كلا اهل رعايت مقررات راهنمايي و رانندگي نيستند. احتمالا مركبشان را وسيله نقليه بهشمار نميآورند. تصور ميكنند حق دارند از هر مسيري و به هر شكلي عبور كنند. منظورم برخي از موتورسوارهايي است كه در خيابانها جولان ميدهند. البته كه همه اينگونه نيستند، ولي متأسفانه تعداد موتوريهاي بيتوجه به قانون بسيار زياد است. افرادي كه هم براي خودشان دردسر ميآفرينند هم براي شهروندان. آنها بهوجودآورنده بسياري از تصادفها هستند و باعث تأسف است كه خود موتوريها بيشترين آسيب جاني را ميبينند.
ميشود به آمار تصادفهاي شهري مراجعه كرد و ديد كه درصد قابلتوجهي از مجروحان و فوتشدهها را افراد موتورسوار تشكيل ميدهند. موتورسوارها ميخواهند در اين شهر شلوغ با حداقل صرف وقت به مقصد برسند. بخشي از راهبندانهاي پايتخت به همين موتوريهاي قانونشكن بازميگردد. برخيشان هنوز هم كلاه ايمني بر سر نميگذارند و باكشان هم نيست. گاهي شاهد برخورد با متخلفان موتورسوار هستيم، ولي اين كار هم معمولا بهصورت مقطعي صورت ميگيرد.
اگر واقعا عزم برطرف كردن دستكم بخشي از مشكلات ترافيك و كاستن از ميزان تخلفات و تصادفهاي رانندگي را داريم، در مورد موتورسوارها بايد جديتر عمل كنيم. در بسياري از موارد شما هنگام راه رفتن در پيادهروها امنيت نداريد، چون موتورسوارها براي رهايي از شلوغي خيابان سر از پيادهرو درآوردهاند و جوري هم حركت ميكنند كه انگار شما مقصريد و جاي آنها را تنگ كردهايد.
سرچهارراهها، در خيابانها و پيادروها و خلاصه در همهجا اين عزيزان موتوري حضور دارند و آنها كه ميانشان بياعتنا به قانون هستند، حقوق شهروندان را زيرپا ميگذارند. بهسادگي و سهولت، مثل آب خوردن تمام قوانين را زيرپا ميگذارند چون عجله دارند و بايد زودتر به مقصد برسند. اميدوارم جاي اجراي طرحهاي مقطعي، فكري اساسي براي موتورسوارهاي متخلف انديشيده شود تا ديگر اينقدر راحت هركسي نتواند در خيابان و پيادهرو ويراژ بدهد.
- بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون