از خرده كارهاي كوچك و دمدستي شروع كنيد. وقتي بايد يك كتاب حجيم را بخوانيد و تنبلي ميكنيد، كتاب را به فصلهاي كوچك تقسيم و فكر كنيد فقط همان يك فصل را ميخواهيد بخوانيد و بس. تمام كه شد بيسر وصدا و فوري همين بلا را براي فصل بعد سر خودتان بياوريد تا جايي كه پايان زيباي كتاب را ببينيد.
2- بهجاي فكر كردن در مورد كار، انجامش دهيد
فكر كار از خود كار بيشتر آدم را آزار ميدهد. وقتي بهجاي فكر كردن وارد خود كار ميشويد خيلي وقتها متوجه ميشويد از سايه غولي ميترسيديد كه خودتان ساخته بوديد.
3- براي شروع كار دل به دريا بزنيد
با مغزتان در مورد كارهايي كه بايد حتما انجام شوند خيلي مشورت نكنيد. مغزتان در اين موارد بيشتر چوب لاي چرخ ميگذارد. تنها بخشي كه بايد براي اين جوركارها با مغزتان مشورت كنيد نحوه انجام بهتر كار است.
4- يادتان نرود هميشه يك بهتر از صفر است
يكي از دلايل تنبلي ما انتظار و توقع بالاي ما از خودمان و از كارهايي است كه انجام ميدهيم. رسيدن به 20 يا 30درصد آنچه در نهايت ميخواهيد خيلي بهتر از هيچ است.
5- به لذت بردن ازپايان كار عادت كنيد
آدمها هميشه عاشق چيزهايي هستند كه از آنها لذت ميبرند. علت تنبلي، نرسيدن به نقطه لذت كار يعني زماني است كه كار انجام ميشود و به پايان ميرسد.چند بار كه كارها را شسته رفته به آخر ببريد آنچنان لذت ميبريد كه براي دفعه بعد اين لذت، سستي و تنبلي رفتن به سمت كارهاي مشابه را از بين ميبرد.