بسياري از افرادي كه اين روزها بهعنوان مترجم وارد ميدان شدهاند به دلايل مختلف و متنوع در بازگرداندن آثار به زبان فارسي درست عمل نميكنند. قطعا نبايد همه را به يك چوب راند و هستند مترجماني كه درست عمل ميكنند و متن پاكيزه و درستي از كتاب ارائه ميدهند. اما نكتهاي كه به آن اشاره دارم يك رويه كلي است و تا آنجا كه من دنبال كردهام بسياري از ترجمهها خامدستانه و شتابزده هستند و متأسفانه به روح اثر وفاداري نشان نميدهند.
به تعبير دقيقتر اين ترجمهها غيرتخصصي هستند. در مواردي به نظر ميرسد شخص مترجم به زبانهاي مبدأ و مقصد تسلط لازم را نداشته است. نثر و فارسينويسي برخي از ترجمهها نشان ميدهد كه مترجم فاقد توانايي لازم است. البته كه موضوع فقط سواد و بينش مترجم نيست.
وقتي ترجمه هنوز بهمثابه يك حرفه جدي، مستقل و با درآمد كافي تلقي نميشود طبيعي است كه در فضايي غيرحرفهاي شاهد چنين اتفاقهايي باشيم. در مورد برخي كتابها به نظر ميرسد مترجمان به ضرب و زور ديكشنري متنها را ترجمه كردهاند. نگاهي به كتابهاي بازار بيندازيد با نامهاي نامآشنايي مواجه ميشويد كه تعداديشان آثار نويسندههاي برجستهاي را به فارسي بازگرداندهاند. البته كه هر نام معتبري روزگاري گمنام بوده، ولي آنچه اين روزها در عرصه نشر كتاب و ترجمه شاهدش هستيم از شتابزدگي و رفتار غيرحرفهاي حكايت دارد.
البته ما چهرههاي درخشاني هم در عرصه ترجمه داشتهايم. از نجف دريابندري تا ابوالحسن نجفي و سروش جيبي كه هركدام از اين چهرهها ترجمههاي فوقالعاده و بينظيري را برايمان به ارمغان گذاشتهاند. متأسفم كه تعداد اين اساتيد درمقابل افرادي كه بدون تخصص و توانايي لازم وارد اين عرصه شدهاند اندك است.
- نويسنده و كارگردان تئاتر و سينما