ماجراي اين جنايت به 28مردادماه سال 92 برميگردد. قربانيان مردي 60ساله و دختر هشتساله او بودند كه با ضربات چاقو به قتل رسيده و اجساد آنها در محل زندگيشان در طبقه همكف ساختماني چهارطبقه رها شده بود. همسر قرباني نخستين كسي بود كه با اجساد پدر و دختر روبهرو شد. او گفت: روز حادثه براي انجام كاري بيرون رفتم و شوهرم به همراه دختر هشتسالهمان در خانه بود. او بازنشسته دولتي بود و بيشتر وقتها خانه بود. وقتي برگشتم و وارد خانه شدم ناباورانه جسد خونين همسر و دخترم را ديدم كه كنار هم افتاده بودند.
ماموران در ادامه بررسيها متوجه شدند كه دختر بزرگ مقتول هم در همان ساختمان زندگي ميكرد و روز حادثه نامزد او در حوالي محل حادثه ديده شده بود.اين مرد بازداشت شد اما در بازجوييها قتل را انكار كرد و چون شواهدي عليه او نبود، با دستور قاضي آزاد شد. از سوي ديگر تجسسها حكايت از اين داشت كه قتلها از سوي فردي آشنا صورت گرفته، چرا كه به راحتي وارد خانه مقتول شده و دست جنايت زده بود. در مرحله بعد دختر بزرگ به مأموران پليس گفت: روز حادثه داخل اتاقم بودم كه از پنجره ديدم 3مرد ناشناس به مقابل خانه ما آمدند. وقتي پدرم در را باز كرد آنها را به طبقه اول برد. من فكر كردم همكاران قديمي پدرم هستند كه براي انجام كاري به خانه ما آمدهاند به همين دليل حساس نشدم تا اينكه متوجه ماجرا شدم.
با گذشت 3سال و 3ماه از جنايت قاضي ايلخاني بازپرس شعبه هشتم دادسراي امور جنايي تهران مدتي قبل دستور بازداشت 3مظنون را صادر كرد كه يكي از آنها كسي نبود جز نامزد دختر مقتول.قاضي جنايي پس از تحقيق از اين مرد به نام فرهاد كه مظنون شماره يك است، دستور بازداشت موقت وي را با توجه به 5دليل قضايي كه در پرونده مطرح شده، صادر كرد.
نخستين دليل قضايي اين بود كه فرهاد مدتي قبل نيز در پرونده قتل دوستش بازداشت شده اما بهخاطر نبود مدارك و شواهد با قرار وثيقه آزاد شده بود. اين جنايت هشتم ارديبهشت سال 84 رخ داده و جسد مرد جوان درحاليكه با ضربات جسم نوك تيز به سرش به قتل رسيده بود، در يكي از مناطق جنوب پايتخت پيدا شده بود.
شواهد حكايت از اين داشت كه قرباني 4روز قبل از قتل به طرز مرموزي ناپديد شده و خانوادهاش گزارش گمشدن او را به پليس اعلام كرده بودند. در تحقيقات مشخص شد كه مقتول با فرهاد (مظنون پرونده) قرار كاري داشتند و روزي كه به قتل رسيد، چكي از فرهاد در اختيار داشت كه بايد آن را وصول ميكرد. از سوي ديگري وسايلي كه پيش فرهاد امانت بود، كنار جسد پيدا شده بود.
همه اينها دلايلي بود كه باعث شد فرهاد دستگير شود اما او در آن زمان اقرار نكرد و چون شواهد محكمي عليه او وجود نداشت، آزاد شد. از سوي ديگر بازداشت فرهاد بهعنوان مظنون به قتل پدر و دختر اين است كه دوست فرهاد و پدر و دختر هر سه به يك شكل به قتل رسيده بودند. متخصصان پزشكي قانوني اعلام كردند كه هر سهقرباني با ضربات جسم نوك تيز به يك قسمت مشخص سر به قتل رسيدهاند كه احتمال ارتكاب هر سه جنايت از سوي يك نفر را قوت بخشيد.
دومين دليلي كه مطرح شده اين است كه دختر مقتول مدعي شده كه 3نفر از دوستان پدرش به ديدن او رفتهاند، حال آنكه همسايهها اين ادعا را رد كردند و گفتند روز حادثه كسي را نديدهاند. دليل ديگر اين است كه دختر مقتول ادعا كرده براي پذيرايي از دوستان پدرش به آنجا رفته و پس از دقايقي آنجا را ترك كرده است اما وسايل پذيرايي در خانه نبود.
اما چهارمين دليل قضايي اين است كه فرهاد مدعي شده روز حادثه به ديدن نامزدش رفته و پس از دقايقي از ساختمان خارج شده تا به خانهاش برود اما همسايهها شهادت دادند كه روز حادثه فرهاد به همراه نامزدش كه دختر مقتول بوده با هم از ساختمان خارج شدهاند.
آخرين دليل اين است كه همسر قرباني ساعت 14خانه را ترك كرده و 2ساعت بعد برگشته است. اين يعني احتمال ميرود در فاصله زماني اين دوساعت فرهاد و نامزدش فرصت اين را داشتهاند كه دست به جنايت بزنند و به صحنهسازي بپردازند.
هرچند فرهاد- نخستين مظنون جنايت - خود را بيگناه ميداند و ميگويد قتلها كار او نيست اما قاضي جنايي با توجه به شواهد موجود و اين 5دليل قضايي دستور بازداشت وي را صادر كرده و او براي انجام تحقيقات در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي پايتخت قرار گرفته است. اين در حالي است كه تحقيقات درخصوص نقش نامزد او در اين ماجرا نيز آغاز شده است.