چه مرد باشيد چه زن، احتمالا درونتان از اين گزاره عصباني و مملو از اعتراض شده است كه «اي بابا! من بارها به زنم دروغ گفتهام و او هنوز فكر ميكند من راستگوترين انسان دنيا هستم!»، «من اعتراض دارم! شوهر من استاد دروغگويي است آنچنان كه شيطان به او ميگويد حضرت استاد!»
نگران نباشيد! هدف از اين متن اثبات دروغگويي مردان نيست. آدم دروغگو چه مرد باشد چه زن، بالاخره لو ميرود. دليلش نيز ساده است. آدم وقتي شروع به سخنگفتن ميكند بخشي از پيام ذهني خود را با كلمات و بخش وسيعتري را با بدن منتقل ميكند. به اين قسمت دوم ميگويند «زبان بدن»؛ مثلا نوع نگاه كردن، تكان دادن پاها، حركات دست، عرقكردن پيشاني، لبخند محو روي لبها، سرخشدن گوشها و دهها علامت رفتاري ديگر. وقتي انسان راست ميگويد طبيعتا كلمات زبان و علائم بدنش بهصورت ناخودآگاه هماهنگي دارد اما وقتي دروغ ميگويد بدن، رفتاري متفاوت درپيش ميگيرد و خيلي زود لو ميدهد كه گوينده اين حرفها در حال دروغبافي است. البته دروغگو سعي ميكند حواسش را جمع كند تا بدنش او را لو ندهد، به همينخاطر انرژي بيشتري از او تلف ميشود، براي همين اگر دروغگوهاي عالم نصف انرژياي كه براي پنهان كردن دروغهايشان خرج كردهاند را براي كارهاي درست خرج ميكردند، دنيا بهشت ميشد.
پس لو رفتن دروغگو، مرد و زن ندارد. اما زنها زودتر ميتوانند دروغهاي مردشان را تشخيص دهند. به 2دليل: هم مردها آنچنان ذهن پيچيدهاي ندارند كه بتوانند در هربار دروغگويي اداي آدمهاي راستگو را درآورند و هم زنها در تفكيك حركات رفتاري مردشان بسيار قادر و توانمند هستند.
دروغ، شاهكليد اشتباهات است. لورفتن آن دير و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. بايد آن را از اجتماع و بهويژه از خانواده پاك كرد؛ حتي دروغهاي خيلي ساده. نيازي نيست براي توجيه ديركردن، هزار دليل دروغ و مسخره بياوريم يا براي اشغال بودن تلفن و يا فراموشكردن بيرون گذاشتن زبالهها! كافي است صريح باشيم و البته بيشتر از آنكه بخواهيم مچ همديگر را بگيريم براي همديگر مجال راستگويي را فراهم آوريم.