آنها همچنين ويزاي خودشان را حفظ كردند و به پيمان شنگن هم نپيوستند. انگليسيها از ابتدا خود را جداي از ديگر كشورهاي اتحاديه اروپا ميديدند. اين موضوع شايد تا حد زيادي به فرهنگ انگليسيها بازميگردد. آنها بهدليل سابقه تاريخي و اينكه زماني گفته ميشد آفتاب در سرزمينهاي بريتانياي كبير غروب نميكند، هميشه بهدنبال داشتن يك موقعيت ويژه در ميان اعضاي اتحاديه اروپا بودهاند. فرهنگ آنها همواره با فخر همراه بوده و اين موضوع كه انگليس در كنار كشورهاي كوچك اروپايي در قالب يك سازمان در يك سطح قرار بگيرد، براي مردم اين كشور پذيرفتني نبوده است.
بحث خروج انگليس از اتحاديه اروپا يكي از چالشيترين موضوعات مطرح شده در سطح عمومي در جامعه اين كشور بوده است. موافقان و مخالفان آن در هر دو حزب بزرگ انگليس يعني حزب كارگر و محافظهكار ديده ميشوند. اقتصاددانان انگليسي هم ديدگاههاي متفاوتي در مورد آن دارند. اگرچه بحث خروج از اتحاديه ابتدا از سوي دولت انگليس و ديويد كامرون، نخستوزير اين كشور، مورد حمايت قرار گرفت اما بايد گفت دولتمردان انگليس هميشه بهدنبال كسب يكسري امتيازات ويژه از اتحاديه اروپا بودند تا خروج از آن.
يكي از مشكلات خروج انگليس از اتحاديه اروپا به نوع تعاملات آتي انگليسي با كشورهاي اروپايي بازميگردد. انگليس يكي از مهمترين بازارهاي مالي جهان است و بيشتر معاملات مالي و كالايي دنيا در اين كشور انجام ميشود. از اين منظر، خروج انگليس از اتحاديه هم به ضرر اين كشور است و هم به ضرر ساير كشورهاي جهان و بهخصوص كشورهاي اروپايي.
كشورهاي اروپايي وارد يك بلوك اقتصادي به نام اتحاديه اروپا شده و پذيرفتهاند در معاملات خود با ديگران يك نظام واحد را اعمال كنند. درصورت خروج انگليس از اتحاديه، تعاملات مالي اين كشور بهعنوان يكي از برترين اقتصادهاي منطقه اروپا با اعضاي اتحاديه اروپا مشكلات عديدهاي را بهوجود خواهد آورد.
گفته ميشود كساني كه بيشترين سود را از خروج انگليس از اتحاديه اروپا ميبرند وكلا هستند؛ چرا كه موضوع خروج، نقطه آغاز اختلافات مالي و حقوقي ميان دولت و شركتهاي انگليسي و ديگر كشورهاست.كشورهاي اروپايي طي ساليان سال درگير جنگهاي متعدد بودند؛ در جنگ جهاني اول و دوم هم دوران سياهي را پشت سر گذاشتند اما در نهايت همين كشورها موفق شدند در قالب يك اتحاديه در كنار هم قرار بگيرند و شبيه يك ملت واحد رفتار كنند. درصورتي كه بحث خروج از سوي كشورهاي كوچكتر اتحاديه اروپا مطرح شده بود، دامنه بحثها تا اينجا پيش نميرفت اما درصورتي كه انگليس بهعنوان يكي از قدرتهاي مسلم اقتصادي و نظامي اروپا از اين سازمان خارج شود، هيبت و هيمنه اروپاي واحد فرو خواهد ريخت.
رهبران اروپايي بهدنبال آن هستند كه به هر شكل ممكن، اقتدار اتحاديه اروپا را حفظ كنند و به اين هيمنه ضربهاي وارد نشود. فارغ از نتيجه رفراندوم امروز، درصورتي كه خروج انگليس از اتحاديه اروپا نهايي شود، امروز اروپا با فرداي آن ديگر بهطور حتم يكسان نخواهد بود. كشورهاي ديگري در اتحاديه اروپا هستند كه از ساختار و وضعيت كنوني اين سازمان و دست بالاي برخي از اعضاي آن در تصميمگيريها ناراضي هستند. يونان، پرتغال، اسپانيا و كشورهاي شرق اروپا از اين جملهاند.
چه بسا با خروج انگليس از اتحاديه اروپا ساير كشورها نيز همين ساز را بزنند. خروج انگليس از اتحاديه اروپا مضرات سنگيني بر اقتصاد اين كشور وارد خواهد كرد. بانك جهاني اخيرا در برآوردي اعلام كرده خروج انگليس، حدود 20ميليارد يورو خسارت به اقتصاد اين كشور وارد ميكند. نبايد فراموش كرد كه مردم انگليس اساسا مردمي اقتصادي هستند و شرايط اقتصادي كشورشان در تصميمگيريهايشان بسيار تعيينكننده است. از اين منظرميتوان پيشبيني كرد كه خروج از اتحاديه اروپا در همهپرسي امروز رأي لازم را نخواهد آورد.
- كارشناس مسائل بينالملل