چالش آبيخ را يادتان هست؟! خيليها براي اينكه از قافله انساندوستي عقب نيفتند، سطل آب سرد را روي سرشان خالي ميكردند. اين چالش خيلي ساده بود؛ با يك سطل و مختصري آب سرد، مرتبه انساندوستي تضمين ميشد. اما، اين ماجراي چالشها به همينجا ختم نشد؛ هر روز چالش جديدي در راه است. ظاهراً چالشها «مدهاي رفتاري» جديدي هستند كه آرام آرام جاي خودشان را باز ميكنند. اگر تا ديروز اسير مد لباس و سر و وضعمان بوديم، امروز رفتار ما تبديل به يك مد شده است. البته كه هرچه مد ميشود بايد سريع عوض شود و تا يكي جا نيفتاده، ديگري جايش را ميگيرد. در مد به وضوح بوي تقليد ميآمد و اين اواخر خيليها بو برده بودند و به سختي تن به تقليد ميدادند اما اين يكي خيلي آرام و بيسر و صدا دارد همان كار را ميكند.
اگر در چالش قبلي فقط افراد مشهور (سلبريتي) اين امكان يا شانس را داشتند كه ويدئويشان ديده شود، در چالش جديد «مانكن» هر كسي ميتواند ديده شود. ديگر حتي لازم نيست مشهور باشي تا ديده شوي؛ هرچه عاديتر، بهتر. و از آنجا كه آدمهاي عادي و معمولي بيشتر از ديگران امكان رفتن به جاهاي عجيب و غريب را دارند، پس برد با آنهاست. افراد مشهور، هر قدمي كه بر ميدارند دهها خبرنگار پاپاراتزي مزاحمشان هستند اما چهكسي با يك آدم عادي كار دارد؟ هر جا دلش بخواهد ميرود و چالشاش را اجرا ميكند، حتي در آغل گوسفندان. به اين طريق يك بازي دسته جمعي بزرگ در حال راه افتادن است كه نه كوچك و بزرگ ميشناسد و نه زمان و مكان! فقط يك ابزار ساده لازم دارد كه در دسترس همه هست؛ تلفن همراه. بقيهاش با استعداد شماست. اين بازي بزرگ كه همگان را درگير خود كرده است، يك جامعه عروسكوار بهوجود ميآورد كه آدمها اختيار خود را ديگر ندارند و همه در آن جوزدهاند.
حواسمان باشد كه جوزدگي اسم ديگري براي همان مد يا انواع خيلي گسترده مد است كه در علوم اجتماعي به آن «هوس اجتماعي» ميگويند و خود يك نوع «دستكاري اجتماعي» است كه قبلاً رسانههاي جمعي متهم رديف اول آن بودند و حالا آدمها يا مراكزي كه معلوم نيست كجاي دنيا هستند و دارند چالش خلق ميكنند. يكي از انديشمندان فرانسوي چند دهه قبل از ظهور يك جامعه جديد كه آن را «جامعه تماشا» يا «جامعه نمايش» ميناميد سخن گفته بود و امروزه ميتوان از ظهور يك «جامعه تقليد» به همان معناي قديمي يونانياش سخن گفت كه مفهوم نمايش، بازي، اجرا و غرق شدن در نقش را يكجا در خود دارد. امروز شايد بيش از هر زمان ديگري معناي شعر مولوي مصداق دارد: «خلق را تقليدشان بر باد داد.»