يكي از كساني كه سالها در اين حوزه فعاليت كرده سيدمحمد حسين شفاعتيان است. او علاوه بر تاسيس يك روزنامه و چاپخانه در شهر شيراز، يك هتل ۳۰ طبقه با ۲۵۰ اتاق هم احداث كردهاست. طبق گفته آشنايان، اين كارآفرين حوزه گردشگري روزانه ۱۸ساعت كار ميكند تا بتواند كمكي باشد براي پيشرفت صنعت توريسم در كشور. حرفهاي او درباره شروع كار و تجربياتش را بخوانيد.
- كار از كودكي
از ۱۲سالگي شروع بهكار كردم. دوست داشتم با كار كردن پولدار شوم. همين بود كه صبحها ساعت۶ بيدار ميشدم، پياده ميرفتم نانوايي، چندتا نان ميخريدم و هر طور بود 7:30صبح خودم را ميرساندم به مدرسه و نانها را ۲ريال گرانتر به بچهها ميفروختم. يادم ميآيد صبحها به مادرم ميگفتم اگر 5 تومان به من بدهد، ظهر ۶تومان به او بازميگردانم. كمكم تابستانها مشغول كارهاي ساختماني شدم و حتي كارگري كردم. تا اينكه با ذره ذره پساندازم در سال۶۱ يك قطعه زمين ۱۵۰متري در منطقهاي در جنوب شهر شيراز به قيمت ۱۰هزار تومان خريدم. كمي بعد در آنجا اسكلت ساختمان را ساختم و آن را فروختم ۷۰هزار تومان. از آنجا كه از كار ساختماني خوشم ميآمد و معتقدم هميشه كار ساختوساز و آباداني خوب است مدتها اين كار را ادامه دادم.
- يك كار ماندگار
كمي كه پيش رفتم به اين فكر افتادم كه چه بنايي ميتوانم بسازم كه ماندگار باشد؟ تصميم گرفتم كه يك هتل بسازم؛ چون فكر ميكردم اين بنا مثل ساختمانهاي ديگر نخواهد بود كه آن را بفروشم و مالكيت آن را به شخص ديگري بسپارم. علاوه بر آن هميشه آرزو داشتم كارهاي انجام نشده را انجام بدهم و حقيقتا در شيراز ساختماني نبود كه بشود شهر را از ارتفاع ۱۴۰متري تماشا كرد، پس مصر شدم كه يك هتل ۵ ستاره و بزرگترين ساختمان شيراز را احداث كنم. پس از ۹سال كار، با تلاشهاي شبانهروزي در سال۱۳۹۰ اين ساختمان ساخته شد.
- آباداني در شرايط تحريم
وقتي مهمانهايي از خارج از كشور ميآيند و براي آنها ميگويم كه ساخت اين هتل ۹ سال زمان برده تعجب ميكنند، اما بعد برايشان توضيح ميدهم كه اين بنا در شرايط تحريم ساخته شده. در آن شرايط شركتهاي خارجي با برندهاي مشهور به ايران جنس نميفروختند؛ مثلا ما ميخواستيم از كشور آلمان آسانسور بخريم اما اين كار مستقيما انجام نميشد، حتي گشايش اعتبار هم نميكردند و ما مجبور بوديم آسانسورها را به دبي ببريم، از كشتي پياده كنيم و با بستهبندي جديد به ايران وارد كنيم. حتي كساني كه ميخواستند اين آسانسورها را نصب كنند، نميتوانستند مستقيما به ايران بيايند بايد به تركيه يا امارات ميرفتند و پس از يك شب اقامت در آنجا به كشور وارد ميشدند. حقيقتا شرايط سختي بود و همين امر زمان ساخت را افزايش داد، اما من تمام اين سختيها را تحمل كردم، چون ميدانستم كه اين كار به سرانجام خواهد رسيد.
- انتظارهاي يك كارآفرين
راستش من براي كارم جنگيدهام. از طرفي در جنگ هم بودهام، در عملياتهايي مثل والفجر۸ و كربلاي ۴ و ۵، در آن جنگ تكلفيت معلوم بود، دشمن جلوي ما ايستادهبود و ما هم براساس اعتقادات و باورهايمان در طرف مخالف ايستادهبوديم، اما اين جنگي كه مدنظرم است با آن متفاوت است و بهمراتب سختتر؛ در اين جنگ من مجبورم براي هدفم كه آباداني و خودكفايي كشورم است با بعضي خوديها بجنگم؛ افرادي كه انگار با يك كارآفرين كه ميخواهد براي مردمش ايجاد اشتغال كند سر جنگ دارند و با تصميماتشان ميخواهند جلوي او بايستند. اما خوب است كه بدانند كارآفرينان كساني هستند كه ميتوانند به راحتي پول خود را در بانكها بگذارند و بدون دردسر امرار معاش كنند، اما به جاي آن، پول خود را به يك كسبوكار تبديل كردهاند و نياز به حمايت و پشتيباني دارند.
- از موفقيتها درس بگيريم
اگر به كشورهاي موفق حوزه گردشگري نگاهي بيندازيم ميبينيم كه يكي از راههايي كه رفتهاند اين است كه اقتصاد دولتي را در اين حوزه رها كردهاند. در واقع صنعتي مثل هتلداري يك صنعت لوكس است كه دولت نبايد در آن دخالتي داشتهباشد؛ چرا كه رقابتي است. بهتر است دولت در زمينه نرخگذاري پا به ميدان نگذارد، چرا كه حقيقتا سهمي در اين كار ندارد. هتلداران در سراسر دنيا نرخگذاري را شخصا انجام ميدهند، به اين صورت كه در فصلهاي پرمشتري كه تقاضا زياد است، نرخ را بالا ميبرند و در ايام خلوت سال قيمتها را بهشدت پايين ميآورند. مطمئن باشيد كه اين به نفع مصرفكنندگان هم هست. اگر رقابتي شدن قيمتها به اصناف مربوطه سپرده شود، بدون شك آنها قيمتهاي معقولي را اعلام ميكنند؛ چرا كه درصورت اعلام قيمت زياد، تعداد مشتريهايشان افت ميكند. در واقع شخص هتلدار در سراسر دنيا ميتواند با نرخگذاري در ماههاي پرمسافر، هزينههاي خود را تأمين كند تا بتواند در ايام خلوت سال اتاقها را با قيمت بسيار كمتر در اختيار مشتريان بگذارد.علاوه بر اينها بايد سعي كنيم اقتصاد بدون نفت را در پيش بگيريم؛ يعني برنامهاي ارائه شود كه طبق آن تصميم بگيريم اقتصاد كشور را بدون درآمد نفتي رونق دهيم كه به نظر من از طريق حوزه گردشگري امكانپذير است. گردشگر خارجي با ورودش به كشور پول به همراه ميآورد. او اين پول را در بخشهاي مختلف پخش ميكند. اين پول به هيچ وجه تورمزا نيست و در واقع كمكي است كه كشور پله پله به خودكفايي برسد.