اما براي بهترشدن، بايد پيرامون مسائل زناشويي و خانواده شناخت پيدا كرد. يكي از بحثهاي مهم، چگونگي كنارآمدن با ضعف همسر است. مهمترين اصلي كه در برخورد با نقطهضعف همسر بايد در نظر گرفت اين است كه انسان بايد برخورد حكميانه با آن نقطهضعف داشته باشد نه برخورد حاكمانه يا برخورد مطالبهگرانه و تاجرانه.
برخورد تاجرانه چيست؟ فرض كنيد خانهاي خريدهايد يا فروختهايد؛ به محض اينكه ايرادي ديديد، طرف مقابل را بازخواست ميكنيد كه اين چه جنسي بود كه به من فروختي؟ از طرف مقابل بازخواست ميكنيد. اين يك نوع برخورد تجارتي است. شما به خودتان حق ميدهيد و البته اينجا حق داريد. اما بعضيها در برخورد با همسرشان همين گونهاند. در نخستين باري كه ايرادي در همسرشان ميبينند ميگويند شما مگر قرار نبود اينطور باشيد؛ پس چرا اينگونهايد؟ همسر هم به او ميگويد شما هم قرار بود فلان طور باشيد ولي يك طور ديگر رفتار كرديد. لذا اين رفتار معاملهگرايانه نسبت به همسرتان را كنار بگذاريد.
رفتار حاكمانه را هم كنار بگذاريد. حاكم و قاضي، وقتي مجرم را نزدش ميآورند بهدنبال اثبات جرم و اجراي حدود است. حاكم اينگونه برخورد ميكند و جرم را مشخص ميكند و حد را جاري ميكند و جريمه را ميگيرد. شما نبايد رفتارتان رفتار حاكمي باشد كه ميخواهد حكمي صادر كند بلكه بايد رفتار حكيمانه داشته باشيد. وقتي يك مشاور نشسته و فردي ميآيد و معايب اخلاقياش را با او در ميان ميگذارد اين مشاور بايد رفتار حكيمانه داشته باشد. رفتار حكيمانه يعني رفتار درمانمدار. ما ميخواهيم به او كمك كنيم. ميخواهيم او را درمان كنيم. ميخواهيم دستش را بگيريم. زن و شوهر بايد با اين نسبت با يكديگر برخورد كنند. زن و شوهر بايد اينگونه نسبت به ايرادهاي هم رفتار كنند. حكيم حاذق وقتي بيماري را ميبيند متوجه ميشود كه اين بيماري ريشهدار و مزمن است و چه بسا دوره درماني طولانيمدتي بخواهد. يك حكيم حاذق ميفهمد كه اين بيماري كه با يك قرص و با يك برخورد يكروزه درمان نميشود. گاهي دوره درمانش 2 يا 3 و يا 4 سال طول ميكشد و با اين پيشزمينه وارد درمان ميشود. براي درمان مشكلات رفتاري همسر هم بايد همينطور حكيمانه و درمان محور عمل كرد.