاه ميكنيم كه استفاده از خودروهاي شخصي تا چه ميزان بر آلودگي هوا و بيماريها تنفسي و خاكستري شدن آسمان تأثيرگذار است. اينكه درختان و فضاي سبز تا چه ميزان در كاهش آلايندگي هوا تأثير دارند و اينكه چگونه بايد آنها را حفظ كنيم. براي كودكان از تأثير تفكيك زباله از مبدأ ميگوييم و اينكه درصورت تفكيك نكردن زبالهها چه بر سر زمين ميآوريم. البته همه اين برنامهها بهصورت شعر و داستان است.
اغلب خانوادهها نيز از اين برنامهها استقبال ميكنند. حتي برخي از آنها به ما ايده نيز ميدهند. خوشبختانه سازمان مديريت پسماند نيز در اين زمينه همكاري و تعامل خوبي با مدارس و مهدكودكها دارد و از برنامهها حمايت ميكند و اين موضوع سبب تقويت كار ما و همچنين تأثيرگذاري بيشتر برنامهها شده است.
مدتي است كه اين برنامههاي نمايشي را در روستاها نيز اجرا ميكنيم. اجرا در روستا را خيلي دوست دارم. اغلب روستاهاي اطراف مشهد محروم هستند. بستههاي هداياي سازمان را براي بچهها ميبريم و آنها خيلي خوشحال ميشوند. در مراحل بعدي كه دوباره به روستا ميرويم بچهها با بياني ساده برايمان از چگونگي اجراي برنامههاي آموزشي در زندگي شخصي خودشان ميگويند. از اينكه زباله در كوچه نميريزند و اينكه زبالههايشان را تفكيك ميكنند.
- باور كنيم منابع زندگي محدود است
در مورد مصرف آب و اينكه اسراف اين مايع حياتي تا چه ميزان سبب تخريب محيطزيست ميشود نيز براي بچهها ميگوييم. بچههاي ما بايد بدانند كه كشور ما درگير خشكسالي است. شايد اگر ما نيز از سنين پايه از كمآبي مطلع بوديم اكنون وضعيت تا اين حد بحراني نبود. بچههاي ما بايد بدانند كه خشكسالي و كمبود آب چه مصايبي را به همراه دارد. برخي فكر ميكنند آموزش اينگونه مباحث و مطلع كردن كودكان از چنين بحراني صحيح نيست و آنها متوجه نميشوند. اما من معتقدم كه بچههاي امروزي خيلي با هوش هستند و آگاهسازي آنها قطعا سبب ميشود كه در حفظ اين منبع حياتي كوشا باشند.
البته عمده برنامههاي ما درخصوص تفكيك زباله از مبدأ و فوايد اين اقدام مهم زيستمحيطي است. كودكان بايد آگاه باشند كه سالانه ميليونها تن زباله در كلانشهرهايي مانند مشهد توليد و از چرخه مصرف خارج ميشود. اما اگر همه ما اين زبالهها را پيش از تحويل، تفكيك كنيم ميتوانيم با اقدامي كم هزينه و حتي رايگان، در سودي اجتماعي سهيم باشيم. بازيافت، از اركان و يكي از زنجيرههاي مديريت مواد زائد جامد است كه مهمترين بخش آن تفكيك از مبدأ است. تفكيك از مبدأ بهمعناي جمعآوري و جداسازي زبالههاي خشك و تر از خانهها و مدارس و ادارات و كارخانجات است. اين امر با آموزش صحيح فرهنگ بازيافت و همكاري صميمانه مردم براي تفكيك و ريختن اقلام در كيسههاي جداگانه امكانپذير است و با صرفهترين روش نيز همين تفكيك از مبدأ است.
- خاله پيرزن را همه دوست دارند
خالهپيرزن تأثيرگذارترين شخصيتي است كه تاكنون در زمينه آموزشهاي زيستمحيطي براي كودكان فعاليت كرده است. تأثيرگذاري خاله پيرزن روي بچهها باعث شده اين شخصيت را خيلي دوست داشته باشم و با آن انس بگيرم. بچهها دوستم دارند. اين را از رفتارشان ميفهمم. خواهرزادهها و برادرزادههايم نيز با اين شخصيت حسابي دوست شدهاند و مدام سيدي برنامههاي آموزشيام را تماشا ميكنند و وقتي در مدارس و مهدكودكهايشان ميروم با احساس و غرور خاصي من را به دوستانشان معرفي ميكنند.
