این روند با تأیید مشروعیت انتخابات از سوی دیوان عالی پاکستان کلید میخورد و کشور در مسیر تحولات و شاید دگرگونی سیاسی قرار خواهد گرفت.
اهمیت این تأیید زمانی آشکار میشود که بدانیم همین دیوان عالی چند هفته قبل و درست در آستانه انتخابات، مشرف را تهدید کرده بود درصورتی که وی بهعنوان یک نظامی در این انتخابات شرکت کند نتایج رأی گیری را غیرقانونی اعلام خواهد کرد.
از جمله تحولات مهم دیگر پیش از انتخابات باید به امضای حکم بخشش بینظیر بوتو توسط مشرف اشاره کرد که بر اساس آن از تمامی اتهامات مربوط به فساد مالی نخست وزیر سابق پاکستان صرفنظر شد و بدین ترتیب با زمینهسازی برای بازگشت وی به کشور، زمزمههای تقسیم قدرت بین وی و مشرف بیش از پیش تقویت شد.
اتفاق مهم دیگر پیش از انتخابات، تعیین جانشین پرویز مشرف در ارتش پاکستان بود. وی برای حفظ منافع حیاتی خود در ارتش، یکی از نزدیکترین دستیاران خود به نام سرهنگ اشفق کیانی (رئیس سابق سازمان اطلاعات پاکستان) را در راس امور نظامی کشور قرار داد.
با توجه به این نکته که بیشتر قدرت مشرف ناشی از عنوان نظامی وی بود، بیرون آوردن یونیفرم نیز برای او چندان ساده نبوده است اما حضور فردی همچون کیانی بهعنوان یک فرمانده با درایت و البته بسیار وفادار به مشرف میتواند تا حدود بسیاری پاسخگوی نگرانی گسترده مشرف از آینده سیاسی خود باشد.
همانگونه که اشاره شد بسیاری از کارشناسان بر این باورند پیروزی مشرف در این انتخابات را نباید به معنی تثبیت اوضاع در پاکستان قلمداد کرد. روزنامه واشنگتن پست در شماره چند روز پیش خود نوشت: ارتش پاکستان درخصوص دکترین نظامی مورد حمایت کاخ سفید موسوم به جنگ علیه تروریسم، با مشکلات بسیاری مواجه است.
این روزنامه میافزاید: درحالیکه تروریستهای القاعده و جنگجویان طالبان توانستهاند جایگاهی مناسب در بین قبایل و در اطراف مرزهای پاکستان برای خود دست و پا کنند و حتی در برخی مناطق کنترل امور را از اختیار نیروهای امنیتی پاکستان خارج کنند، ارتش اسلامآباد همانند مردم این کشور برای مبارزه با این نیروها دچار دودستگی است.
نشریه آتلانتیک نیز با درج مقالهای، به نقل از یک سرگرد بازنشسته ارتش پاکستان نوشت: جنگ علیه تروریسم، جنگ ما نیست زیرا طالبان و القاعده در پاکستان جنایتکار محسوب نمیشوند. چرا باید پاکستان برای خوشایند واشنگتن بجنگد و با بازخواست افکار عمومی در داخل مواجه شود؟
سلیق هریسون، کارشناس امور آسیا در مرکز سیاست بینالملل واشنگتن نیز با اشاره به افتراق آرا در بین فرماندهان ارتش و همچنین افکار عمومی در پاکستان، هشدار داده ادامه این روند میتواند به تکرار حوادثی مشابه مسجد لعل بیانجامد و حتی در ابعاد گستردهتر افراطی گری را در کشور تقویت کند.
اما مشکل در پاکستان ابعاد گسترده تری دارد. این کشور دارای بمب هستهای که از یک نظام آموزشی ناکارآمد بهرهمند است و نهادهای تجاری در آن وضعیت بسیار متزلزلی دارند و در نهایت کشوری که به سختی میتواند ثبات اقتصادی خود را حفظ کند، اکنون باید با مشکلی دیگر یعنی هم پیمانی با واشنگتن در جریان جنگ علیه تروریسم و نارضایتی داخلی دست و پنجه نرم کند.
بر اساس آخرین نظر سنجی انجام شده توسط مؤسسه تحقیقاتی فردای بدون ترور، 46 درصد مردم پاکستان نظری مثبت درخصوص اسامه بن لادن دارند و این در حالیاست که مشرف و بوش از محبوبیت بسیار اندکی در پاکستان برخوردارند.
جالب آن که بینظیر بوتو با 63 درصد از بیشترین میزان محبوبیت در بین مردم پاکستان برخوردار است.
این موضوع سبب شده است تا مرکز مطالعات راهبردی و بینالملل آمریکا در گزارش اخیر خود، بوتو را بهترین گزینه واشنگتن برای تضمین گذر پاکستان به سوی دمکراسی معرفی میکند.
بوتو نیز با آگاهی از این موضوع، تلاش میکند تا با جلب حمایت واشنگتن، خود را تنها امید نجات پاکستان برای رهایی از خطر افراطی گری معرفی کند.
البته آمریکا در این مورد و اعلام حمایت از بوتو یا مشرف به تنهایی، جانب احتیاط را رعایت و تنها به تأکید اهمیت بسیار این انتخابات در آینده سیاسی پاکستان بسنده کرد.البته هیچ کس نمیتواند منکر حمایت آشکار آمریکا از دولت مشرف و همچنین ارتش و ترکیب جدید این نهاد قدرتمند در پاکستان شود.
آخرین گزارش مؤسسه تحقیقاتی رند آمریکا نیز با اشاره به این موضوع خاطر نشان میکند: به استثنای کمکهای امدادی زلزله سال 2005، بیشتر 10 میلیارد دلار کمک مالی واشنگتن به اسلام آباد از سال 2001 تا کنون، با نیت تحقق اهداف کوتاه مدت ضد تروریسم اعطا شده است.
نگارندگان در این گزارش توصیه کردهاند کاخ سفید با تعریف مجدد راهبردهای خود توجه بیشتری به امور اجتماعی و تعامل با تشکلهای مدنی پاکستان داشته باشد.[6 دهه تاریخ پاکستان در یک نگاه]