اين مرد وقتي متوجه شد پليس به پدرش شك كرده است، براي او نيز پاپوش درست كرد تا هم از برادرش انتقام بگيرد و هم به اختلافات با پدرش پايان دهد.اوايل مرداد امسال مأموران پليس آبادان باخبر شدند 2كودك 7و 4ساله به نامهاي آتنا و ابوالفضل به طرز مرموزي گم شدهاند. پدر 37ساله آنها ميگفت كه بچههايش براي بازي از خانه خارج و پس از آن ناپديد شدهاند. هيچ ردي از كودكان گمشده نبود و با گذشت زمان، اين فرضيه كه آنها قرباني حادثهاي مرگبار شدهاند مدنظر قرار گرفت.
مرد 37ساله ميگفت كه به پدرش مشكوك است و شايد او نقشي در ناپديد شدن كودكانش داشته باشد. اين مرد توضيح داد كه از مدتي قبل و بهخاطر ازدواج دوم پدرش با او اختلاف داشته و حتي با هم درگير شده بودند. به همين دليل حدس ميزند او براي انتقامجويي نوههايش را ربوده و بلايي سرشان آورده است.
با اظهارات اين مرد، پدر او بازداشت شد اما گفت كه بيگناه است و خبري از سرنوشت نوههايش ندارد. 4روز از ماجراي گم شدن آتنا و ابوالفضل ميگذشت كه اتفاق هولناكي رخ داد. درحاليكه پدربزرگ بچهها در بازداشتگاه بسر ميبرد، همسر دوم او با پليس تماس گرفت و خبر از كشف استخوانهايي در حوض خانهشان داد. تيمي از مأموران راهي آنجا شدند. در حياط خانه حوض كوچكي بود كه پتويي خونآلود در آن وجود داشت و داخل پتو قطعات و بخشهايي از اجساد 2كودك به چشم ميخورد.
ماموران كه حدس ميزدند اجساد متعلق به دو كودك ناپديد شده باشند، آنها را براي آزمايش دياناي به پزشكي قانوني منتقل كردند. از سوي ديگر تحقيقات نشان ميداد كه پتوي حاوي اجساد را ساعتي قبلتر فردي داخل حوض خانه انداخته و گريخته است. اما اين فرد چهكسي بود؟
پليس در ابتدا حدس ميزد پدربزرگ قربانيان در اين جنايت دست دارد و كسي كه اجساد را در حوض خانهاش رها كرده، احتمالا همدست اوست. به همين دليل بازجويي از اين مرد از سر گرفته شد اما او همچنان مدعي بود كه بيگناه است و در قتل نوههايش نقشي ندارد.
- سرنخ مهم
بازجويي از اين مرد ادامه داشت اما وي همچنان سكوت كرده بود. از سوي ديگر مأموران بهدنبال فردي بودند كه اجساد را در حوض خانه رها كرده بود. آنها در جريان تحقيقات تخصصي به عموي قربانيان مشكوك شدند. اين مرد هر روز به اداره آگاهي سر ميزد و درباره پرونده ميپرسيد و اينكه ردي از قاتل برادرزادههايش پيدا شده يا نه؟ همين پرس و جوهاي او شك مأموران را برانگيخت و وي بازداشت شد. مرد جوان تحت بازجويي قرار گرفت و وقتي مأموران از او درباره رابطهاش با برادرش پرسيدند، حرفهاي ضدو نقيضي به زبان آورد كه شك پليس را بيشتر كرد. به همين دليل بازجوييها ادامه يافت تا اينكه او راز قتل برادرزادههايش را فاش كرد.
- انتقام سياه
مرد جوان گفت: از مدتها قبل بر سر مسائل و اختلافات خانوادگي از برادرم كينه به دل داشتم؛ حتي تصميم گرفته بودم براي انتقامجويي از او به همسرش آسيب برسانم اما در نهايت نقشه كشيدم كه با قتل فرزندانش از او انتقام بگيرم. وي ادامه داد: روز حادثه در نزديكي خانه برادرم، آتنا و ابوالفضل را ديدم كه سرگرم بازي بودند. سراغشان رفتم و به بهانه نشان دادن جوجههاي گنجشك آنها را همراه خودم بردم. به سمت نيزارهاي اطراف روستا رفتيم و وقتي به محلي خلوت رسيديم، هر دوي آنها را داخل رودخانه خفه كردم.
سپس همانجا خاك را كنار زدم و اجساد را بهصورت سطحي دفن كردم. پس از آن وقتي ديدم كه پليس و برادرم بهدنبال بچهها ميگردند، خودم را نگران نشان دادم و در عمليات جستوجو شركت كردم تا اينكه مأموران به پدرم شك كردند و او دستگير شد. همان جا فكري به ذهنم رسيد. از وقتي پدرم ازدواج دوم كرده و براي مادرم هوو آورده بود، با او اختلاف داشتم.
وقتي دستگير شد، تصميم گرفتم كاري كنم كه قتل بچهها به گردن او بيفتد. سراغ اجساد رفتم و بقاياي آنها را از زير خاك بيرون كشيدم. شبانه اجساد را به خانهاي متروكه در نزديكي خانه پدرم بردم و پس از مثله كردن آنها، داخل پتويي گذاشتم. سپس پتو را از بالاي ديوار كوتاه خانه پدرم به داخل حوض آب انداختم و فرار كردم. فكر ميكردم با اين كار هم از برادرم انتقام ميگيرم و هم از پدرم اما در نهايت دستم رو شد.
- بازسازي صحنه جنايت
پس از اعترافات مرد جنايتكار، مأموران وي را به محل جنايت و جايي كه اجساد دفن شده بودند بردند و او نشان داد چطور كودكان بيگناه را قرباني انتقام شوم خود كرده است. پس از آن براي او قرار بازداشت موقت صادر شد و تحقيقات در اين پرونده ادامه دارد.