طنز > یک کمی از روابط آدم با خواهر و برادرش را قبلاً گفتیم، اما همه‌اش را نگفتیم. البته همه‌ی آدم‌ها خواهر و برادرشان را دوست دارند. مثلاً خود شما؛ اگر خواهر یا برادر نداشتید، می‌خواستید چه‌کار کنید تا توی خانه حوصله‌تان سر نرود؟

سر به سر بابا و مامانتان که نمی‌توانستید بگذارید! پس نتیجه می‌گیریم خواهر و برادر برای حل معضل اوقات فراغت آدم‌ها خیلی مفیدند. اگر چه بعضی وقت‌ها برعکس می‌شود.

یعنی خواهر و برادر آدم سر به سرش می‌گذارند و اعصابش را خرد می‌کنند که البته آن هم برای جلوگیری از آلزایمر و پیری زودرس خیلی مفید است. چون آدم در آن مواقع سعی می‌کند از گوشه‌ي ذهنش جواب‌های بامسمایی پیدا کند که به بابا و مامانش هم بر نخورد!

اگر خواهر یا برادر کوچک‌تر از خودتان دارید، بهتر است خیلی مواظبش باشید. مثلاً موقع درس‌خواندن، سعی کنید به او کمک کنید. این‌طوری، هم درس‌های سال‌های قبل را مرور می‌کنید و هم به خواهر و برادر خود کمک می‌کنید... (اووووه، نفسم گرفت بس که حرف‌ جدی زدم!)

آدم دوست دارد به برادر و خواهر کوچک‌ترش کمک کند، اما اگر بلد باشد دیگر! حتماً که نباید آبروی چندین و چند ساله‌ي آدم پیش بابا و مامان و
در و همسایه و معلم و نانوا  و بقال و قصاب محل برود تا ثابت شود که همیشه هم کمک درسی برادر و خواهر بزرگ‌تر، مفید نیست!

اصلاً چه کاری‌ است؛ مگر ما درس می‌خواندیم کسی کمکمان می‌کرد؟ (این را یواشکی، موقعی بگویید که بابا و مامان و در و همسایه و معلم و نانوا و بقال و قصاب محل که به درس‌خواندن شما کمک می‌کردند، آن جا نباشند!)

اما اگر برادر یا خواهر بزرگ‌تر از خودتان دارید، پیشنهاد می‌کنم که برای جلوگیری از ضایع‌شدن خودتان وسط کلاس و ریختن آبروی بزرگ‌ترتان به هیچ‌وجه از آن‌ها برای درس‌‌خواندن خود کمک نگیرید. لازم نیست که دوباره توضیح بدهم، لازم است؟

در کارهای خانه هم باید آدم با خواهر و برادر خود مشارکت داشته باشد. یعنی این‌طوری که مثلاً موقع جمع کردن سفره که بشود، زود دو تا بشقاب را دست گرفته و روی ظرفشویی بگذارد. بعد از آن سریعاً به بهانه‌ي درس‌خواندن، دست‌شویی رفتن! باز‌کردن پنجره‌ي اتاق یا هر چی، محل را ترک کند.

توجه داشته باشید مهم این است که کدام بچه زودتر این کار را انجام بدهد. چون مطمئناً بچه‌ي بعدی با هوشیاری پدر و مادر، گیرافتاده و باید تا ته ظرف‌ها را جمع بکند. گفته باشیم!

 

برادر خواهران در کل دنیا

کنند انگار با یک شیوه دعوا

شبیه هم به جیغ و داد باشند

همه با هم به یک فریاد باشند

کشد این گیس آن را محکم و سخت

دهد هل آن یک این را از لب تخت

یکی زیر لبی غرغر نماید

یکی با داد و بیدادش بیاید

پدر یا مادر، اما این میانه

یه‌هو تا پا گذارد توی خانه

شود او وارد دعوا به سرعت

میانجی می‌شود با زور و قدرت

به دو سه تا تشر خاموش گردد

فراموش این خروش و جوش گردد

دوباره می‌شود عاشق برادر

به خواهر یا برادرها اَد اس‌دَر!