آرش نورآقایی: عمر گردشگری همچون عمر تمدن‌ها و حتی عمر انسان شامل چرخه‌ای است که از تولد تا مرگ را شامل می‌شود.توجه به این چرخه عمر می‌تواند در مدیریت گردشگری مفید باشد.

به‌نظر کارشناسان، تمدن‌ها به وجود می‌آیند، شکوفا می‌شوند و سپس از بین می‌روند.در این مورد، تمدن‌ها همچون موجودات زنده‌ای هستند که چرخه تولد، جوانی و زندگی و نهایتا پیری و مرگ را طی می‌کنند.

چرخه عمر گردشگری، مفهومی است که برای اولین بار، توسط کریستالر در سال 1964 مطرح شد.او عنوان کرد که مناطق گردشگری فرآیند رشد تدریجی یکسانی را دنبال می‌کنند.

این فرآیند شامل کشف، رشد، بلوغ و افول است.بعد از او باتلر بحث نمود که مقاصد گردشگری5مرحله رشد را تجربه می‌کنند: کشف(شناسایی)، درگیرشدن، توسعه، تثبیت، رکود.

اقتصاد دانان برای تشریح بازار چرخه عمر یک محصول، به ویژه کالاهای مصرفی از مدل فوق بهره می‌برند.برای مثال آن‌ها سناریوی افول در صنعت گردشگری را بر مبنای چنین منطقی شرح می‌دهند که یا مشتریان دائمی دیگر از محصول گردشگری یک مقصد، لذت نمی‌برند، یا رقبای جدید پدید می‌آیند و مشتریان را به مناطق دیگری می‌کشانند.

البته قابل ذکر است که بعد از افول و کسادی گردشگری در یک منطقه، با معرفی فرآورده‌های جدید گردشگری در همان منطقه می‌توان در احیا و شکوفایی مجدد آن توفیق حاصل کرد.

جالب این است که این چرخه مرگ و رستاخیز مجدد در افکار مردم از دوران باستان تا به امروز نمودی بارز داشته و امروزه در بازاریابی و تجارت هم پدیدار است.

به الگوی دیگری توجه کنید:در سال 1975 دکسی، شاخصی از مراحل درجه خشنودی یا ناخشنودی ساکنین مقاصد گردشگری، به منظور تشریح چگونگی تغییر نگرش مردم محل نسبت به مراحل رشد گردشگری ارائه نموده است که شامل مرحله خشنودی، مرحله خونسردی و بی‌علاقگی، مرحله آزردگی و رنجش، مرحله خصومت و مخالفت و مرحله کناره‌گیری و تسلیم است.

طبق این الگو، در مراحل اولیه ساکنین مقصد گردشگری از آن‌جا که توسط گردشگران شغل و درآمد دارند، از آن‌ها خشنودند.سپس رابطه میان آن‌ها رسمی و تاجرمآبانه می‌شود.با ادامه توسعه گردشگری، مردم محلی نسبت به به تراکم و بالا رفتن قیمت‌ها و تهدید سبک زندگی سنتی، مخالفت می‌کنند و آزرده می‌شوند.

رشد بیشتر موجب برزو خصومت می‌شود و مردم، گردشگران را عامل مشکلات اجتماعی خود می‌پندارند و در نهایت مردم درمی‌‌یابند که چاره‌ای جز کنار آمدن و تسلیم در برابر آثار توسعه گردشگری ندارند.

در ایران ما نمونه الگوی فوق را در برخی از روستاهای هدف گردشگری همچون ماسوله و ابیانه مشاهده می‌کنیم. مرحله خشنودی، بی‌علاقگی و آزردگی با رجوع به اخبار گردشگری کاملا مشهود هستند.

با رجوع به مراحل توسعه گردشگری در ایران می‌توان چنین پنداشت که طبق نظر باتلر ما در مراحل اولیه کشف و درگیرشدن هستیم.بنابراین هنوز نگرانی افول در این صنعت را نداریم، مگر این‌که مدت زمان توسعه گردشگری در کشور ما چنان طولانی شود که مقاصدی که دچار افول می‌شوند، مجددا احیا شوند.

در این میان، شناخت وضعیت و مراحل عمر گردشگری در ایران و همچنین کشورها و مناطق دیگر و آشنایی با بازارهای هدف برای توسعه و به‌کارگیری ظرفیت‌ها، ضروری به‌نظر می‌رسد.
از آن‌جا که ما در مراحل اولیه هستیم، این موضوع اهمیت پیدا می‌کند که سیاست‌های توسعه گردشگری(سطح، نوع و کیفیت توسعه) را چگونه تبیین کنیم.

این موضوع را از این جهت مطرح کردیم که در گزارش‌ها و سمینارها و کنفرانس‌هایی که از طرف متولیان گردشگری ارائه یا برگزار می‌شود، تنها اعداد و ارقام (و اکثرا غلو شده)، بیان می‌شوند. و از آن‌جا که معیار اندازه خدمت مدیران به کشور در سازمان‌ها و ارگان‌ها و نهادهای دولتی، کمی است، این مسئله بسیار مشهود است.

به‌طور کلی، ارزیابی فرهنگی و زیست‌محیطی قبل از توسعه بسیار اهمیت دارد. در واقع ارزش مفهوم چرخه عمر گردشگری در این است که درصورت توجه به آن، بصیرت لازم را در مورد توسعه و جهت تغییرات و ظرفیت تحمل‌پذیری جامعه به دست می‌دهد.