یکشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۹۵ - ۰۵:۴۶
۰ نفر

همشهری دو - موژان اردانی: بسیاری از ما برای سر و سامان دادن به برنامه‌های روزمره‌مان، قرارهای کاری یا فکرهایی برای آینده، احتیاج داریم که آنها را روی کاغذ بیاوریم.

تولید دفترچه چرمی

حتي گاهي شده كه براي روزنگاري يا نوشتن آنچه در يك روز براي‌مان رخ داده دست به قلم مي‌شويم. معمولا براي نوشتن اين چيزها دنبال يك دفترچه هستيم كه اندازه‌اش به ما اجازه بدهد هميشه آن را همراهمان داشته‌باشيم. چه بسا بخواهيم در اتوبوس يا مترو، در محيط كار يا مسافرت،دفترچه‌مان را بيرون بكشيم و دست به‌كار شويم. با 2 جوان هم‌صحبت شده‌ايم كه كارشان طراحي و توليد دفترهايي است كه در جريان زندگي با ما همسفر مي‌شوند. كوشا جعفري و آرمان زائر نزديك به ۵ سال است كه در اين حوزه فعاليت مي‌كنند. آنها براي‌مان از فراز و نشيب كارشان مي‌گويند؛ از ايده‌اي كه ابتدا فكر نمي‌كردند گسترش يابد و روزي تبديل به يك منبع درآمد براي آنها شود.

  • دفتري به نام عدل

كوشا و برادرش از مدت‌ها قبل به فكر اين افتاده‌بودند كه دفتر‌هايي خاص حرفه خودشان بسازند؛ دفتري كه برادر كوشا بتواند طرح‌هاي معماري‌اش را پياده كند و او نوشته‌هايش را. كمي بعد دست به‌كار مي‌شوند و از بازار، چرم و كاغذ تهيه مي‌كنند و نخستين دفترهايشان را مي‌سازند. رفته‌رفته تغييراتي روي جلد دفترها ايجاد مي‌كنند مثلا دفتري با جلد چوبي مي‌سازند و حتي مهرهايي با طرح‌هاي ساده ساخته و روي دفترها چاپ مي‌كنند. اين روند پيش مي‌رود تا يك‌بار دفتري با يك جلد شلوغ مي‌سازند؛ چوب، چرم و حتي چاپ مهر، همه را به‌كار مي‌گيرند. كوشا مي‌گويد نتيجه كار زيبا از آب درآمد اما در عين حال آشفته. پس از آماده شدن، برنا برادر كوشا، آن را با خودش به كلاس زبان كه آن روزها مي‌رفته مي‌برد، وقتي معلم آن را در دست‌هاي او مي‌بيند مي‌گويد:«اين دفتر چيه دست‌ات گرفتي؟» بعد از آن برنا و كوشا دست به‌كار مي‌شوند و يك دفتر تميز و مرتب درست كرده و روي آن مي‌نويسند:« عدل»؛ بعد از آن، نام عدل روي همه دفترهايي كه توليد مي‌كنند باقي مي‌ماند. آنها در واقع پس از آنكه بازخورد آدم‌ها را ديدندتصميم مي‌گيرند كه توليد خود را از شكل تفريحي تغيير داده و با جديت و در مقياس بزرگ‌تري اين كار را گسترش دهند.

  • خريد بدون واسطه

زماني كه كار آنها هنوز توليد انبوه نداشت در مقياس كمي مواداوليه مي‌خريدند. براي جلد دفتر‌ها كه از جنس اشبالت يا همان لايه دوم چرم گاو است به بازار تهران مراجعه مي‌كردند و براي كاغذ هم به مركز فروش آن يعني خيابان ظهيرالاسلام. وقتي حجم توليد آنها زياد مي‌شود كمي به مشكل مي‌خورند. اهالي بازار براي فروش مواد اوليه پول نقد مي‌خواستند و آنها پول زيادي نداشتند. اما با كمي جست‌وجو كم‌كم موفق مي‌شوند با آدم‌هايي آشنا شوند كه خودشان توليدكننده مواداوليه مورد نياز آنها بوده‌اند. اين آشنايي به آنها كمك مي‌كند كه ديگر با واسطه‌ها و فروشندگان اين مواد سر و كله نزنند و جنس مورد نياز را با قيمت كمتري خريداري كنند. آنها توصيه مي‌كنند كه براي خريد هر نوع مواداوليه‌اي سعي كنيد ابتدا بازار را به خوبي بشناسيد چرا كه در دل بازار هستند آدم‌هايي كه تنها هدف‌شان كسب درآمد بالاست و امكان دارد جنسي را حتي تا چند برابر بيشتر از قيمت اصلي به شما بفروشند. در واقع ممكن است پيدا كردن توليدكنند‌ه‌هاي اصلي و آدم‌هاي با انصاف‌تر كمي زمان ببرد و نيازمند كسب تجربه و حوصله زيادي باشد اما در نهايت به نفع شما خواهد بود.

