دكتر سيدمحمد تيجاني سماوي يكي از بزرگترين، مشهورترين و تأثيرگذارترين مستبصران و راه يافتههاي دنياست؛ مردي كه نامش با شيعه جعفري گره خورده و ارادت و توسلهايش به امام جعفرصادق(ع) توفيقهاي زيادي برايش به همراه داشته است. او كه حالا يكي از دشمنان جدي وهابيت است، كتابهاي زيادي در رد اين فرقه ضاله تاليف كرده و در جلسات و كنفرانسهاي بسياري در كشورهاي گوناگون به ايراد سخنراني در زمينه حقانيت شيعهجعفري پرداخته است. همين فعاليتها موجب شده كه وهابيت سعي كند از او تصويري بسازد كه حقيقت ندارد و اين شايعه را بين مردم منتشر كند كه اصلا شخصي به نام تيجاني سماوي وجود خارجي ندارد. بعد از مدتها تلاش براي فراهم كردن زمينههاي اين گفتوگو، فرصتي ايجاد شد تا مردي كه حدود 2ميليون نفر در اثر تحقيقات و سخنان او شيعه شدهاند، از زندگي و فعاليتهايش در نشر مذهب شيعه جعفري برايمان بگويد.
- از مذهب مالكي تا وهابيت
پدر و مادرش اهل كشور تونس بودند و سني مالكي مذهب. اينطور بود كه محمد تيجاني در شهري در جنوب تونس به نام قفصه به دنيا آمد، آن هم در خانوادهاي كه با داشتن تعداد زيادي فرزند، آداب مذهب مالكي را به فرزندانشان آموزش ميدادند. تيجاني كه دوران كودكي و نوجواني خود را طي ميكرد درباره آن بخش از دوران زندگياش ميگويد: «اجداد ما اصالتا اهل كشور عراق و شهر سماوه بودند كه به دلايلي به كشور تونس مهاجرت كردند. به اين ترتيب بود كه من هم همراه خواهر و برادرهايم به مدرسهاي ميرفتم كه زبان آن فرانسوي و عربي بود و با ساير نوجوانان كشور تونس بزرگ شدم. در آن دوران، آداب اسلامي و مذهب سني مالكي تا اندازهاي بين كودكان و نوجوانان آموزش داده ميشد. من هم تقريبا 10سال داشتم كه حافظ قرآن شدم». اما اتفاق ديگري در زندگي تيجاني روي داد، آن هم درست در زماني كه او تقريبا 21ساله بود؛ «از دوران نوجواني و جواني فعاليتهاي اسلامي زيادي داشتم. بر همين اساس بود كه در كنفرانسي مربوط به عربهاي مسلمان شركت كردم كه در مكه مكرمه برگزار ميشد. به اين ترتيب تحتتأثير آموزشهاي وهابيت، از سني مالكي به وهابيت تغيير مذهب دادم و سفرهايي كه به كشورهاي مختلف انجام ميدادم در راستاي تغيير مذهبم بود و طي آنها به تبليغ وهابيت هم مشغول بودم؛ ازجمله اينكه به كشورهاي عربي مانند مصر، لبنان، اردن و سوريه سفر كردم.»
- گرايش به تشيع
محمد تيجاني درباره ميزان آشنايياش با مذهب تشيع در دوران نوجوانياش ميگويد: «وهابيت تبليغات وسيعي داشت كه باعث ميشد ذهنهاي نوپا به سمت آن تمايل پيدا كنند. البته شيعيان هم تلاش ميكردند تا نام مبارك ائمه اطهار عليهمالسلام را زنده نگه دارند اما تبليغات و وسايل ارتباطجمعي فرقه ضاله وهابيت بسيار گسترده بود، به همين دليل عنوان شيعه جعفري و نام مبارك امام صادق(ع) براي من ناشناخته بود و اصلا نميدانستم چرا نام شيعه با نام مبارك آن حضرت پيوند خورده است».
