این ادعاهای پیرزنی بود که با پاهای لرزان به دادسرای جنایی تهران آمده بود تا درکنار55شاکی زنده دیگر که فریب سارق آبمیوهای را خورده بودند از وی شکایت کند.
از نخستین ماههای پاییز 84 کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت، در جریان سرقتهای مشابهی قرار گرفتند که در آنها زن جوانی با خوراندن آبمیوههای مسموم، دست به سرقت از زنان مسن میزد.
با آغاز بررسیهای تخصصی برای رد زنی زن سارق، تیم تحقیق پلیس دریافت بیشترین طعمههای زن سارق در مناطق امامزاده حسن در جنوب تهران یا بازار شکار شدهاند.
بررسیها نشان میداد زن سارق پس از آنکه خود را بهعنوان پزشک یامأمور بهداشت معرفی میکند به سراغ زنان تنها میرود و به بهانه اینکه حال آنها خوب نیست و دچار ضعف شدهاند به آنها آبمیوههای مسموم میخوراند و سپس طلاهای آنها را به سرقت میبرد، این در حالی بود که بررسیهای اولیه نشان میداد که 2 نفر از قربانیان بعد از خوردن آبمیوههای مسموم جان باختهاند.
در حالی که آمار مالباختگان سرقتهای زنجیرهای به سرعت در حال افزایش بود، کارآگاهان به چهرهنگاری رایانهای زن سارق دست زده و آن را در اختیار تمامی گشتهای پلیس و متولیان امامزادهها قرار داده و به کمین زن پزشک نما نشستند.
به این ترتیب عصر 30 مهر85، زن سارق در اطراف امامزاده حسن شناسایی و بازداشت شد.
این زن که «ایران» نام داشت، در بازجوییهای اولیه دست به انکار سرقتها زد، اما وقتی تصویر او در روزنامهها چاپ شد و 30 شاکی به اداره پلیس رفتند، راهی جز بیان حقیقت برایش باقی نماند و لب به اعتراف گشود.
55 شاکی زنده + 2 جان باخته
با گذشت یک سال از دستگیری زن سارق، در حالی که تعداد شاکیان به 57 مورد رسیده است، حسین اصغرزاده بازپرس دوم دادسرای جنایی روز گذشته به بررسی این پرونده پرداخت.
در این جلسه یکی از شاکیان که زن 60 سالهای بود وقتی در جایگاه قرار گرفت با اشاره به «ایران» گفت: دربازارتهران درحال قدم زدن بودم که ناگهان این زن دوان دوان خود را به من رساند و با معرفی خود بهعنوان پزشک یکی از بیمارستانهای مشهور تهران، به من گفت: رنگم به شدت پریده و باید استراحت کنم.
او به این بهانه من را در روی سکوی کنار مغازهای نشاند و خود وارد یک خواربارفروشی شد ولحظاتی بعد با آبمیوهای به سمت من بازگشت وآن را به من داد تا حالم جا بیاید.
چند دقیقه بعد از نوشیدن آبمیوه، چشمانم سیاهی رفت و وقتی این زن مطمئن شد حتی قادربه فریاد زدن وکمک طلبیدن نیستم، درمقابل چشمانم با یک قیچی بزرگ النگوهای طلایم را برید و با سرقت گوشوارههایم متواری شد.
یک هفته در بیمارستان بیهوش بودم و بعداً پزشکان گفتند ماده بیهوشی بسیار قویای به من خورانده شده است.
بعد ازاین زن، دهها شاکی دیگر نیزبه تشریح نحوه سرقتهای صورت گرفته در منطقه بازار و امامزاده حسن پرداختند، اما متهم تنها شکایت 3نفر از شاکیان را قبول کرد و مدعی شد بقیه شاکیان را به خاطر نمیآورد.
بازپرس اصغرزاده در توضیح این پرونده گفت: 2 نفر از طعمههای این زن، بر اثر مسمویت شدید در بیمارستانهای تهران جان باختهاند.