بسياري از مسئولان بهنظريهپردازي پرداختهاند، ستاد بحران تشكيل دادهاند، دست بهكار شدهاند و در همان نخستين قدم، آخرين و خطرناكترين روش مبارزه را درپيش گرفتهاند؛ يعني سمپاشي گسترده جنگلهاي هيركاني!
اين شبپره متعلق به خانواده Crambidae و در اصل بومي كشورهاي شرق آسياست ولي در يك دهه گذشته در بيشتر كشورهاي اروپايي و نيز در تركيه مشاهده شده است. اين شب پره كه فقط از گونههاي زينتي و وحشي شمشادها تغذيه ميكند، ظاهراً توسط گياهان وارداتي از چين به اروپا راه يافته و درتمام منطقه مديترانه گسترش يافته است.
در كشور آلمان اگرچه، در سالهاي اوليه حضورش بهشدت طغيان كرد و بهگونه شمشاد جنگلي خسارت زد، ولي در سالهاي بعد جمعيتش به حالت تعادل درآمد و اكنون همچون مهماني دائمي در ميان تنوع زيستي اين كشور جا خوش كرده است. آلمانيها حتي يك قطره سم هم براي مبارزه با اين مهمان ناخوانده مصرف نكردند. آنها ميديدند كه اينگونه آفت تمام برگهاي شمشادها را ميخورد و از گياه بهجز ساقه چيزي برجاي نميگذارد ولي نيك ميدانستند كه اين حشره برگخوار است و نه ريشه يا ساقه خوار و لذا سبب مرگ گياه نخواهد شد. بنابراين فصل بعد دوباره شمشادها جوانه ميزنند و صاحب برگ و بار ميشوند.
آلمانيها خوب ميدانستند كه سمپاشي، خاك را آلوده ميكند. سموم (بهويژه سموم سيستميك و نئونيكوتينوئيد) تا سالهاي سال در خاك باقي مانده و بهجز نابود كردن باكتريهاي خاك، حشرات مفيد را نيز نابود ميكنند. از جمله اين حشرات مفيد، زنبورهاي ريزي هستند كه دشمن طبيعي بسياري از حشرات آفت ديگر هستند؛ زنبورهايي كه وقتي از بين بروند، بهجاي يك آفت، دهها آفت ديگر طغيان خواهد كرد و البته آلمانيها نيك ميدانستند كه سموم بهجز همه اين اثرات مخرب روي طبيعت، آبهاي سطحي و زيرزميني را نيز آلوده ميكنند و علاوه بر اثرات بد آبهاي آلوده روي سقط جنين، عامل سرطان نيز خواهند بود. ما اكنون با همان آفت مواجهيم. آيا سمپاشي راهكار مقابله با اين آفت است يا روشهاي مبارزه بيولوژيك؟ ما به جنگ چه چيزي رفتهايم؟ قيصريه را بهخاطر يك دستمال به آتش نكشيم.
توضيح همشهري: آفت وارداتي شبپره برگخوار از اواخــــــــــر ارديبهشتماه بين شمشادهاي اطراف هتل خزر چالوس مشاهده شده؛ اكنون شمشادهاي گيلان را هم فراگرفته و در رضوانشهر و بخشهاي كوچكي از جنگلهاي آستارا نيز مشاهده شده است.