خیلی زود در ۱۲ سالگی و در آغاز دهه سی و همزمان با دولت محمد مصدق عضو حزب پان ایرانیست شد. بعد از کودتای ۲۸ مرداد به فعالیتهای فرهنگی و روزنامهنگاری رویآورد و در تابستان ۱۳۳۳ کار در مجله فردوسی زیر نظر ناصر نیرمحمدی را آغاز کرد.
در همین سال چاپ چند شعر نو در مجله فردوسی و راهنماییهای اسماعیل شاهرودی و نصرت رحمانی او را با ادبیات نوین فارسی آشنا کرد.
مرگ مادرش در ۱۳۳۷ طی حادثهای در جلوی چشماناش و مرگ پدر در دو سال بعد زندگی مشقتباری را به او تحمیل کرد اما وی توانست با سختکوشی بر مشکلات فایق آید و به دانشگاه برود و همزمان در مجلهٔ فردوسی به مدیریت نعمتالله جهانبانویی و ستارهٔ سینما به سردبیری پرویز نوری به کار ترجمه و انتشار مقالههای سینمایی بپردازد.
در ۱۳۴۰ به دلیل فعالیتهای سیاسی در چارچوب جبهه ملی دو بار دستگیر و در زندان قزلقلعه زندانی شد و بعد از آزادی در سال ۱۳۴۱ در تظاهرات دانشجویی مورد ضرب و جرح شدیدی قرار گرفت.
سال ۱۳۴۳ از دانشکدهٔ حقوق فارغالتحصیل و بلافاصله تحصیل فوقلیسانس مدیریت اداری را آغاز کرد که ناتمام ماند.
در همین سال در مؤسسهٔ تحقیقات اقتصادی با سمت محقق استخدام شد که امکان تحقیق و سفر به مناطق مختلف ایران و انتشار پژوهشهایش در فصلنامه تحقیقات اقتصادی را برایاش فراهم آورد.
در سال ۱۳۴۵ مجمع منتقدان فیلم را بنیانگذاری کرد و در همین سال به عنوان عضو هیئت داوران منتقدان سینمایی در جشنوارهٔ فیلم کودک و نوجوان انتخاب شد.
در ۱۳۴۸ به فرانسه رفت تا مطالعات تخصصی در دورهٔ دکترای سیکل سوم دانشگاه اکس-مارسی، رشته اقتصاد و تبلیغات جهانگردی را پی بگیرد. در همین سال ترجمه نخستین کتاباش را به پایان برد و با بازگشت به کشور در سال بعد، فعالیتهای گسترده و مداوم ترجمه و تألیف را پی گرفت.
بعد از انقلاب اسلامي در بهمن ۱۳۵۷ در چند روزنامه و مجله سرگرم کار شد که در نهایت به سمت ترجمه و تالیف کتاب و ویراستاری برای برخی ناشران شناخته شده از جمله نشر فرزان روز روی آورد.
در کارنامه کاری او بیش از صد کتاب ویراستاری به چشم میآید. همچنین در حوزه تالیف کتابهای فیلم ساختن، درباره سینما،گربه روی شیروانی داغ و ۲۱ فیلم قصه دیگر از مهمترین آنهاست.
در حوزه ترجمه نیز میتوان به آثاری چون جامعه شناسی رادیو و تلویزیون (جان کازنو،انتشارات سروش)، آیین هندو و عرفان اسلامی (داریوش شایگان، نشر فرزان روز)، ایرانیان ، یونانیان و رومیان ژوزف ویسهوفر اشاره کرد.
جمشید ارجمند پس از دو بار جراحی قلب در روز ۲۳ تیرماه ۱۳۹۵ بر اثر عفونت و نارسایی قلبی در بیمارستان شهدای تجریش درگذشت.
برای او ارجنامهای هم به پاس ۴۵ سال نوشتن درباره سینما به کوشش زاون قوکاسیان و حسین رسول اف منتشر شد.
از او دو فرزند به نامهای محمد و لیلا باقی مانده است که لیلا راه پدر را در روزنامهنگاری و نقد فیلم ادامه میدهد.