با اين حال مدت زيادي نگذشت تا جواني كه در پي كشف حقيقت، از اين كشور به آن كشور سفر ميكرد، حق را پيدا كند و به مذهب شيعه مشرف شود؛ «يك بار با كشتي در حال سفر بودم. در آنجا مردي از كشور عراق بود كه دانش زيادي داشت. او شيعه بود و اطلاعات بسيار خوب و مفيدي درباره مذهب شيعه و ائمهاطهار عليهمالسلام داشت. ازجمله اينكه در همان سفر ماجراها و نكات بسيار مفيدي را درباره مذهب شيعه جعفري برايم مطرح كرد كه من را با امام صادق(ع) آشنا كرد. نتيجه اين آشنايي برقراري ارتباط با علماي بزرگ شيعه بود كه باعث شد بعد از 3سال تحقيق و گفتوگو، درنهايت علم به حقانيت شيعه، به اين مذهب مشرف شوم.»
تيجاني در دوراني كه درباره مذهب شيعه تحقيق ميكرد بارها با نام مبارك امام صادق(ع) برخورد كرد؛ «در دوراني كه با عالمان بزرگي مانند سيدمحمدباقر صدر، سيدحكيم، سيدخويي، شيخ محمدباقر قرشي، اميرباقر زينالدين و شرفالدين موسوي گفتوگو ميكردم و جواب سؤالاتم را از آنها ميگرفتم، آنها با سعه صدر و بزرگواري به من جواب ميدادند. خوشرويي آنها و بزرگواريشان مثال زدني بود. حين همين گفتوگوها آنها تعداد زيادي از احاديث امامان معصوم عليهمالسلام، بهخصوص احاديث امام جعفرصادق(ع) درباره حقانيت شيعه، آداب اسلامي و بندگي خدا را در كنار كتابهاي مستند و معتبر شيعي به من ميدادند. همان زمان بود كه بهعنوان يكي از جوانهاي وهابي با مذهب شيعه جعفري آشنايي پيدا كردم. هنوز هم بعد از تحمل رنجهاي فراوان در تبليغ مذهب برحق شيعه و 33سال تبعيد و دوري از وطن، ميايستم و از تشيعي كه امام صادق(ع) نشر دادند، دفاع ميكنم.»
و ادامه ميدهد: «درواقع با مطالعه كتابها و نشريههاي شيعيان بر يقين و شناختم نسبت به حقانيت اهلبيت عليهمالسلام اضافه شد و به يقين قطعي رسيدم كه آنها حق مطلق هستند. از مرور ماجراها و اتفاقات سياسي بعد از رحلت پيامبر اسلام(ص) برايم مشخص شد كه اتفاقات سياسي از همان دوران شروع شد و فرقهها و گروههاي متعددي ايجاد شدند. اما از اين ميان، آن گروه كه بر سيره و سنت پيامبر اسلام(ص) پا بر جا ماندند و تمام روشها و منشهاي زندگيشان براساس دستورات اسلام بود، اهلبيت و فرزندان آن حضرت بودند. اما ايجاد گروهها و فرقهها با ايجاد اختلافاتي ميان مسلمانان و سلف و صحابه همراه بود. اين مناظرات باعث شد كه يقين من بر درستي و حقانيت شيعيان امام جعفرصادق(ع) بيشتر شود».
- تهمتهايي كه به شيعه روا نيست
تيجاني نكات بسياري را مطرح ميكند كه نشان ميدهد دشمنان اسلام، بهخصوص وهابيت قصد تخرييب چهره شيعه را دارند، ازجمله اينكه ميگويد: «يكي از نكاتي كه من و بسياري از مردم سني مذهب را از تشيع دور كرد اين است كه بعضي مسئولان و بزرگان سني و بهخصوص علماي مصري اين باور غلط را در ذهن مردم ايجاد كردهاند كه شيعيان معتقد هستند حضرت علي(ع) از سوي خداوند متعال به رسالت مبعوث شد اما جبرئيل(ع) در انتقال وحي دچار اشتباه شد و آيات قرآن و پيام خداوند را بر حضرت محمد(ص) نازل كرد. مانند اين تلقينهاي بياساس در ميان عدهاي از سنيها وجود داشته و دارد و همين موضوع است كه آنها را از شيعه دور ميكند. درواقع رهبران آنها ميخواهند با القاي اين نوع تفكرات نادرست، پيروان خود را از دست ندهند و بتوانند همچنان بر آنها حكومت كنند چون اگر مردم حقانيت شيعه را بشناسند و باور كنند، عليه حكومتهاي خود قيام ميكنند و اين همان موضوعي است كه آنها از آن هراس دارند». او ادامه ميدهد: «در كتابي كه نوشتم با عنوان «الشيعهمعالسنه» گفتم اهل سنت واقعي شيعه است چون شيعه به سنت رسول خدا(ص) عمل ميكند، نه ديگران.»
