پالان دوزي بخشي از صنايعدستي همدان محسوب ميشود. متاسفانه بخشي از صنايعدستي در همدان نيز قرباني سياستهاي نادرست شده و بازارهاي تاريخي تبديل به فروشگاههاي اجناس درجه سه چيني شده است. راسته پالان دوزها و خامهفروشهاي همدان امروز مركز فروش اجناس پلاستيكي است و از رونق گذشته خبري نيست. يكي از آخرين كساني كه هنوز در مقابل تغيير شغل مقاومت كرده است و به پالاندوزي در اين راسته ادامه ميدهد «مقصودعلي فريدوننوري» است كه 40سال در اين شغل سابقه دارد.
«مقصودعلي فريدون نوري هستم. سال 1333در روستاي ميهملهسفلي در بخش بهار همدان متولد شدم. آن زمان كساني كه شناسنامه صادر ميكردند، براي افرادي كه فاميلي نداشتند فاميلي انتخاب ميكردند. فاميلي ما را هم در موقع صدور شناسنامه دادهاند. تا 22سالگي كارگري ميكردم. در كورههاي آجرپزي كار ميكردم و پيش از انقلاب به همدان مهاجرت كردم و به اين كار مشغول شدم.
ميپرسيم چرا به روستا برنگشي كه ميگويد: در روستا زمين و ملك نداشتم واجارهنشين بودم، بهخاطر اين برنميگردم. اصلا سواد ندارم. حدود 12سال خودم حق بيمه واريز كردم اما ادامه ندادم و با همان 12سال بازنشسته شدم. 4دختر و يك پسر دارم كه تحصيل كردهاند، همه ليسانس و فوقليسانس هستند.
- شغل بيرونق
ميپرسيم چند سال است به اين كار مشغول هستيد؟ «40سال است كه در اين كار هستم. چند سالي در يكي از مغازههاي قديمي شاگرد بودم و براي مردم كار ميكردم. سالش را بهخاطر ندارم اما 3-2سالي پيش از انقلاب به اين كار وارد شدم؛ حدود 20سال شاگرد بودم و 20سال است كه اين مغازه را خريدهام و مشغول هستم. من از صاحبكار مزد ميگرفتم. آن زمان ما 3نفر بوديم كه در يك مغازه كار ميكرديم و اجرت ميگرفتيم. صاحبكار ما روزي 30تا 40پالان ميفروخت. حالا من روزي يك پالان ميدوزم. آن زمان چند مغازه پالان دوزي در اين راسته بود. تعداد دقيقش را نميدانم اما تمامي مغازههاي اطراف ما پالاندوز بودند. به همين دليل به اينجا راسته پالاندوزهاي همدان ميگفتند. افراد زيادي همكار من بودند كه از دنيا رفتهاند. حاج پاشا، حاج بهار، احمد، غلام، ميرزا، صادق، حسين و پالان دوزان زيادي كه يا فوت كردهاند يا از اينجا رفتهاند.»
- ابزار كار پالاندوز
فريدوننوري درباره ابزار كار خود توضيح ميدهد: «سيخي كه با آن داخل پالان پوشال ميگذارم حدود 60يا 70سانتي متر طول دارد و با نوك دوشاخهاش پوشال را داخل پالان فرو ميكنيم تا محكم شود. جوالدوز وسيله دوخت و دوز است و با دستكفه جوالدوز را در داخل پالان فرو ميكنم؛ چون جوالدوز ضخيم است و ممكن است دست را سوراخ كند. دست كفه كه از جنس فلز است را درون كف دست ميگذارم و با پارچهاي به دستانم گره ميزنم تا زخميام نكند، قيچي و وسيله برش هم دارم؛ همين. از قديم تا حالا پلاس را از اصفهان ميآوريم».وي ادامه ميدهد: «دوران دستبافت را به ياد ندارم اما از روزي كه من در اين كار هستم همه بافت كارخانه است. فقط روزبهروز از كيفيت آن كم شده، قبلا دولايه بود اما الان يكلايه شده است.»
