همشهری دو - سارا شهیدزاده: در آیه ابتدایی سوره مبارکه انشراح، صحبت از شرح صدر است.

هنگامي كه خداوند حضرت موسي(ع) را به رسالت برگزيد، نخستين خواسته او سعه صدر بود كه گفت: «رب اشرح لي صدري» پروردگارا! سعه صدر به من عطا كن. ولي پيامبر اسلام بدون درخواست مورد لطف قرار گرفت و سعه صدر را از خداوند دريافت كرد؛ «الم نشرح لك صدرك». شرح صدري كه به پيامبر اسلام داده شد، باعث شد تا آن حضرت در برابر آن همه آزارها، قومش را نفرين نكند.

در تفسير الميزان آمده است كه در سوره مباركه انشراح، خداوند به پيامبر امر مي‌كند به اينكه كمر خدمت در راه خدا ببندد، و به سوي او رغبت كند، و به اين منظور نخست منت‌هايي كه بر او نهاده تذكر مي‌دهد كه يكي از آنها همين شرح صدر(اعطاي سعه صدر) است.

اما آيات 7و8 اين سوره، امري فراگير را تذكر مي‌دهد كه هم براي پيامبر است و هم براي مومنان؛ اين امر، كار و تلاش بي‌وقفه است. به‌ درستي كه مومن حقيقي كه آرمان‌خواه است و واقعيت‌ها را هم مي‌شناسد، هرگز نبايد در هيچ شرايطي احساس انفعال و بن‌بست كند؛ يعني نبايد از آرمانخواهي دست‌برداشت؛ نه در هنگام پيروزي‌هاي شيرين، نه در هنگام هزيمت‌هاي تلخ.

نبايد سختي‌هاي مسئوليت، او را از كار بهتر رها كند و در كارها، سختي‌ها او را از پاي دربياورد. البته گاهي آسان شدن كارها نبايد باعث شود كه دست از مبارزه و تلاش برداشت. بعضي‌ها هستند كه اگر چنانچه جريان كار بر وفق مرادشان باشد و به نقطه موردنظر خودشان برسند، از دنبال كردن آرمان‌ها دست مي‌كشند؛ اين خطاست. «فاذا فرغت فانصب» قرآن به ما مي‌گويد: وقتي اين كار را تمام كردي، اين تلاش را تمام كردي، تازه خودت را آماده كن، بايست براي ادامه‌ كار. اصلا در تلاش مجاهدانه در زندگي و براي داشتن يك زندگي الهي، نقطه بن‌بستي وجود ندارد. پايان مقرر نشده است. انسان بايد بعد از فارغ شدن از هر كار و مسئوليتي، آماده پذيرش مسئوليت ديگر و تلاش و كوشش ديگر باشد. البته كه اين تلاش‌ها بايد جهت الهي داشته باشد؛ «و الي ربّك فارغب». و همچنين بايد همراه با اخلاص باشد. براي توجه به خداوند بايد نهايت تلاش را به‌كار برد. و طبق همين آيه، پيمودن راه خدا بايد عاشقانه و با رغبت باشد؛ چرا كه رغبت‌ها و تمايلات تنها سزاوار اوست نه ديگران.