- زندگي تيجاني در يك نگاه
دكتر سيدمحمد تيجاني سماوي را بهعنوان يكي از بزرگترين و مشهورترين راهيافتهها دردنيا ميشناسيم اما خوب است با مسير زندگي او هم آشنا شويم تا بتوانيم نقاط عطف زندگي و حقيقتيابياش را تشخيص بدهيم. او در سال 1315هجري شمسي در كشور تونس به دنيا آمد؛ آن هم در خانوادهاي كه اهل سنت بودند و گرايش مالكي داشتند. خانواده او از نسل سيدابراهيم مجاب هستند و درنتيجه ميتوان دكتر تيجاني را از نسل امام موسي كاظم(ع) دانست. البته اصليت خانوادگي او به كشور عراق برميگردد و خودش تأكيد ميكند كه« اجداد ما در گروه عراقيهايي بودند كه در زمان عباسيان از ترس اينكه كشته شوند، از كشور خودشان به سمت شمال قاره آفريقا مهاجرت كردند».
گرايشهاي ديني و اعتقادي در دكتر تيجاني از همان دوران كودكي بروز پيدا كرد؛ فقط 10سال داشت كه بخش زيادي از قرآن كريم را حفظ كرد، در مراسم ديني اهل سنت حضور مداوم داشت و هنوز جوان بود كه امامجماعت شهر محل سكونتش شد. حج تمتع را هم در همان سالها بهجا آورد. اما روحيه حقيقتطلبي او توسط وهابيت مورد سوءاستفاده قرار گرفت چراكه تيجاني جوان را به فرقه ضاله وهابيت راهنمايي كردند و او آنقدر در اين فرقه وارد شد كه گاهي آن را تبليغ ميكرد.
عمر حضور او در جمع وهابيون بسيار كوتاه بود چراكه خيلي زود در يكي از سفرهاي خود با يكي از استادان دانشگاه عراق به نام منعم آشنا شد و از طريق او شيعهجعفري را شناخت اما از آنجا كه بزرگان وهابيت مطالب كذب و غلطي را درباره شيعيان به پيروان خود القا كردهاند، تيجاني هم تحت همان آموزهها ابهامات و شبهههاي زيادي درباره مذهب تشيع در ذهن داشت تا اينكه به عراق سفر كرد و با علماي شيعه مناظرههايي انجام داد. آيتالله سيدمحمدباقر صدر، آيتالله سيدحكيم، آيتاللهسيدخويي، شيخ محمدباقر قرشي و امير باقر زينالدين ازجمله علمايي بودند كه به پرسشها و شبهههاي تيجاني با سعهصدر جواب ميدادند. در نتيجه همين مناظرهها بود كه او در سن 24سالگي با مذهب شيعه آشنا شد و حقانيت اهلبيت عليهمالسلام برايش به اثبات رسيد و به يقين تبديل شد.
تيجاني كه داراي مدرك دكتري بينالمللي در رشته تخصصي تاريخ و مذاهب اسلامي از دانشگاه سوربن فرانسه است، درباره تشرف به شيعه جعفري ميگويد: «مشرف شدن به مذهب تشيع براي من دردسرها و گرفتاريهايي هم به همراه داشت چراكه بهدليل اين اتفاق، مدت 33سال از كشورم تبعيد شدم و از سرزميني كه در آن به دنيا آمده و بزرگ شده بودم دور شدم». به اين ترتيب است كه تيجاني ناگزير ميشود 20سال در كشور فرانسه زندگي كند و 25سال هم در آمريكا ساكن باشد تا بتواند اصول شيعي و فقه امامصادق(ع) را به مردم آموزش بدهد.
اما نهايت بركت زندگي او كه رنجها و سختيهايي هم به همراه داشت، تاليف چندين جلد كتاب و حضور در مجالس و كنفرانسهاي اسلامي است كه طبق آمار غيررسمي موجب شده حدود 2ميليون نفر به مذهب تشيع مشرف شوند. امروز دكتر تيجاني 6 فرزند دارد؛ 2پسر به نامهاي شرف و محمدعلي و 4دختر به نامهاي اشراف، ناحد، صفا و مروه. 10نوه و 6 نتيجه هم دارد كه در كشورهاي فرانسه، آمريكا و تونس زندگي ميكنند.