ميپرسيم از جنس دست دوم هم استفاده ميكنيد؟ چون بعضي از پالانها را ديدهايم كه وصله دارند يا كهنه هستند؟ و ميگويد: «نه ما همه از جنس نو استفاده ميكنيم اما گاهي افرادي مراجعه ميكنند تا پالانشان را تعمير كنيم، آن زمان ممكن است از پارچه كهنه استفاده كنيم و يا برخي خودشان تعمير ميكنند و وصله ميزنند. از پلاس بهعنوان روكش استفاده ميكنيم، از گوني پلاستيك بهعنوان آستر استفاده ميكنيم و پوشال و كاه داخل گوني ميريزم بعد روكش را روي آن ميكشيم. قديم گوني نخي زياد بود، همه نخود، شكر و قند را با گوني نخي ميفروختند اما حالا ديگر گوني نخي گران و كمياب است».
- پالانهاي رنگارنگ همدان
فريدوننوري ميگويد: «دو جور پالان در همدان متداول بود؛ يكي تخت پالان و ديگري دوقاشي بود؛ هر كس يكي را ميپسندد. گاهي مراجعه ميكنند ميگويند تخت بدوز يا يك قاش و دو قاش بدوز. پالان دوقاش بيشتر براي سواري است اما پالان تخت براي باربردن است. كسي كه سفارش ميدهد، ميگويد كوچك يا بزرگ بدوز من هم پس از سالها تجربه بدون اينكه اندازه بزنم متوجه ميشوم چه اندازه ميخواهد».
- قيمت هر پالان
ميگويد: «پاييز اصلا نميخرند، ما حتي قيمت آن را پايينتر آوردهايم باز هم نميخرند قيمت امسال در فصل بهار 60يا 70هزار تومان بود. اما پاييز ميدوزيم انبار ميكنيم تا فصل بهار شايد بخرند. امروزه در هر روستايي ممكن است دو يا سه خانواده چهارپاي باربر نگهداري كنند اما در گذشته همه خانوادهها هم بهعنوان وسيله باربردن و هم وسيله رفتوآمد استفاده ميكردند و به پالان هم نياز داشتند. اما حالا در سال نهايتا حدود 60پالان ميفروشم.»
- مشكلات يك پالاندوز
اينطور كه ميگويد مغازه براي خودش است؛ «سرقفلي آن را خريدهام اما معاونت صنايعدستي تا حالا هيچ كمكي نكرده است و توجهي به مشاغل ما ندارد. من نه سواد دارم، نه سرمايه كه شغلم را تغيير دهم. حالا كه ميخواهم مغازه را بفروشم شهرداري 90ميليون تومان پول ميخواهد تا براي اينجا مجوز تجاري بدهد. توانايي بدني هم ندارم. 40سال كار كردهام و حالا بايد هم شغلم را از دست بدهم هم مغازهام را، درآمدي هم نيست. سابق در شهرستانها و بعضي روستاها هم پالاندوز بود اما حالا كلا در همدان 2مغازه پالاندوزي هست.»
- ادامه اين راه پرپيچ و خم
ميگويد:« فرزندانم ميگويند ديگر براي چه به اين كار ادامه ميدهي؟ اطرافيان هم اغلب همين را ميپرسند اما پالان دوزي بخشي از فرهنگ كشور ماست. دلم نميآيد به همين سادگي آن را رها كنم. ايكاش شرايطي فراهم ميكردند تا دستكم اين هنر را به شاگرداني آموزش ميدادم تا همراه با ما نميرد.حيف است كه به همين سادگي از كنار فرهنگ و آداب و صنايعدستيمان بگذريم».
- روزهاي سخت
ميپرسيم در طول اين چهلسال، كار شما چه دورهاي رونق بيشتري داشت؟ و پاسخ ميدهد: «سال به سال كمتر شده. در زمان جنگ روزي يك خاور از اين بازار پالان به جبهه ميفرستاديم چون براي حملونقل از قاطر هم استفاده ميشد. پيش از آن هم كه مردم هميشه در روستاها نياز داشتند و ميخريدند».
فريدوننوري در پايان ميگويد: «تا به حال در اندازه كوچك پالان ندوختهام. چون وقت زيادي ميبرد و تا حالا كسي سفارش نداده. اين را بايد فروشگاهها به ما سفارش بدهند تا ما بدوزيم. اگر بدوزيم و خريدار نباشد فايدهاش چيست؟ گاهي پشتي ميآورند و تعمير ميكنم اما آنهم سرمايه ميخواهد تا مواداوليه را خريداري كنم. هر كاري سرمايه ميخواهد. ديسك گردن و ديسك كمر هم دارم گويا بايد تعطيل كنم اما من عاشق اين شغل و فرهنگش هستم».
