به گزارش خبرنگار مهر، مطالعات همواره نشان دادهاند که خواب مختل همواره قبل از افسردگی وجود داشته است و نه بعد از آن. اما دلیل آن کاملا مشخص نیست.
در یک مطالعه متمرکز بر منطقه مغزی موسوم به «آمیگدال» یا بادامه مغز که نقش مهمی در میزان اضطراب و احساسات دارد، مشخص شد شرکت کنندگانی که ۳۵ ساعت کمبود خواب داشتند به هنگام قرارگیری در معرض تصاویر منفی از لحاظ احساسی، در مقایسه با افرادی که کمبود خواب نداشتند، واکنش بادامه مغزشان بیشتر بود.
همچنین رابطه با بخشهای مغز که تنظیم کننده بادامه بودند ضعیفتر به نظر میرسید، بدین معناکه شرکتکنندگان کمتر قادر به کنترل هیجانات و احساساتشان بودند. این یافته میتواند توضیح دهد که چگونه بدخوابی موجب بروز مشکلاتی نظیر افسردگی میشود.
همچنین مطالعات دیگر نشان میدهند افراد مبتلا به افسردگی یا در معرض خطر افسردگی، دارای میزان بالای التهاب در بدنشان هستند. از اینرو سیستم ایمنی آنها در تلاش برای مقابله با عفونت یا التیام جراحات، به شدت فعال و تحریکپذیر است. زمانی که فرد دچار بیخوابی میشود، ممکن است التهاب را نیز تجربه کند، از این رو التهاب میتواند به توضیح رابطه بین خواب و افسردگی کمک کند.
به همین خاطر محققان توصیه میکنند بهبود خواب میتواند به پیشگیری یا درمان افسردگی کمک کند.