- كتابهاي خواندني تاليف دكتر سيدمحمد تيجاني
خيليها دكتر سيدمحمد تيجاني سماوي را با كتابهايش ميشناسند. شايد شما هم كتاب «آنگاه هدايت شدم» را خوانده باشيد؛ كتابي كه ابتدا با نام عربي «ثم اهتديت» منتشر شد و از آنجا كه نكات بسيار مهمي درباره اثبات شيعه جعفري داشت، به فارسي هم ترجمه شد. خودش درباره اين اثر ميگويد: «كتاب معروف «ثم اهتديت» ، نخستين كتابي است كه درباره مشرفشدن به شيعه نوشتهام و اين كتاب تا بهحال به 14زبان دنيا ترجمه شده است».
به اين ترتيب ميتوان نتيجه گرفت كه تاليف كتاب، يكي از فعاليتهاي اصلي دكتر تيجاني است. كتابهايي ازجمله آنگاه هدايت شدم، همراه با راستگويان، اهلبيت كليد مشكلها، اهل سنت واقعي (در 2جلد)، دعوتكننده به سوي خدا را اجابت ميكنم، از آگاهان بپرسيد، اول مظلوم عالم، راه نجات و سفرها و خاطرات، ازجمله آثار اين محقق و مبلغ بزرگ است.
يكي از آثار بزرگ، مهم و اثرگذار دكتر تيجاني كتاب همراه با راستگويان است كه در آن با استفاده از احاديث اهل سنت، حقانيت شيعه را ثابت كرده است. درواقع در اين كتاب شما ميتوانيد عقايد شيعيان را كه مورد سؤال و اشكال اهل سنت قرار گرفتهاند بخوانيد و جواب اشكال اهل سنت را هم دريافت كنيد. به اين ترتيب كتاب همراه با راستگويان را ميتوان كتابي در اثبات حقانيت شيعه امام صادق(ع) دانست. بهعنوان مثال اهل تسنن درباره مهري كه شيعيان بر آن سجده ميكنند اشكال ميگيرند و از اهل تشيع انتقاد ميكنند كه آنها بر خاك سجده ميكنند يا براي خاك سجده ميكنند. تيجاني در اين كتاب، از كتاب صحيح مسلم و صحيح بخاري حديثي آورده كه پيامبر اسلام(ص) تقريبا مُهري ساخته بودند كه بر آن سجده ميكردند و آن حضرت اصحاب خودشان را منع ميفرمودند كه بر حصير يا مقداري از لباس خودشان سجده كنند.
نكته جالب در مورد عقايد تيجاني، تحقيقات اوست كه باعث شده در مطالعه كتابهايش يقين پيدا كنيد. آنطور كه خودش ميگويد: «بسياري از شيعيان در خانوادههاي شيعي به دنيا ميآيند اما براي من اينطور نبود. بعد از سالها مطالعه و تحقيق و گفتوگو و مناظره با عالمان ديني حجت بر من تمام شد و حقانيت شيعه برايم به اثبات رسيد. پس شيعهاي كه امامصادق(ع) آن را آموزش ميدادند را از طريق علم درك كردم، به همين دلايل بود كه وقتي حقيقت را پيدا كردم و شيعه شدم، به نوشتن كتابهايي در اين زمينه مشغول شدم تا علمي را كه در نتيجه سالها تحقيق و گفتوگو با عالمان اسلامي دريافت كرده بودم، به مردم با دينها و مذهبهاي گوناگون انتقال دهم».
