وليزاده، قاري ممتاز و بينالمللي كشورمان كه از استان آذربايجانغربي و شهر اروميه در اين دوره از رقابتها شركت كرده بود، سالها تمرين جدي و پشتكار را در سابقه فعاليتهاي قرآنياش دارد. 4ساله بود كه به تشويق خانواده و با حمايتهاي پدرش وارد جلسات قرآني شد و وقتي هنوز سواد خواندن و نوشتن نداشت، قرآن را با صوت زيبايي تلاوت ميكرد كه استادان بزرگ قرائت را به تشويق وا ميداشت. بعد از آن در جلسات قرآني بسياري شركت كرد و آنقدر همت بلندي در اين مسير داشت كه گاهي كيلومترها راه را طي ميكرد تا به شهر ديگري برود و از محضر استاد قرائتي استفاده كند. همه اين تلاشها موجب شد تا وليزاده بر سكوي اول رشته قرائت سي و سومين دوره مسابقات بينالمللي قرآن كريم كه ماه پيش در تهران برگزار شد، بايستد و خوش بدرخشد. در اين گفتوگو، وليزاده از فعاليت قرآنياش در سالهاي گذشته و روندي كه طي كرده تا چنين عنوان بزرگي را بهدست آورد، ميگويد.
- شما در ميان نمايندگان قرآني بيش از 70كشور جهان، مقام نخست را كسب كرديد. پيش از برگزاري مسابقات نهايي، تا چه اندازه احتمال ميداديد كه رتبه اول قرائت را كسب كنيد؟
تلاش زيادي كرده بودم. آنقدر كه ميتوانم بگويم سالها تمرين و تلاش در حوزه قرائت، پشتوانه اين رتبه است. مدتها در جلسات قرآني كه از سوي استادان بزرگ قرائت برگزار ميشد شركت كرده و تمرينهاي زيادي انجام داده بودم. به اين ترتيب بود كه در سال گذشته موفق شدم رتبه اول را در مسابقات كشوري سازمان اوقاف و امور خيريه در رشته قرائت كسب كنم.
- از همين مسابقات بود كه به مرحله بينالمللي راه پيدا كرديد؟
بله. هر سال نفرات اول رشتههاي حفظ و قرائت در مسابقات كشوري سازمان اوقاف و امور خيريه به مرحله بينالمللي راه پيدا ميكنند. در واقع در اين مرحله، هر كشوري بهترين قاري و حافظ قرآن خود را ميفرستد تا رتبه خوبي براي كشورش كسب كند. به اين ترتيب من هم در دوره سيوسوم مسابقات بينالمللي قرآن بهعنوان نماينده جمهوري اسلامي ايران حاضر شدم. البته بايد به اين نكته هم اشاره كنم كه ايران در مسابقات اين مرحله كه نمايندگان قرآني كشورمان حاضر ميشوند، سابقه طولاني دارد. هميشه قاريان ايراني جزو بهترينها بودهاند و خوش درخشيدهاند. اين نكته در كنار تلاشهايي كه شخص خودم داشتم، باعث شد تا قبل از مرحله نهايي احتمال بدهم كه رتبه خوبي در مسابقات كسب ميكنم.
- شما به غيراز فعاليت در رشته قرائت قرآن كريم، فعاليتهاي ديگري هم ازجمله حضور در گروههاي تواشيح و مديحهسرايي داريد. از فعاليتهاي ديگرتان هم بگوييد.
من در سال 1367در شهر اروميه به دنيا آمدم و تا به حال در همين شهر و در استان آذربايجانغربي زندگي كردهام. تحصيلكرده رشته فوريتهاي پزشكي هستم و در حال حاضر بهعنوان كارمند دانشگاه علوم پزشكي اروميه خدمت ميكنم. البته در مقطع كارشناسيارشد هم در رشته مديريت تحصيل ميكنم. عضو مجمع قاريان و حافظان اروميه هستم و همانطور كه اشاره كرديد در گروه تواشيح تسنيم اروميه هم فعاليت ميكنم.
