اصغر مهاجری در گفتوگو با ایلنا درباره انجام رفتارهای نابهنجار و خطرناک همچون عبور از زیر حفاظهای مربوط به خطوط اتوبوس یا پریدن از روی آنان یا نردههای جداکننده خیابان از پیادهراهها گفت: پژوهشهای ما نشان میدهد؛ علت بروز چنین رفتارهایی آن است که آگاهی داشتن از عواقب خطرناک یک اقدام دال برانجام ندادن آن نیست، مگر اینکه فرد در فرایند جامعهپذیری رفتار یا عدم رفتاری را درونی کند.
وی با بیان اینکه زمانی امری در فرد درونی میشود که وی به صواب بودن آن رفتار، ضرورت رعایت یا پرهیز از رفتاری به مرحله ایمان و باور برسد، افزود: مرحله آخر درونی شدن و جامعهپذیری؛ باورمندی است. شهرنشینان ما اگر چه به لحاظ جغرافیایی شهرنشین هستند، اما برای زندگی کردن همچنان به زندگی با نظامهای هنجاری غیرشهری یا روستایی باور دارند.
- خرید مسکن یا داشتن شغل برای شهرنشینی کافی نیست
مهاجری با تاکید براینکه خرید مسکن یا داشتن شغل صرفا برای شهرنشینی کافی نیست، اظهار کرد: آنچه که شهرنشین را از غیرشهرنشین متمایز میکند؛ داشتن فرهنگ شهرنشینی است. این فرهنگ زمانی میتواند؛ تجلی یابد که فرایند فرهنگپذیری و جامعهپذیری شهری در شهرنشینان به مرحله باورمندی و نهادینه شدن برسد. در نزد اکثر افرادی که در جغرافیای شهر زندگی میکنند، این فرهنگ و جامعهپذیری اتفاق نیفتاده است به عبارتی ما تنها در شهرها ساکن شدهایم، اما فرهنگ شهری در ما درونی نشده است.
این استاد دانشگاه دلیل این موضوع را براساس پژوهشی که اخیرا در شهر تهران انجام شده؛ عدم فرهنگپذیری و جامعهپذیری برنامهریزان فرهنگی و مدیران اجرایی خواند و خاطرنشان کرد: این افراد قادر به انجان یک اقدام مداخلهای درست و اجرای فرایند برنامهریزی فرهنگی نیستند. شاید بسیاری از کسانی که سکاندار فرهنگ هستند و تریبونهای فرهنگ را در اختیار دارند؛ فرهنگ را نمیشناسند و فرهنگ را تنها توصیه کردن میدانند.
وی با بیان اینکه اگر میخواهیم رفتارهای درستی داشته باشیم؛ باید برای تمامی اقدامات مداخلهای یعنی برای همه سیاستها، برنامهها و طرحها؛ پیوست اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی، ایمنی و سلامت داشته باشیم، اظهار کرد: اقدامات مداخلهای قصد دارند با مداخله در زندگی اجتماعی، جامعه را به سمت پیشرفت و رشد ببرند، لذا باید مورد ارزیابی قرار بگیرند تا مشخص شود؛ اگر اقدامی مداخلهای را در سطحی مشخص به صورت فراگیر انجام میدهیم؛ این اقدام چه پیامدهای مثبت و منفی ایجاد کرده است.
- تغییر رفتار بسیار سخت است
مهاجری با طرح این سوال که آیا با تغییر یک خیابان رفتارهای مردم هم نسبت به این را تغییر میدهیم؟ آیا با ساخت پل، اتوبان دانشگاه و... رفتارهای ضروری را نیزبه مردم آموزش میدهیم، گفت: آیا مسئولان فکر میکنند با انجام تصمیمات یک شبه و تغییرات ناگهانی در قالب سیاست، برنامه و پروژه و توضیح دادن یک شبه به مردم در خصوص این تغییرات و تصمیمات و سپس درخواست از مردم برای تغییر رفتارها، واقعا مردم رفتار خود را تغییر میدهند و رفتار خود را متناسب با وضعیت جدید میکنند؟ باید توجه داشت که تغییر رفتار کار بسیار سختی است.
وی با تاکید براینکه باید تمامی اقدامات مداخلهای دارای پیوستهای فرهنگی، اجتماعی، زیست محیطی، سلامتی و امنیتی باشد؛ عنوان کرد: اگر قرار است؛ براساس تغییرات کالبدی همچون زدن پل عابر پیاده، رفتاری تغییر پیدا کند و به عنوان مثال مردم یاد بگیرند به جای رد شدن از وسط اتوبان یا خیابان از پل مذکور استفاده کنند، مطالعات لازم صورت گیرد تا مشخص شود چه آموزشها و اقدامات و برنامهریزیهای فرهنگی باید در این راستا صورت پذیرد.
مهاجری بیان کرد: امروز در جهان براساس ارزیابی تاثیرات اجتماعی و فرهنگی پیشبینی میکنند که اگر قرار است؛ تغییری در محلهای انجام شود باید چه برنامهریزیها و آموزشهایی برای مردم پیش از انجام پروژه انجام شود و بعد ار انجام پروژه هم ارزیابی میکنند که در کجا انحراف وجود دارد تا نسبت به حل آن اقدام کنند.
- تمامی پروژهها از بزرگ تا کوچک فاقد مطالعات اساسی هستند
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در انجام پیوستها باید به دنبال آن باشیم که مردم را در انجام پروژهها شریک کنیم و براساس مشارکت آنان برنامهریزی کنیم، خاطرنشان کرد: وقتی مردم در انجام پروژهها شراکت کردند؛ آن را متعلق به خود میدانند و به همین خاطر آموزش دیده و آن را نگه میدارند.
وی با تاکید براینکه تمامی پروژههای ما از بزرگ تا کوچک عموما فاقد مطالعات اساسی هستند، اظهار کرد: دولت مهرورز پیوستهای اجتماعی و فرهنگی را به رغم داشتن مصوبه یک مورد هم انجام نداد، شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز برای تغییر رفتارهای فرهنگی یک گام برنداشته است و در دولت فعلی نیز تاکنون کاری در این زمینه انجام نشده است.
مهاجری در پایان گفت: اگر میخواهیم؛ رفتار مردم مبتنی بر نظامهای معیارین وهنجاری باشد؛ باید آن را فهم و باور کرده و برنامهریزی دقیقی داشته باشیم و به کار کالبدی صرف اکتفا نکنیم و با به کاربستن مطالعات اجتماعی و فرهنگی شاهد این رفتارها نباشیم.