- كاربرد پالان
پالان سواري يا پالان قجري، كوچكتر و ظريفتر از پالان باري است و آن را گاهي به جاي زين براي سواري بهكار ميبرند كه علاوه بر الاغ بر پشت قاطر يا اسب هم ميگذارند. به عمل ساخت پالان، پالاندوزي يا پالانگري گفته ميشود. كسي كه پالان ميدوزد را پالاندوز ميگويند. پالاندوزي از شغلهايي است كه امروزه در حال فراموش شدن است. پالان الاغ و پالان اسب با هم متفاوت است. در قديم پالان الاغ دو نوع بوده؛ پالان باربري و پالان سواري. پالان سواري كه بيشتر هنگام مسافرت و در كاروانها بهكار ميرفت. يك پارچه يا قاليچه روي پالان نصب ميشد تا پا و بدن خانمهايي كه در كاروان راههاي طولاني مانند رفتن به زيارت كربلا و مكه سوار چهارپايان ميشدند تاول نزنند و آسيب نبينند. پالان دوزي تقريبا در همه جاي ايران متداول بوده اما از زماني كه از چهارپا براي انجام امور روزمره كشاورزي، دامپروري و روستايي استفاده نميشود رفته رفته اين حرفه و هنر هم از بين رفته است و بهصورت محدود در نقاط دور افتاده ميتوان پالاندوزي را سراغ گرفت كه هنوز به پيشه قديم مشغول باشد.
- پيشينه پالاندوزي در همدان
اين پيشه در همدان نيز جاي خود را به مشاغل ديگر داده است. تا 2دهه پيش از اين بخشي از بازار تاريخي همدان تعداد زيادي پالاندوز را در خود جاي داده بود و اين مكان به نام راسته پالان دوزها شهرت داشت اما امروز تنها دو پالان دوز در اين استان بهكار توليد پالان مشغولند. بسياري از پيشهها و مشاغل با رشد فناوريهاي نوين و ماشيني شدن جامعه از بين رفت و رو به فراموشي سپرده شد. پالان دوزي هم از اين جمله است اما برخي از اين مشاغل با تغيير كاركرد قابلاحيا و بازتوليد هستند، بهويژه پيشههايي كه در زمره صنايعدستي قرار ميگيرند. پالان دوزي هم ميتواند با تغييراتي در كاربرد، بار ديگر توليد شود تا نسلهاي آينده با اين وسيله آشنا شوند.
- يك صنعت و هنر دستي
به هر حال بايد پذيرفت تعداد افرادي كه از چهارپايان براي امور روزمره و كشاورزي خود استفاده ميكنند بسيار اندك است. پس تقاضايي نيز براي چنين كالايي وجود ندارد اما اگر بهعنوان صنايعدستي به آن نگريسته شود و در ابعاد كوچك براي حيوانات عروسكي و اسباب بازي توليد شود و يا بهعنوان اشياي دكوري به آن نگاه شود جذابيت خود را حفظ خواهد كرد و تقاضا نيز بهوجود خواهد آمد. اما اين نگاه مديران است كه ذائقه مردم را مشخص ميكند و مسير زندگي و مصرف را شكل ميدهد.
- اجزاي سازنده پالان
در گذشته پالان را معمولا از جنس پارچههاي بافته شده و ضخيم مانند گوني، پلاس يا جاجيم ميدوختند و داخل آن را از كلش يا كاه پر ميكردند. در واقع اجزاي تشكيلدهنده پالان عبارت است از كلش كه از ساقههاي خشك شده برنج يا گندم به دست ميآيد، پلاس يا جاجيم هم كه توسط زنان بافته ميشد و آن را بهصورت كلي و كلاف تهيه ميكردند اما امروز از بافتههاي كارخانهاي استفاده ميشود. وسيله ديگر كار،سنبه يا سيخ كه ميله فلزي تقريبا يك متري است و نوك نازك دو شاخه دارد و سري نسبتا كلفت كه براي وارد كردن كلش و كوفتن آن در داخل جاجيم بهكار ميرود و نخي كه با جوالدوز براي دوختن پالان استفاده ميشود.