- اين نوع سوابق، در كنار مديريت سايت تنغيم كه در حوزه قرائت و تواشيح است، نشان ميدهد كه شما با نغمات موسيقي در زبان عرب هم آشنا هستيد.
بله. به هر حال چند سال است كه در گروه تواشيح و مديحهسرايي در گروه تسنيم اروميه فعاليت دارم و در اثر همين فعاليت، تسلط خوبي بر نغمات موسيقي عرب و آهنگسازي تواشيح بهدست آوردهام.
- مناسب است كه نقبي به گذشته بزنيم تا با فعاليتهاي دوران كودكي و نوجواني شما هم آشنا شويم و بدانيم زمينه چنين موفقيت بزرگ قرآني چطور ايجاد شده است. از چه زماني با قرآن كريم انس گرفتيد و آموزش در رشته قرائت را شروع كرديد؟
معمولا ريشه و اصل موفقيتهاي هر انساني به خانوادهاش برميگردد. اين نكته بهخصوص درباره خانوادههاي ايراني بيشتر ديده ميشود. من هم به جرأت ميتوانم بگويم شوق و علاقه و حمايتهاي مداوم والدينم موجب شد تا بهعنوان قاري قرآن شناخته شوم. البته در كنار آنها برادر بزرگم، حاج بابك وليزاده كه يكي از استادان رشته قرائت است هم نقش زيادي در زندگيام دارد. در فضاي چنين خانواده قرآنياي بود كه وقتي 4ساله بودم قرائت قرآن را شروع كردم. يعني زماني كه هنوز خواندن و نوشتن را نميدانستم چند سوره از قرآن را به كمك والدينم حفظ كرده بودم و همانها را در جلسات قرآن با صوتي كه از استادان قرائت تقليد ميكردم، تلاوت ميكردم.
- آن زمان در جلسات قرآني هم شركت ميكرديد؟
اوايل فقط در خانه و در جمع خانواده تلاوت ميكردم. اما زماني كه پدرم احساس كرد تلاوتم قدري قوي شده است، من را به همراه خودش به جلسات قرآني ميبرد و تشويقم ميكرد تا در جمع مردم تلاوت كنم. خدا را شكر ميكنم كه در خانوادهاي به دنيا آمدم كه از هر لحاظ حمايتم كرده و شرايطي ايدهآل براي پيشرفتم فراهم كرده است.
- شايد كمي دور از ذهن باشد كه در شهرستانها فضاي قرآني اينقدر قوي و پرجاذبه و حرفهاي است كه توانسته كودكي را در آن سن و سال جذب كند.
بله، همينطور است. نهتنها از 20سال قبل كه من در جلسات قرآني در اين شهر حضور داشتم بلكه به اذعان پدرم و ساير بزرگترها، جلسات قرآني در اروميه سابقه بسيار طولانيتري دارد چراكه مردم متديني در اين شهر زندگي ميكنند و تربيت قرآني را هم ميتوان در خانوادهها و همچنين در فرهنگ عمومي مردم اين شهر مشاهده كرد. من هم عمده قرائتهايم را در همين جلسات قرآني ارائه ميدادم. حقيقت هم اين است كه در اينگونه مراسمها بود كه نسبت به ادامه مسير قرائت قرآن تشويق ميشدم.
- در آن زمان بيشتر تلاوت كداميك از اساتيد قرائت را گوش ميداديد و از او تقليد ميكرديد؟
آن دوران عموما قرائتهاي استاد عبدالباسط را گوش ميدادم. در جلسات قرآني هم همان تمرينها را ارائه ميدادم. البته هميشه دوست داشتم كه يك روز بهترين قاري جهان شوم تا مردم همانطور كه از شنيدن صوت استاد عبدالباسط در برابر عظمت خدا خاضع ميشوند، از شنيدن تلاوتهاي من هم ياد خدا در قلبهاي مردم زنده شود.
