انیسالعشاق کتابی است در شرح اصطلاحات شاعران از موی، ابرو، مژگان، خط، لب، دهان، گردن، ساعد، قد، ساق، جبین، چشم، روی، خال و... . مؤلف در هر یک از نوزده باب کتاب به یکی از این اصطلاحات پرداخته و شواهدی از شاعران دیگر آورده است.
نشست هفتگی شهر کتاب، سهشنبه، ۱۶ شهریور، به بررسی این کتاب و برگردان ایتالیایی آن اختصاص داشت. ترجمه ایتالیایی انیسالعشاق را ایمان منسوببصیری، استاد رشته زبان و ادبیات ایتالیایی با همکاری یکی از شرقشناسان ایتالیایی ارائه کرده و ناشری ایتالیایی به صورت دو زبانه آن را منتشر کرده که با استقبال مخاطبان ایتالیایی هم مواجه شده است.
در نشست مرکز فرهنگی شهر کتاب علاوه بر ایمان منسوببصیری، منوچهر ساداتافسری، نسرین فقیه ملکمرزبان و محسن کیانی سخنرانی کردند. سخنرانان بر دشواری ترجمه صناعات ادبی فارسی به زبانهای اروپایی تأکید داشتند.
نسرین فقیه ملکمرزبان، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه الزهرا، گفت: شرفالدین رامی شاعر و نویسندهای است که ذوق و علاقه زیادی به تناسب دارد و از مقولههایی صحبت میکند که شاید دیگران چنان نگاهی به آن مقولهها نداشتهاند. دیدگاههای او معطوف به حوزه زیباییشناسی است. وی که در تبریز و بغداد و مراغه زندگی کرده، به تشریح ویژگیهای معشوق میپردازد. او به تفاوتهای زبانی در الفاظ عربی و فارسی هم میپردازد و مدام نمونه میآورد. او توصیفها را طبقهبندی کرده، میگوید که مثلاً مردمان فلان شهر، فلان صنف، فلان نژاد از این تعبیر استفاده میکنند یا میگوید کدام اصطلاح متعلق است به شعر فارسی یا عربی. وی به مقولههای مردمشناسی نیز پرداخته است. اثر از منظر زبانشناختی هم قابل مطالعه است. به گفته رامی وقتی واژهای از یک باب انتخاب میشود، کلمههای دیگر هم باید از همان باب برگزیده شوند. رامی در کتابش از کانال ادراک حسی حرکت میکند، اما به عرصه حس محدود نمیماند.
ایمان منسوببصیری، مترجم انیسالعشاق به زبان ایتالیایی، گفت: این اثر پیشتر به فرانسوی ترجمه شده، اما به دلیل پیچیدگیهای متن اصلی، حین ترجمه بخشهای زیادی از آن حذف شده است. مترجم باید ساختار ادبیاتهای فارسی و ایتالیایی را بشناسد. در این کتاب کلمه زلف آمده است، اما در ادبیات ایتالیایی سده دوازدهم، از صفات ذکرشده برای زلف خبری نیست. ادبیات ایتالیایی رکگو است و صناعات رایج ادبیات فارسی را ندارد. چالش اصلی ترجمه در ایهامهایی بود که برگرداندن آنها به ایتالیایی غیرممکن مينمود. برای نمونه از کلمه مهر نام میبرم که هم به معنای محبت است و هم به معنای آفتاب. مجبوریم برای هر واژه توضیح ارائه کنیم. گاه در یک بیت فارسی چند ایهام پشت سر هم میآید و به بیت معنایی چندلایه میدهد. قطعاً ترجمه این بیتها به ایتالیایی ممکن نیست. پیوستگی فارسی با عربی هم باعث شده است که چندمعنایی در ادبیات ما وسعت بیشتری پیدا کند. مسئله دیگر تمایل ایرانیها به پیچیده و عاطفی کردن مفاهیم و موضوعات است. گاه در شعر فارسی معشوق هیچ است؛ یعنی در واقع معشوقی در میان نیست. چنین معشوقی را نمیتوان در زبان ایتالیایی بازتاب داد و اساساً برای آنها قابل فهم نیست.
استاد دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات ایتالیایی افزود: ترجمه این کتاب به ایتالیایی دو سال طول کشید. آن را با همکار ایتالیاییام استفانو سالزانی ترجمه کردیم. همفکریهای زیادی داشتیم. وقتی متن اصلی میگوید برای فلان مورد صد کلمه و تعبیر و اصطلاح فارسی است، باید برای متن ایتالیایی هم صد نمونه را فراهم میکردیم. مباحث کلام اسلامی هم که در متن اصلی تبلور دارد، قابل ترجمه نبود. ادبیات فارسی آکنده از اغراق است و باید این اغراق را منتقل میکردیم.
منوچهر سادات افسری، مترجم زبان ایتالیایی، در باره ترجمه انیسالعشاق به ایتالیایی گفت: دو فرهنگ ایران و ایتالیا وجه مشترک زبانی و جهانبینی ندارند. ما در دو قطب متضاد به سر میبریم. آنچه ما میگوییم، آنها درنمییابند و آنچه آنها میگویند، ما نمیپذیریم. شکاف موجود بین دو سرزمین، شکافی است اگزیستانس. حتی زبان ما زبانی است ابژهنگار. به هر روی زبان نتیجه فکر و دانش هر ملت است و هر زبانی یک جهانبینی خاص را پدید میآورد. زبان ما شئیگرا است؛ یعنی تا نبینیم باور نمیکنیم؛ اما فرهنگ غرب میگوید آنچه را میبینیم قبول نداریم. همینکه این کتاب به ایتالیایی منتشر شده است، نشان میدهد توانسته از مرز سفت و سخت ناشران ایتالیایی بگذرد. به نظر من این ترجمه حالت آزاد دارد و واژه به واژه با متن درگیر نیست.
محسن کیانی، مصحح متن فارسی انیسالعشاق هم به عدد نوزده در کتاب انیسالعشاق اشاره کرد و گفت این عدد به نوعی عدد نصاب در فرهنگ ما بوده است و در کتابهای دیگر هم تکرار شده است.