البته هر كه مظلوم نبود لزوما اينگونه نيست كه ظالم باشد؛ چرا كه امام، ظالم نميشود. امام در يك زمان مظلوم و زماني ديگر مقتدر است و در اين ميان آنها كه در آستانه ظهورهستند بايد براي امامي مقتدر جهاد و تلاش كنند. اصلا كسي كه ظرفيت اقتدار و شمشيرزدن امامش را ندارد و نميتواند ببيند كه امامش بر همه چيز مسلط است، آماده ظهور حضرت نيست؛ چرا كه او بد عادت شده است و تنها براي امامي كه مظلوم است ميگريد و براي او جان بر كف است. بنابراين يكي از وظايف مهم منتظران در آستانه ظهور اين است كه اين معرفت، ظرفيت وكشش را در خود ايجاد كنند كه بتوانند از اين پس يك امام مقتدر كه شمشير بهدست عليه دشمنان است را ببينند.
بهعنوان مثال در اوايل اسلام، پيامبرگرامي اسلام در بازار شتري به 400 دينار خريدند، پول را به شتربان دادند و شتربان پول را گرفت و چرخي زد وگفت: هان بله بفرماييد.آقا فرمود پول را دادم شتر را بده. شتربان گفت: سندتان؟ گفت: شاهد داريد؟ شما گفتيد مومن در تجارت بايد سند يا شاهد داشته باشد. همان موقع 2 نفر از اصحاب پيامبر رسيدند، پيامبر جريان را به آنها گفت. اين دونفر گفتند شتربان راست ميگويد، پيامبر شما كه سندي نداري؛ اتفاقا اميرالمومنين علي بن ابي طالب(عليهالسلام) از راه رسيدند. آقا جريان را به ايشان فرمودند. سپس حضرت علي(ع) سه مرتبه فرمودند: يا شتر يا پول را به حضرت بده و بعد از سه دفعه علي(ع) شمشير را درآوردند وگردن آن شترفروش را زدند.
سر كه افتاد دستش از بند شتر آزاد شد، امام علي(ع) فرمودند يارسولالله اين شتر مال شماست و بعد اميرالمومنين توضيح دادند كه ما شما را امين وحي الهي ميدانيم. كسي كه به شما بگويد دروغ ميگوييد يعني مرتد شده و حكمش مرگ است. آري بد نيست كه گاهي گوشههايي از جلوههاي اقتدار اهلبيت(ع) را هم ببينيم تا مگر تلنگري شود براي زدودن زنگار غفلت از فكر و ذهنمان؛ فكر و ذهني كه شايد فقط بهدنبال امامي مظلوم ميگردد براي گريه كردن.