- اشاره كرديد كه ابتدا فنون مربوط به قرائت قرآن را از برادرتان ميآموختيد. آن زمان در جلسات اساتيد قرائت هم شركت ميكرديد؟
بله. مرحوم استاد عباسي يكي از قاريان توانا و مشهور در شهر اروميه بود كه خانوادهام، من را تشويق ميكردند تا در جلسات ايشان شركت كنم. استاد عباسي در هيئتي تدريس ميكرد كه من هم در آن حاضر ميشدم و هر كسي تعدادي از آيات قرآن را تلاوت ميكرد. بهخاطر دارم كه هر بار تلاوت ميكردم، استاد صدايم ميكرد و آرام در گوشم ميگفت: «برو از داخل جيب كنم كه روي جالباسي آويزان است، شكلاتي بردار.» ميگفت اين جايزه تلاوت زيباي توست. هنوز شيريني آن شكلاتها و بيشتر از آن، شوقي كه هنگام تلاوت در محضر استاد داشتم تا از ايشان جايزه بگيرم را از ياد نبردهام. درواقع شكلاتهايي كه بابت قرائتم از استاد جايزه ميگرفتم شيرينترين تشويقهاي زندگيام بود.
- سابقه حضور در رقابتهاي قرآني شما به چه زماني برميگردد؟
وقتي در جلسات قرآني شركت ميكردم برايم خيلي اهميت داشت كه خودم را با ساير قاريان قرآن مقايسه كنم و بدانم كه قرائتم در چه سطحي است. به همين دليل بود كه نخستين بار وقتي تقريبا 12ساله بودم در مسابقات سراسري قرائت ويژه دانشآموزان شركت كردم و رتبه اول را بهدست آوردم. البته از اين رقابت كه نخستين حضور من در مسابقات قرآني بود هم خاطره بسيار خوبي دارم. چون بعد از اينكه در مسابقات، تلاوت كردم، استاد اربابي كه از استادان بزرگ قرائت بود، من را صدا كرد و پرسيد در كلاس درس كدام اساتيد قرآن شركت كردهام. من هم گفتم كه در كلاس درس همه استادان قرائت در شهرمان شركت ميكنم مثل استاد صولتي و عياري و همچنين استاد ميرقلنج كه بيشتر از بقيه در جلسات آنها شركت ميكنم. استاد اربابي هم من را تشويق كرد و گفت كه «استعداد خوبي داري و اگر به تلاوت ادامه بدهي يك روز رتبه اول قرائت در كل كشور را بهدست ميآوري». اين تشويق زمينهاي شد تا پشتكارم افزايش پيدا كند.
- يكي از نكات اصلي در جلسات قرآني كه شايد عدهاي از آن بيخبر باشند، اين است كه شركتكنندگان علاوه بر يادگيري فنون قرآني، درسهاي اخلاقي مهمي هم از استادان قرآن ياد ميگيرند. در واقع اين يادگيري در اثر انس با قرآن ايجاد ميشود و شاگردان تحتتأثير روحيات اخلاقي استادان قرائت قرار ميگيرند. شما همچنين تجربهاي داشتهايد؟
دقيقا همينطور است. شايد اگر خانوادهها اثر حضور فرزندانشان در جلسات قرآني را ميدانستند و از اهميت تربيت قرآني باخبر بودند، حتما نهضت بزرگي براي حضور كودكان، نوجوانان و حتي بزرگسالان در جلسات قرآني ايجاد ميشد و اين نوع جلسات رونق بيشتري پيدا ميكرد. من هم سالهاي زيادي است كه در جلسات قرائت استاد صولتي در شهر اروميه شركت ميكنم. يكي از نكات بسيار مهم در جلسات ايشان آن است كه علاوه بر يادگيري فنون و نكات مربوط به قرائت قرآن، از لحاظ اخلاقي و رفتاري هم درسهاي بزرگي به ما ميدهد و ميتوانم از ايشان بهعنوان استاد اخلاق هم ياد كنم چون در طول سالها شاگردي كردن و همنشيني با استاد صولتي از نظر اخلاقي هم تحتتأثير ايشان قرار گرفتهام.
