پرداختن به نشاط روحي و شادابي روان، در سايه لطايف و ظرايف، امري طبيعي و مقبول و مورد حمايت شرع و دين است؛ البته با مراعاتهايي خاص. برخلاف تصور يا القاي آنان كه ميكوشند چهرهاي خشن و عبوس از اسلام ارائه دهند، در فرهنگ ديني مسئله خوشحالي و ادخال سرور و شادكردن ديگران، جزو خصلتهاي مثبت و پسنديده به شمار آمده است. از مزاح و شوخطبعي بهعنوان يك خصلت مومنانه يادشده است. اولياي دين و بزرگان مكتب نيز در عمل، اينگونه بودهاند. امام صادق(ع) فرمودند: هيچ مومني نيست مگر اينكه در او دعابه است. راوي از امام پرسيد: دعابه چيست؟ حضرت فرمودند: يعني مزاح و شوخي.
شوخي كردن، اگر در حد و مرز مجاز و معقول باشد، شاديآور است و شادكردن مردم به فرموده حضرت رسول، كاري پسنديده است و در روايات، از ادخال سرور در دل اهل ايمان تمجيد شده است؛ « از محبوبترين كارها نزد خداوند متعال، وارد ساختن شادماني بر دل مومنان است.»
پس مومن شوخي و بذلهگويي باشيد. اما بايد خيلي مراقب بود كه شوخي وارد تمسخر يا عيبگيري و يا تحقيركردن ديگران نشود، چراكه برخي اوقات اين شوخيها حالت زخمزبان دارد و خيلي دور از شأن است.
متأسفانه طرف گاهي بهعنوان شوخي چيزي را ميگويد و ممكن است كه طرف مقابلش ناراحت شود و بروز ندهد ولي در حقيقت بهشدت از درون به هم ميريزد و احساس تحقير ميكند. اصلا چرا ما سوژههاي منفي را بهعنوان شوخي ميگيريم. چه اشكالي دارد كه ما آن شوخياي كه ميخواهيم بكنيم روي سوژههاي مثبت باشد؟ چرا نميآييم روي سوژه مثبت اين كار را بكنيم. شوخي در فضاي خانه هم بسيار مورد تأكيد است. زني كه با مردش شوخي نكند و مردي كه با زنش شوخي نكند اين نيازشان پاسخ داده نميشود و آن وقت يكدفعه ميبيني كه خانم با نامحرمان شوخي ميكند يا مرد با خانم نامحرم شوخي ميكند. در رابطه با فرزندان نيز همين گونه است زيرا آنهايي كه در خانه خيلي غني نميشوند، ميخواهند اين فضا را در بيرون ايجاد كنند و چه بسا در رابطه با جنس مخالف ايجاد كنند كه زمينه خطر، دوچندان ميشود. پس در مجموع ميتوان گفت كه ما بايد نسبت به شوخي كردن چه در فضاي خانه و چه بيرون از خانه، حالتي ميانه و معقول را در پيشگيريم. نه از شوخي پرهيز كنيم و نه آنكه بيحد و مرز شوخي كنيم، بلكه بايد عاقلانه و بجا، با شوخي فضا را به وقتش صميمي كنيم.