- تبليغ در كشورهاي گوناگون
تيجاني كه حالا بيشتر از 80سال سن دارد، با عصاي چوبياش به كشورهاي زيادي سفر ميكند؛ سفرهايي كه جنبه تبليغي دارد. دغدغه اصلي او نشر و گسترش مذهب شيعهجعفري در دنياست تا همه مردم بدانند و يقين پيدا كنند كه مذهبي كه امامصادق(ع) پايههاي آن را بازترميم كردند، بهترين سبك زندگي را به مردم آموزش ميدهد و عامل نجات و رستگاري دنيا و آخرتشان است، به همين دليل است كه آشنايي زيادي با اصول تبليغي و همچنين حقانيت شيعه دارد. تيجاني در اينباره اينطور شرح ميدهد كه «آشنايي با سبك زندگي امام جعفرصادق(ع) كمك زيادي براي معرفي اسلام ميكند. در عين حال از آنجا كه امام جعفر صادق(ع) فعاليتهاي تبليغي وسيعي داشتند، لازم بود كه با شيوههاي آن حضرت و سبك زندگيشان آشنا ميشدم تا در كنار يادگيري اصول فقهي، بتوانم در تبليغ اسلام موفق باشم. البته براي اين شناخت كتابهاي زيادي مطالعه كردم و با عالمان و دانشمندان ديني زيادي هم بحث و گفتوگو كردم تا شيوههاي تبليغي آن امام بزرگ را بشناسم و بتوانم آنها را در فعاليتهايم بهكار بگيرم؛ هرچند كه هنوز هم نميتوانم ادعا كنم ايشان را بهطور كامل شناختهام و به همين دليل است كه همچنان در عين تبليغ شيعه جعفري، در حال يادگيري اصول درسي و سبك و سيره زندگي امام صادق(ع) هستم». حضور در دانشگاهها، مراكز اسلامي، همايشها و جلسات گفتوگو بين اديان و فعاليتهاي فرهنگي در زمينه ترويج و تبليغ اسلام ازجمله فعاليتهاي دكتر تيجاني در اين روزهاست. خودش ميگويد: «بزرگترين و اساسيترين اصولي را كه ميتوان از سيره امام صادق(ع) بهعنوان پايهگذار شيعه جعفري و ترميمكننده اساس دين ياد گرفت، اين است كه آن حضرت تمام زندگي را چه از لحاظ زماني و چه از لحاظ امكانات و موقعيتها صرف دين اسلام كردند و بهشدت دغدغه اين كار را داشتند. همين نكته است كه باعث شده من هم با وجود كهولت سن، بازهم در مسير تبليغ مذهب تشيع كه به نام مبارك امام جعفر صادق(ع) مزين شده، خسته نشوم و از پا ننشينم.»
- شيعه جعفري، مذهب نيست بلكه اصل اسلام است
ميگويند امام صادق(ع) پايههاي مذهب تشيع را بازترميم كردند اما درستتر آن است كه بگوييم آن حضرت، اسلام حقيقي را به جهان نشان داده و اصول اساسي اسلام را يكبار ديگر به مردم آموزش دادند و تبليغ كردند. دكتر تيجاني كه سالها براي شناخت اسلامي كه امام صادق(ع) آن را به درستي و بهطور كامل بازنشر دادند وقت گذاشته، در اينباره ميگويد: «نبايد تشيع را صرفا يك مذهب خاص بدانيم چون تشيع، خود اسلام است. آن اسلامي كه پيغمبر اسلام(ص) آن را تبليغ فرمودند، از سوي حضرت اميرالمؤمنين(ع) به نسلهاي بعدي منتقل شد و اين روند در ميان ائمه اطهار عليهمالسلام تداوم داشت. امام جعفرصادق(ع) نيز با توجه به اتفاقاتي كه قبل از امامت ايشان روي داده و آسيبهايي كه بر پيكره اسلام وارد شده بود، يكبار ديگر مفاهيم اصيل و ناب اسلامي را بازنشر فرمودند».
او تصريح ميكند كه «وقتي ميگوييم مذهب تشيع، عدهاي دچار ترس ميشوند. بايد بدانيم كه فقط يك اسلام بود كه پيغمبر اكرم(ص) آن را تبليغ فرمودند. اين همان اسلامي است كه توسط امامان معصوم عليهمالسلام و ازجمله امامصادق(ع) نشر پيدا كرد. بنابراين در اسلام هيچ مذهب خاصي وجود ندارد. همه يك كلام است و همانطور كه امام صادق(ع) هرگز اين مطلب را مطرح نفرمودند كه اين مذهب من است بلكه اسلام را تبليغ كردند، ما هم بايد بدانيم آنچه بهعنوان آموزههاي شيعهجعفري مطرح ميشود عين اسلام ناب و حقيقي است و نه يك شاخه از آن».