در عين حال بايد يادآوري كنم كه در طول فعاليت در حوزه قرآني از محضر استادان ديگري هم استفاده كردهام و هر جا استادي به آموزش فنون مربوط به قرائت ميپرداخت، حتي اگر كيلومترها با من فاصله داشت، خودم را به او ميرساندم. بهعنوان مثال ميتوانم از استاد احمد ابوالقاسمي، استاد مجيد عياري، استاد عليرضا عيوضي، استاد حسن حسينزاده، مرحوم استاد سرهنگ عباسي، استاد حاجمحمد ميرقلنج، استاد رسول سليماني و استاد صمد محمدپور ياد كنم.
- رتبههاي درخشان در كارنامه
حامد وليزاده، نفر اول قرائت در سي و سومين دوره مسابقات بينالمللي قرآنكريم، پيش از اين هم بارها در مسابقات سراسري قرآنكريم رتبههاي برتر را كسب كرده است؛ ازجمله رتبه اول در مسابقات بينالمللي دانشجويان جهان و رتبه اول مسابقات ملي دانشجويان ايران. البته خودش ميگويد: «هر قدر كه برايم ممكن بود در رقابتهاي قرآني شركت ميكردم تا سطح خودم را نسبت به ديگران بسنجم و قرائتم را تقويت كنم. به اين ترتيب در سال1379 در مسابقات سراسري دانشآموزان شركت كردم و رتبه اول را بهدست آوردم». بعد از آن هم رتبه دوم مسابقات سراسري قرائت سازمان اوقاف و امور خيريه در مقطع شكوفهها و رتبه اول مسابقات سراسري بسيج را كسب كرد. همچنين سفرهاي تبليغي يكي از برنامههاي اصلي قاريان و حافظان قرآنكريم است. وليزاده هم تا به حال 2بار سفر تبليغي به كشور عربستان داشته و در عين حال به كشورهاي مالزي، بحرين،هندوستان، گرجستان و تركيه هم براي تبليغ دين اسلام سفر كرده است.
از «گراش» با افتخار
با نفر اول حفظ كل در مسابقات بينالمللي قرآنكريم آشنا شويد
مجتبي فردفاني، نفر اول رشته حفظ كل قرآنكريم در سيوسومين دوره مسابقات بينالمللي قرآنكريم است. او كه سال گذشته رتبه اول مسابقات مرحله كشوري سازمان اوقاف و امور خيريه را از آن خود كرده بود، موفق شد امسال از شهرستان گراش استان فارس در اين دوره از رقابتها شركت كند.
فردفاني متولد 1370 است و در خانوادهاي مذهبي متولد شده و همين موضوع باعث شده كه از دوران كودكيدر جلسات قرآني حضور داشته باشد. او كه قرآن را در مدت يك سال حفظ كرده است، ميگويد: «در دوران نوجواني فنون تلاوت را بهطور مقدماتي ياد گرفتم، بعد از آن هم از طرف خانواده و دوستانم تشويق شدم كه حافظ قرآن شوم، به همين دليل بعد از تمام كردن درسهاي سال دوم دبيرستان، يك سال مرخصي تحصيلي گرفتم و در مؤسسه بيت الاحزان حضرتزهرا(س) كه در شهر استهبان است، حفظ تخصصي قرآن را شروع كردم». به اين ترتيب بود كه فردفاني در سال 1385درحاليكه فقط 16سال داشت، توانست در مدت كوتاهي كل آيات قرآنكريم را حفظ كند.
او آن زمان در رشته رياضي تحصيل ميكرد و رؤياي مهندسي در سر داشت اما وقتي حافظ قرآن شد، مسير زندگياش تغيير كرد و ديگر دغدغهاي جز گسترش فعاليتهاي قرآني نداشت. به اين دليل بود كه وقتي كارش به حضور در رقابت ورودي دانشگاه رسيد به جاي رشتههاي فني، رشته فنون قرائت، تلاوت و كتابت قرآن را انتخاب كرد و در همين رشته در دانشگاهي در مشهد مقدس پذيرفته شد.