  • خلاقيت، خود سرمايه‌ است

شروع اين كار مانند هر كار ديگري به سرمايه اوليه احتياج دارد، اما آرمان و كوشا كارشان را با سرمايه‌ كمي شروع كردند. اوايل كار تنها يك مدل دفتر توليد مي‌كردند، آن هم به تعداد كم. رفته رفته سعي كردند از درآمد حاصل از فروش براي توليد دفترها با طرح‌ها و تعداد بيشتر خرج كنند. تا اينكه موفق مي‌شوند امروز 3 مدل دفتر و 2 نوع تقويم توليد كنند. آنها براي ساخت دفترها همواره به‌دنبال ايده‌هاي نو و خلاقانه بوده‌اند و حوصله زيادي صرف اين كار كرده‌اند. در واقع معتقدند كه سرمايه اصلي براي بزرگ كردن يك كسب و كار شخصي همين خلاقيت است چرا كه ممكن است در كنار شما شركت‌هاي بزرگي باشند كه با سرمايه‌هاي خيلي زياد اقدام به توليد كرده و حتي از كار شما كپي‌ كنند، اما نبود همين خلاقيت و كيفيت باعث شود كه نتوانند با شما رقابت كنند. آن دو عينا اين اتفاق را تجربه كرده‌اند كه رقيب، صرفا با سرمايه نمي‌تواند در توليد دفترهاي مشابه از آنها پيشي بگيرد. به‌طور كلي ممكن است شركت‌هايي كه سرمايه بيشتري دارند سريع‌تر رشد كنند اما اين بدان معني نيست كه اگر كسي سرمايه زيادي نداشته‌باشد نمي‌تواند كار كند بلكه اگر ايده جالبي داشته‌باشد، هرچند با سرعت كمتري اما مي‌تواند راهي را براي خود باز كند.

  •  شبكه اجتماعي، پيوند با مشتري

فعاليت در شبكه‌هاي اجتماعي به آنها كمك بزرگي‌ در زمينه ارتباط با مشتري در شهرهاي ديگر مي‌كند. تا پيش از آنكه حساب كاربري‌اي در شبكه‌اي مثل اينستاگرام باز كنند فقط در شهر تهران كار مي‌كردند، اما از طريق شبكه‌هاي اجتماعي توانستند با فروشگاه‌هايي در شهرهاي ديگر مرتبط شده و براي آنها كار بفرستند. آنها با مغازه‌‌دارهايي در كرمان، اراك و گرگان آشنا شده و بدون آنكه حتي آنها را ببينند با برقراري تماس‌هاي تلفني اعتماد كرده و محصولات خود را ارسال كرده‌اند. حسن ديگر شبكه‌هاي اجتماعي اين بوده كه محصولات‌شان از طريق صفحات مربوط به كتابفروشي‌هايي كه در حال همكاري با آنها هستند معرفي شده و در واقع آدم‌هاي بيشتري در جريان توليد قرار گرفته و صفحه آنها را دنبال مي‌كنند.

  • لذت تحقق ايده

فرايند توليد اصولا سخت است، چرا كه شما بايد طي آن چيزي را خلق كنيد كه وجود ندارد. در اين كار هم آنها سختي كار را به جان خريدند تا لذت تولد محصولي را بچشند كه برخاسته از ايده‌اي جديد با طرح‌هاي ساده‌ بود. مي‌گويند همين كه مي‌بينيم محصولات ما در دست ديگران است و آنها با اين دفترها احساس نزديكي مي‌كنند حسن‌خوشايندي است. آنها براي شخصي‌سازي‌ هرچه بيشتر، دفتر‌ها را در رنگ‌هاي متنوع و در 2 سايز مختلف طراحي كردند تا بخشي از احساسي را كه روزي كوشا با نوشتن در نخستين دفتر ساخت خودش تجربه كرد در بقيه ايجاد كنند و مسلما تحقق اين موضوع باعث دلگرمي‌شان شده‌است. از طرفي كوشا و آرمان با توليد تقويم‌ها به نوعي خواسته‌اند دفتري سالانه به مشتريان خود ارائه بدهند تا براي ۱۲‌ماه آن را به همراه داشته‌باشند و حتي در سال‌هاي بعد به آن مراجعه كرده و گذشته خود را از نظر بگذرانند، همه اينها ممكن است در نگاه اول يك ايده باشد اما طعم شيرين تحقق آنها تمام چيزي است كه يك فرد خلاق را به‌دنبال توليد مي‌كشاند.

  • روش فروش؛ مغازه به مغازه

آرمان زائر و كوشا جعفري پس از آنكه دفتر‌هاي خود را توليد مي‌كنند، يكي‌ يكي به مغازه‌هاي كتابفروشي سر مي‌زنند. اوايل موفق مي‌شوند كه با 5-4 كتابفروشي كار كنند. بعدتر وقتي به كتابفروشي‌هاي بزرگ‌تر مراجعه مي‌كنند با يك چالش روبه‌رو مي‌شوند؛ آن‌هم اينكه كتابفروشي‌هاي بزرگ با شخص كار نمي‌‌كنند بلكه با شركت‌هاي بزرگ وارد معامله مي‌شوند. اين فروشگاه‌ها ترجيح مي‌دهند با شركت‌هاي پخش كار كنند. شركت‌هاي پخش محصولات مختلف را از توليدكنندگان دريافت مي‌كنند، درصدي از قيمت آن را به‌عنوان حق پخش دريافت كرده و مثلا ۱۰۰ نوع محصول را بين كتابفروشي‌هاي بزرگ توزيع مي‌كنند. اين مغازه‌ها هم به جاي آنكه با ۱۰ توليده‌كننده طرف حساب باشند فقط با يك شركت پخش روبه‌رو مي‌شوند. اما اين دو جوان تصميم مي‌گيرند فروش و توزيع محصول خود را به شركت پخش واگذار نكنند زيرا معتقدند اولا اين كار يك جور دلالي به‌حساب مي‌آيد كه ممكن است به توليد‌كننده آسيب بزند و دوما كار آنها يك كار شخصي بوده و بهتر است توزيع و پخش‌اش هم دست خودشان باشد. آنها حتي براي فروش دفتر و تقويم‌هاشان، از بين كتابفروشي‌ها بعضي‌ها را انتخاب كرده‌اند چرا كه مي‌گويند براي‌شان مهم است كه دفترها حتما در محيطي صميمي عرضه شوند.

کد خبر 330854

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha