- دستم را گرفت و گفت یک دقیقه صبر کن.
- پرسیدم چیزی جا گذاشتی؟
- گفت نه میخواهم به یک فیلم خوب میهمانت کنم و اشارهای به بساط CD فروشی کرد.
- اگر چه هنوز جو محاکمه و دادگاه بر من حاکم بود ولی رفتار ساده و بیپیرایه این موکل مهربان مرا وادار به توقف کرد.
- فروشنده در پاسخ دوست جوان من به منظور معرفی یک فیلم خوب، فیلم... را که هماکنون بر پرده سینماست معرفی کرد.
- و من متعجب از اینکه چگونه ممکن است فیلمی که به تازگی اکران شده است به کمتر از نصف بهای یک بلیط سینما به فروش برسد! به این ترتیب چه کسی به سینما میرود؟ اصلا برای چه باید برود؟ صحبت از حقوق تولیدکننده فیلم را نمیکنیم! هزینههای تولید فیلم چگونه باز میگردد؟
- ظاهراً با صدای بلند فکر میکردم چون موکل من با سادگی خاص خودش گفت آقای دکتر بیخیال اگر بخواهید از این فکرها بکنید هیچ فیلمی نباید ببینید.
به سادگی میشد فهمید که کاملا درست میگوید زیرا تردید و ابهامات مزبور فقط مختص فیلمهای فارسی نیست. بلکه تمامی فیلمهای خارجی را هم دربرمیگیرد.
ولی با اندکی تفکر در مورد نقل قول بدون اجازه و نسخهبرادری غیرمجاز از کتابهای دیگران هم به نتیجه مشابهی میرسیم و بعد هم البته ترجمه بدون مجوز متون علمی و ادبی، توزیع و تکثیر کارتپستال.... و البته مارکهای تقلبی کالاها هم که جای خود را دارد.
داستان آن روز ما با خرید CD فیلمها توسط دوستمان و اهدایشان به من تمام نشد زیرا هنوز تردید دیدن یا ندیدن فیلم مزبور مرا رها نمیکند.
آیا باید با پاسخهایی از قبیل به من چه!
مگر من کپی کردم!
پس چطوری و چه موقع باید فیلم را ببینم؟!
به قول آن موکل جوان بیخیال شوم و از دیدن فیلم 500 تومانی لذت ببرم.
یا اینکه با عقایدی که شاید کمی قدیمترها به آن پایبند بودند، مانند اینکه: «صاحب فیلم یا تولیدکننده آن راضی نیست، مثل مال دزدی میماند، یا مشروع و مباح نیست» و... فیلم دیدن را کنار بگذارم.
البته این کار و تصمیم آن برای بنده کار سختی نیست اما آیا همگان را میتوان به همین ترتیب مجاب کرد. فراتر از بحث فیلم، همین مشکل را با رایانه و برنامههای آن هم داریم.
وقتی ما میدانیم که برنامهنویس رایانه شغل خود را تولید نرمافزار کامپیوتری قرارداده و از این راه گذران زندگی میکند، آیا مجاز هستیم بدون اجازه او از برنامههایش کپیبرداری و استفاده کنیم؟
و در صورتی که میبینیم شخص یا شرکت تولیدکننده نرمافزار برای عدم امکان کپیبرداری بهروشهایی مانند قفلگذاری متوسل میشوند، آیا باز هم میتوان پس از شکستن قفل از نتیجه کار خود ابراز شادی کرد؟
آیا این خوشحالی برای دست درازی به اموال دیگران است؟ آیا مال فقط به آن چیزی گفته میشود که میتوان داخل ترازویش گذاشت؟ و آن را وزن کرد یا درست گرفت و لمس کرد!
برپایه این نوع تفکر یک گونی خاک مال محسوب شده و ارزش اقتصادی دارد و تالیف کتاب یا گرفتن یک عکس یا ساختن یک فیلم ارزش اقتصادی ندارد.
اگر معیار ما برای سنجیدن ارزش هر چیز ترازو و خطکش باشد، میتوانیم به سادگی یک نوار موسیقی را از دوستمان گرفته داخل ضبط 2کاسته بگذاریم و برای خودمان نسخهای برداریم.... یا سیدی یک نرمافزار را داخل کامپیوتر گذاشته و پس از نصب از آن استفاده کنیم و در هر 2 مورد هیچ احساس گناهی نکنیم زیرا نه از طول نوار کاست کاسته شده و نه از وزن CD !
همچنین میتوانیم به جای رفتن به سینما، فیلم ویدیویی کپی شده را داخل خانه خودمان ببینیم و اصلا هم از دیدن آن ناراحت نباشیم!ولی نه واقعیت چنین است و نه حقیقت، زیرا باید دانش، هنر و فکر دیگران را از زمره حقوق ایشان دانست و حرمت آنها را مانند جان و اموالشان نگه داشت.چه تفاوتی هست میان آنکه میز و صندلی میسازد و میفروشد و دیگری که با همان انگیزه وهدف، کتاب مینویسد، عکس میگیرد یا موسیقی و شعر میسراید!؟
حقوق همه اینان محترم و حفظ آن بر همه ما واجب است. قانونگذار که متوجه کمتوجهی و نادانسته (و گاه دانسته) افراد نسبت به حقوق معنوی دیگران شده بود، در دیماه 1348 قانونی تحت عنوان «قانون حمایت از حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان» تصویب کرد و در ماده یک آن تصریح کرد؛ «از نظر این قانون به مولف و مصنف و هنرمند «پدید آورنده» و به آنچه از راه دانش یا هنر یا ابتکار آنان پدید میآید بدون در نظر گرفتن طریقه یا روشی که در بیان یا ظهور و ایجاد آن به کار رفته «اثر» اطلاق میشود.
شاید بد نباشد برخی از آثار مورد حمایت قانون مزبور که تخلف و تعدی نسبت به آنها مستوجب مجازات است را بشناسیم؛
1 – کتاب و رساله و جزوه و نمایشنامه و هر نوشته علمی و فنی و ادبی و هنری
2 – شعر و ترانه و سرود و تصنیف که به هر ترتیب و روش نوشته یا ضبط یا نشر شده باشد.
3 – اثر سمعی و بصری به منظور اجرا در صحنههای نمایش، پرده سینما یا پخش از رادیو و تلویزیون.
4 – اثر موسیقی که به هر ترتیب و روش نوشته یا ضبط و نشر شده باشد.
5 – نقاشی و تصویر و طرح و نقش و نقشه جغرافیایی و نوشتهها و خطهای تزیینی...
6 – هرگونه پیکره (مجسمه)
7 – اثر معماری از قبیل طرح و نقشه ساختمان.
8 – اثر عکاسی که با روشی ابتکاری و ابداع پدید آمده باشد.
9 – اثر ابتکاری مربوط به هنرهای دستی یا صنعتی و نقشه، قالی و گلیم.
10 – اثر فنی که جنبه ابداع و ابتکار داشته باشد.
و در ماده 3 همین قانون علاوه بر حق انحصاری اجرا، انتشار و عرضه و پخش اثر، حقوق دیگری مانند بهرهبرداری مادی و معنوی از اثر را هم فقط برای پدید آورنده مقرر کرده است، که این حقوق محدود به زمان و مکان هم نیست. (ماده4)
اگر چه براساس ضمانت اجرای قانون یاد شده چنانچه کسی بدون اجازه آثار مورد حمایت اشاره شده را نشر یا پخش و عرضه کند، مجازات 6 ماه تا 3 سال حبس انتظارش را میکشد (که به موجب قوانین دیگر – از جمله قانون حمایت از نرمافزارهای کامپیوتر این مجازاتها بیشتر هم میتوانند باشد...) ولی من تصور نمیکنم انسان شریفی، که وصف ایرانی بودن را هم با افتخار به آن میافزاید، و داعیه دینداری دارد، و جوانمردی را همواره میستاید، را باید متوجه قانون و مجازاتهای سخت آن کرد تا جلوی رفتارهای ناپسند را گرفت، بلکه صرف آگاهی آفرینی و آموزش در این باب کافی است تا بداند از درستکاری و لقمه حلال است که دانش و بینش و عاقبت خوشزاده میشود...
* عضو هیات علمی و مدرس دانشگاه