فردفاني به يكي از اسرار حفظ قرآن و تأثير آن در تقويت حافظه اشاره ميكند و ميگويد: «نكته جالبي وجود دارد كه همه حافظان قرآن بر آن تأكيد ميكنند و آن اين است كه حفظ قرآن تأثير زيادي در تقويت حافظه دارد. من هم در آن زمان چنين تأثيري را يكباره درك كردم و در اثر آن نهتنها يك سال دورشدن از درس و مشق اثر منفياي در روند تحصيلم نداشت بلكه باعث شد تحصيلات دانشگاهيام را با توان و علاقه بيشتري پيگيري كنم».
البته بايد يادآوري كرد كه حفظ يكساله قرآن كه فردفاني در آن شركت كرده، از سوي بعضي از اساتيد قرآني توصيه نميشود. فردفاني در اينباره ميگويد: «حفظ يكساله قرآن را نميتوان براي همه افراد تجويز كرد چون عدهاي در اين مدت دچار آسيبهايي ميشوند؛ بهعنوان مثال حفظ يكساله بهطور عموم براي كودكان و نوجوانان بسيار مناسب است اما در اينباره بايد به علاقه و پشتكار نوجوان هم توجه شود چون اگر علاقهاي به اين كار نداشته باشد حضور او در دورههاي حفظ يكساله قرآن نتيجه مناسبي نخواهد داشت و در عين حال از درسهاي مدرسه دور ميماند.
حفظ قرآن هيچگونه خللي در تحصيلم نداشت بلكه حافظهام را قويتر و من را مصمم به گسترش فعاليتهاي ديني كرد، به همين دليل فكر ميكنم در آن برهه بهترين تصميم زندگيام را گرفتم كه به سمت حفظ قرآن رفتم چرا كه اگر آن موقع قرآن را حفظ نميكردم شايد هيچوقت ديگر فرصت لازم را براي حفظ نداشتم و نميتوانستم پيشرفت چنداني داشته باشم».
او توصيهاي هم به حافظان قرآن دارد: «حفظ قرآن مقدمه عمل به دستورات قرآن است، بنابراين نبايد تصور كنيم كه حافظ قرآنشدن مرحله نهايي فعاليت قرآني ماست. در عين حال بايد حضور در رقابتهاي قرآني را با رفاقت عجين و سعي كنيم رقيبان قرآني را بهعنوان رفيقان حقيقي، الگوي خود قرار دهيم. همانطور كه در مورد قاريان نمونه سال گذشته، محسن حاجي حسني و حسن دانش كه در حادثه منا به شهادت رسيدند، شاهد بوديم كه رفاقت بسيار صميمانهاي داشتند، هرچند در مراحلي بهعنوان رقيباني سرسخت در مسابقات قرآني فعاليت ميكردند».
- شكست، پلي است به سوي پيروزي
مجتبي فردفاني، نفر اول حفظ كل قرآن در دوره سيوسوم مسابقات بينالمللي قرآن كريم، بعد از تمام كردن حفظ كل قرآن رقابت با ساير حافظان قرآنكريم را شروع كرد. البته او قصد داشت تا با شركت در رقابتهاي قرآني، هم زمينهاي براي تقويت و تثبيت حفظياتش داشته باشد و هم خودش را در مقايسه با ساير حافظان قرآن بسنجد. خودش در اينباره ميگويد: «هميشه اينطور نبود كه در مسابقات قرآني رتبه خوبي كسب كنم. گاهي اوقات اين اتفاق ميافتاد اما گاهي هم ديگران از من بهتر تلاوت ميكردند و حفظياتشان را به خوبي ارائه ميدادند و درنتيجه من هيچ رتبهاي بهدست نميآوردم. اما همين شكستها را پلي به سوي پيروزي ميدانستم و به جاي اينكه افسرده و ناراحت شوم، براي رقابت بعدي تلاش ميكردم كه حفظياتم را بهتر تثبيت كنم تا ملكه ذهنم شود».
او درباره رتبههاي قرآنياش ميگويد: «در سال1390 براي نخستينبار در مسابقات سراسري قرآنكريم شركت كردم اما موفق نشدم رتبهاي بهدست بياورم تا اينكه در سال1391 در رشته حفظ 20جزء قرآن رتبه دوم و در سال1392 هم رتبه اول را كسب كردم».