پيروزي انقلاب اسلامي ايران راه را براي شيعيان اين كشور باز كرد تا بتوانند بيشتر در مورد اين مذهب مطالعه كنند و از آموزههاي آن بهره ببرند. پاي صحبتهاي محمد شيرازسكاف نشستهايم كه اهل سريلانكا و جزو جامعه شيعه اين كشور است. او پيش از هر چيز در مورد نامش ميگويد كه شايد براي ايرانيها عجيب بهنظر برسد اما در سريلانكا اينطور نيست چون تعداد زيادي از آدمها، «شيراز» نام دارند و آنجا اسم متداولي است. ميگويد ريشه اين اسم ايراني است اما معلوم نيست چطور به اين كشور راه پيدا كرده و باب شده. ميگويد تا به حال در 4سفري كه به ايران داشته، شهر خودش، شيراز را نديده! محمد شيرازسكاف، پس از بازنشستگي به پيشنهاد پسرعمويش تجارت نفتخام و چاي را پيشه كرده. او از اينكه چگونه به مذهب شيعه گرايش پيدا كرده ميگويد. همچنين از علاقه شخصياش به انقلاب اسلامي ايران حرف ميزند. سكاف سالها در كشورهاي آلمان و انگلستان زندگي كرده و يك مرد بينالمللي است.
- گرايش به مذهب شيعه
سكاف ميگويد كه در خانواده آنها و از بين 11خواهر و برادرش هيچ كدام پيرو مذهب شيعه نيستند. پيروزي انقلاب اسلامي ايران نخستين جرقه را براي گرايش به مذهب شيعه در دل او روشن ميكند چرا كه با اين انقلاب به يك امت اسلامي اميد پيدا كرده و سعي ميكند از آن الگو بگيرد. او ميگويد: پس از انقلاب كمكهايي از سوي بخش فرهنگي جمهورياسلامي ايران به جامعه شيعه اين كشور ميرسيده كه باعث شده آگاهي افراد در مورد اين مذهب افزايش پيدا كند. سكاف از تصور خودش و عموم اهل سنت در مورد مذهب شيعه صحبتهايي ميكند. او قبل از گرايش به اين مذهب فكر ميكرده كه مردم شيعه به امامعلي(ع) توجه بيشتري نسبت به پيامبر(ص) نشان ميدهند اما با آموزههايي كه از مبلغين شيعه فراميگيرد متوجه ميشود كه اينطور نيست. ميگويد: بعدها ديدم صلوات بر محمد(ص) و آلمحمددر مسجدهاي شيعه بسيار بيشتر از مساجد اهل سنت است. با تفكر و تعمق در آيات قرآن و كتب مذهب شيعه، برخي از تصورات غلط در او از بين ميرود. ميگويد: مردم اهل سنت بر اين باورند كه شيعيان قبور معصومين را پرستش ميكنند اما اگر كمي مطالعه كنند متوجه ميشوند كه اين در واقع احترام است نه پرستش.
- علاقه به انقلاب اسلاميايران
زمان پيروزي انقلاب اسلامي ايران، سكاف ۲۸ سال سن داشته و از طرفداران آن بوده و چيزي كه بهطور شخصي براي او بيش از هرچيز در مورد اين انقلاب جذابيت داشته ايده رهبري جامعه اسلامي بودهاست. ميگويد: باقي كشورهاي اسلامي رهبرهاي مختلف سياسي دارند و اين ممكن است باعث شود كه افراد نتوانند تصميم بگيرند از چهكسي پيروي كنند اما در اينجا تنها يك نوع رهبري اسلامي وجود دارد كه ميتوان با تكيه و پيروي از او راهي مشخص را در پيش گيرند. سكاف، رهبر جامعه اسلامي را به شكل ناخدايي براي كشتي اسلام ميداند. او ميگويد: من هميشه سؤالات زيادي در مورد مسائل مذهبي داشتم كه براي آنها جوابي پيدا نميكردم اما با كمك، هدايت و راهنمايي انقلاب ايران و مبلغين آن توانستم پاسخ سؤالاتم را دريابم. سكاف همچنين به كمك آموزههاي انقلاب اسلامي ايران و منابعي كه در اختيار شيعيان دنيا قرار دادهاست توانسته در مورد مسائلي چون شهادت امامحسين(ع) كه در جامعه اهل سنت تنها بهعنوان يك مسئله سياسي مطرح ميشود، به درك و تصور درست دست پيدا كند. او ميگويد: از ابتداي انقلاب اسلامي فكر ميكردم در اين انقلاب سيستمي وجود دارد كه ميتوانم در آن جاي بگيرم.
- ماجراي حج و عامالفيل!
سالها قبل از شيعه شدن، سكاف به حج ميرود. او پيش از سفر كتاب حج دكتر علي شريعتي را خوانده و تحتتأثير تصوير متفاوتي كه در اين كتاب از موضوع حج ارائه شده قرار ميگيرد. او درست همزمان با حوادث حج در مرداد۶۶، در مكه بوده و شاهد كشتار حجاج بوده است. اين حادثه براي سكاف كه درست پشت خطوط پليس ايستاده بوده و ماجرا را از نزديك مشاهده ميكرده، مثل تلنگري عمل ميكند و آن را بهعنوان نقطه عطفي در تغيير نگرشاش به نظامهاي مختلف در اسلام ميداند. ميگويد: من به چشمهاي خود ديدم كه چطور به مسلماناني كه در حال تظاهرات عليه مشركين بودند حمله شد. سكاف پس از اين حادثه به همراه دوستان سريلانكايي به جده ميرود و آنجا پاي صحبتهاي امامجمعهاي مينشيند كه ماجراي حجاج شركتكننده در تظاهرات برائت از مشركين را با سوره فيل مقايسه كرده و آنان را به سپاهيان ابرهه تشبيه ميكند. اين مقايسه غلط حسابي او را دگرگون كرده و باعث تمايل هر چه بيشتر او به مذهب شيعه ميشود. آن حج در واقع چون تير خلاصي بوده كه ايمان او را به شيعه تقويت ميكند. يك سال پس از اين حادثه، سكاف براي شركت در كنفرانس جهاني اهلبيت به ايران ميآيد و براي نخستين بار به زيارت امام رضا(ع) ميرود.
- با جوانهاي خانواده
ميگويد ترجيح ميدهند در مورد مسائل مذهبي با پدرو مادر اهل سنت خود گفتوگو نكنند و بهعنوان يك خانواده به مسير خود ادامه بدهند. سكاف از ابتداي انقلاب اسلامي ايران از طرفداران مذهب شيعه بوده و در سال ۱۹۸۶ ميلادي به آن گرايش عملي پيدا ميكند اما تقيه پيشه كرده و اين موضوع را تا سال ۱۹۹۶ با هيچكس حتي اعضاي خانوادهاش در ميان نميگذارد. پس از آنكه در اين سال سريلانكا را ترك ميكند با جامعهاي از تركها و لبنانيهاي شيعه در آلمان آشنا شده و بهصورت آزادانه اين مذهب را دنبال ميكند. او پس از سالها، حالا ديگر وقتي در جمع خانواده قرار ميگيرد در كمال آرامش به شيوه شيعيان، نماز را بهجا ميآورد و كسي هم به او خرده نميگيرد. او ميگويد: گاهي جوانان فاميل از او در مورد مذهب شيعه سؤالاتي ميكنند و او سعي ميكند پاسخ تمام آنها را بهطور كامل بدهد اما وقتي با والدين خود وارد صحبت ميشود آن بحث ديگر ادامه پيدا نميكند. سكاف اما با خانواده كوچك خود مسئلهاي اينچنيني ندارد. او هنوز فرزندي ندارد اما به تازگي با بانويي سريلانكايي ازدواج كرده كه 2فرزند دارد. همسر او در قم تحصيل كرده و يك شيعه است. آنها حتي صاحب يك داماد كانادايي شيعه هم هستند و همگي با هم يك خانواده بينالمللي شيعه را تشكيل ميدهند.
- از ديد يك مسافر
سكاف تا به حال 4بار به ايران سفر كرده. ميگويد: احساس كرده كه ايران با وجود تحريمهاي چند سال اخير توانسته از لحاظ اقتصادي مقاومت كند و به حيات خود ادامه دهد. او با سفر به ايران توانسته 4بار به زيارت امام رضا(ع) رفته و ارتباط عميقي با اين امام شيعيان و نيز امام زمان(عج) برقرار كند. سكاف ميگويد: به ديد يك مسافر، ايران براي سفر نسبت به اروپا و آمريكا اصلا كشور گراني نيست، به شرطي كه برخي چيزها را رعايت كني؛ بهويژه در مورد غذا خوردن كه در رستورانهاي لوكس، غذا قيمت بالايي دارد اما حملونقل در ايران هميشه ارزان است. او كه به دنبال تجارت چاي و محصولات نفتي در ايران است، ميگويد: تجارت نفتي با ايران واقعا جذاب است. او تأكيد ميكند كه نگاه امثال او بهعنوان اقليت شيعه در كشور سريلانكا هميشه به ايرانيان بوده تا بتوانند از روالي كه آنها در كشورشان و در مورد روش زندگي دارند ايده بگيرند. ميگويد: اميدوارم مردم ايران بيشتر پيشرفت كنند تا جامعه شيعه بتواند همچنان از آنها الهام بگيرد. او البته تأكيد ميكند كه اوايل كه به ايران سفر ميكرده تعداد آدمهايي كه دوست داشته از آنها الگو بگيرد بسيار بيشتر بودهاند اما حالا احساس ميكند جمعيت اين افراد كم شده و چيزهايي چون صداقت، مهرباني و اخلاق خوب در مردم كمي كمرنگ شده است.
نظر شما