3 اتوبوس ويژه فعاليتهاي بازيافت و تفكيك زباله از مبدأ در مشهد فعال بود كه بهدليل مباحث اقتصادي قرار شد فعاليت آنها متوقف شود. اما پس از بررسي نتايج كار و با حمايت مديريت سازمان پسماند مشهد قرار شد اتوبوس خاله پيرزن به فعاليت خود ادامه دهد. خوشبختانه خانوادهام نيز در اين زمينه با من همراهي و تعامل خوبي دارند. پدرم كه سال گذشته فوت شد بهترين مشوق من براي فعاليتهاي زيستمحيطي بود و پيش از آنكه بهصورت جدي به اين مبحث و موضوع بازيافت زباله وارد شوم، خانوادهام به اينگونه مسائل اهميت زيادي ميدادند. مادرم هميشه زبالهها را تفكيك ميكرد و حتي بعضي زبالههايتر مانند تفاله چاي را نيز در باغچه كوچك حياط دفن ميكرد و همچنان نيز اين رويه را ادامه ميدهد تا از توليد انبوه زباله جلوگيري به عمل آيد. حتي در زمينه مصرف پلاستيك و ظروف يكبار مصرف نيز همهچيز رعايت ميشود و خانوادهام حتي بدون راهنمايي من، استفاده از اينگونه وسايل را به حداقل رساندهاند.
در چند كانون هنري نيز آموزش كاردستي با اشياي دورريختني را برعهده دارم. بچهها به اين برنامهها علاقه زيادي دارند. بهطور مثال با قطعه پازلهايي كه ناقص شده شخصيت و كاراكترهاي كودكانه طراحي كردهام. بچهها اين كاراكترها را خيلي دوست دارند و مدام سؤال ميكنند كه چه زماني وقت آموزش كاراكترهاي پازلي ميشود. همه ما ميتوانيم با كمي انديشه و خلاقيت، با پازلها چيزهايي متفاوت از آنچه هستند بسازيم. اغلب بچهها بعد از چندبار حل پازل، ديگر به آن علاقهاي ندارند. اما خلق اين كاراكترها سبب ميشود هم از پازلها استفاده مجددي صورت گيرد و دور ريخته نشود و هم اينكه خلاقيت كودكان شكوفا شود.
معتقدم كه اگر همه ما سبز انديشيدن را آموزش ببينيم و آنرا بهكار ببريم ميتوانيم محيطزيست سالمتر و زيباتري داشته باشيم. زهركش فريماني، عضو سازمان جهاني كاريكاتور و انجمن هنرهاي تجسمي خراسان نيز هست. وي مدتي عضو همكاران افتخاري گل آقا نيز بوده و مرحوم «كيومرث صابري» در اسفند ۸۱ نيز با دستخط خود كتاب «كاريكاتور گلآقا» را به وي اهدا كرده است.
- يك آپاراتي بزرگ هنرمندانه
از نكات مورد توجه در خانه خانم زهركش فريماني كارگاه كوچكي مملو از انواع و اقسام لاستيكهاي مستعمل تاير است. از كوچكترين سايز ممكن تا لاستيكهاي بزرگ مخصوص تراكتور و خودروهاي سنگين در اين مكان مشاهده ميشود. برخي از اين لاستيكها به صندلي تبديل شده است و برخي ديگر به گلدان. آدم برفي لاستيكي و قورباغهاي كه درازي دستهايش تا حدود نيممتر بعد از خودش ادامه دارد نيز از ديگر دستسازههاي خانم زهركش فريماني است.
