در شرايطي كه تيراژ كتابها به 500نسخه رسيده و اگر كتابي يكي دوبار تجديد چاپ شود از آن به عنوان يك موفقيت قابل توجه ياد ميكنند، كافه پيانو بالاي 80بار منتشر شده است. استقبال بالاي مخاطب از كافه پيانو البته نقدهايي را هم به همراه داشته. عدهاي آن را جزو ادبيات عامهپسند و نازل قرار دادهاند و برخي هم از نثر كتاب و اينكه ادبياتش وبلاگي است ايراد گرفتهاند.
در ايران معمولا مقابل موفقيت آثار هنري 2 رويكرد را مشاهده ميكنيم؛ اثر موفق مورد كپيبرداري قرار ميگيرد و از آن نسخههاي بدلي فراوان ساخته ميشود يا اينكه مورد تخطئه قرار ميگيرد. فرهاد جعفري، نويسنده كافه پيانو، درباره موضوعي داستان نوشته كه پيداست بر آن تسلط و اشراف داشته است.
اينكه نويسنده با شناخت دقيق از سوژه به نگارش داستان بپردازد نكته مهمي است چون بسياري از نويسندههاي ما درباره چيزهايي مينويسند كه خودشان هم تصور دقيق و روشني از آن ندارند. نتيجه اين اتفاق نوعي گنگنويسي است كه تفاوت زيادي با ايهام هنرمندانه دارد. از سوي ديگر عدهاي خاطرات خود را بدون توجه به الزامات روايت و فرم، مكتوب ميكنند.
نويسنده كافه پيانو اما ماجرايي را كه با عمق وجود حسش كرده با فرمي سنجيده همراه كرده و نتيجه، داستان بلندي شده كه خواننده وقتي شروع به مطالعهاش ميكند خيلي زود با كاراكترها و حالو هواي اثر اخت ميشود. ويژگي بارز كافه پيانو متقاعدكنندهبودنش براي مخاطب جدي ادبيات و جذاب و لذتبخش بودن براي خوانندهاي است كه براي سرگرمشدن مطالعه ميكند. ايستادن در ميانه ادبيات عامهپسند و ادبيات نخبهگرايانه كار آساني نيست.
كافه پيانو برشهايي از زندگي را در قالبي ملموس و باورپذير به نمايش ميگذارد. فرهاد جعفري بدون تكلف و راحت و صميمي با خوانندهاش مواجه ميشود و همين باعثشده تا كافه پيانو به اثري دلنشين تبديل شود؛ داستاني كه ميتوان با لذت مطالعه و خواندنش را به ديگران هم توصيه كرد.
2-اما خواندنيترين كتاب در اين روزها، ماهنامه همشهري داستان است؛ ماهنامه جذابي كه چيزي از مجموعه داستانهايي كه به بازار نشر ميآيند كم ندارد. از معدود نشرياتي است كه هر ماه منتظر انتشارش ميشوم و به نوعي ما را به ياد دوران نوجواني مياندازد كه براي آمدن برخي نشريات لحظهشماري ميكرديم. همشهري داستان در قطع كتاب منتشر ميشود كه اين هم جزو ويژگيهاي جالب توجهش است. براي علاقهمندان ادبيات داستاني در هر شماره، مجموعهاي از داستانها و روايتهاي خواندني و جذاب تدارك ديده ميشود كه نشان از دقت نظر مديران نشريه دارد.
در همين شماره آخر داستاني از سينا دادخواه منتشر شده كه هم فرم روايي خوبي دارد و هم نثر پالوده و جذابي. به عنوان يك سينماگر اعتقاد دارم حلقه مفقوده سينماي ما داستان و روايت است و همشهري داستان ميتواند بخشي از اين ضعف را پوشش دهد. همشهري داستان كتاب فوقالعادهاي است كه هر ماه منتشر ميشود و ميشود با خواندن داستانها و روايتهايش سرگرم شد، لذت برد و نكته و پيامي آموخت.
- نويسنده و كارگردان سينما