او ميگويد: هر كس به حياط خانه ما وارد ميشود ميپرسد آپاراتي باز كردهايد با توجه به اينكه با لاستيكها ميتوان دستسازههاي جالب و با ابعاد بزرگ ساخت از اينرو به اين مقوله نيز ورود يافتهام. صندليهايي كه ميتوان در پاركها يا حياط خانه از آنها استفاده كرد ساختهام. همچنين گلدانهاي لاستيكي كه ميتوان در وسط آن گلهاي بزرگي مانند «فيلگوش» يا «فيكوس» و يا «ليندا» را قرار داد. ميتوان گلدانهاي لاستيكي را در رنگها و ابعاد مختلف طراحي كرد.
حتي ميتوان با تركيب گلدانها و صندليهاي لاستيكي رنگارنگ حياط خانه را تزيين كرد و محيطي متفاوت را با صرف هزينهاي اندك براي خودمان مهيا كنيم. با كمي خلاقيت ميتوانيم از لاستيكها، چيز ديگري نيز بسازيم. بهطور مثال همين قورباغه يا آدمبرفي كه ساختهام نيز زيبايي خاص خودش را دارد. مديريت پسماند شهرداري قول دادهاند درصورتي كه بتوانم كارهاي هنري بيشتري با لاستيك درست كنم در يكي از پاركهاي شهر. فضايي متناسب با اين اشيا به من اختصاص خواهند داد. وي با بيان اينكه لاستيكهاي مستعمل از لحاظ شيميايي، اندازه و شكل، با بقيه زبالهها تفاوت دارند عنوان ميكند: با توجه به اينكه لاستيكها از مواد پليمري تشكيل شدهاند از اينرو بهراحتي در طبيعت تجزيه نميشوند. همه ما قطعا محيطهايي انباشته شده از لاستيكهاي مستعمل را ديدهايم. اين لاستيكها كه مانند كوه سياهي روي هم قرار گرفته، ضمن اينكه منظر عمومي را زشت ميكند، خطراتي مانند آتشسوزي را نيز به همراه دارد. سوزاندن لاستيكها دود سياهي را ايجاد ميكند كه باعث آلودگي هوا ميشود و دفن اينگونه زبالهها نيز با مشكلات فراواني همراه است و با توجه به بزرگ بودن لاستيكها حجم زيادي از فضاي دفن را اشغال ميكند. با توجه به مشكلات مذكور تصميم گرفتم كه با استفاده دوباره از چنين زبالههايي زمينه زيباسازي محيط شهري را فراهم كنم. از اينرو نسبت به ساخت ميز و صندلي و ساير دست سازههاي مذكور با لاستيك تاير اقدام كردم.
- خاطرات يك دفتر نقاشي
برنامههاي زيستمحيطي زهره زهركش فريماني محدود به مباحث آموزشي نميشود. وي تاكنون ۵كتاب داستان نيز براي كودكان تصويرسازي كرده است. «اتل متل توتوله زباله مثل پوله»، «قاصدك بهاري» و «خاطرات يك دفتر نقاشي» نمونهاي از كتابهاي اوست كه براي كودكان تصويرسازي كرده است. داستان كتاب «خاطرات يك دفتر نقاشي» در مورد پسر كوچكي است كه كاغذ دفاترش را پاره كرده و اسراف ميكند. اسراف كاغذ برابر با قطع درختان و افزايش آلودگي هوا ميشود. خورشيد و ابرها از پسر كوچولو ناراحت و دلگير ميشوند. در ادامه پسركوچولو براي آشتي دوباره با خورشيد و ابرها، ديگر كاغذ دفتر نقاشياش را پاره و اسراف نميكند و كاغذهاي باطله را نيز تفكيك كرده و با زبالههايتر مخلوط نميكند.
وي در اين خصوص نيز ميگويد: با توجه به اينكه رشته تحصيليام تصويرسازي كتاب كودكان است و از سوي ديگر نيز علاقه زيادي به مباحث زيستمحيطي دارم، 5كتابي كه تاكنون تصويرسازي آن را بر عهده داشتهام نيز در همين زمينهها بوده است. همچنين مرحوم «كيومرث صابري» بزرگترين مشوق من در زمينه كاريكاتور و تصويرسازي است كه جا دارد در اين فرصت از اين مرد بزرگ نيز ياد كنيم.